خدای ما و خدای اونا
دوستان , من امروز به یک نکته خیلی جالب و خیلی خیلی مهم پی بردم و رسیدم که حیفم اومد دوستانم از اون مطلع نباشند و فکر کردم شاید برای شما هم جالب باشه !
و آن این هست که ؛
غیر ممکنه که خدای ما با خدای [ اونا ] ( [ اونا ] به کلیه برادران ارزشی وحزبالهی و اصولگرا و پایداری و انحرافی و و کلیه ریشوهای بیشعوری که در نظام جمهوری اسلامی میچرند و ارتزاق میکنند گفته میشود ) یکی باشه و این حرف که میگن ؛ خدا یکی هست و خدای همه یک خدا هست از بیخ و بن دروغ هست و یک مزخرفه ...
باور کنید !
من خودم در طی این یکهفته دوبار با این مطلب مواجه شدم و راستشو بخواهید دفعه اول کمی شک کردم ولی دفعه دوم کاملا یقین آوردم و مطمئن شدم !
ولی برای کسانیکه این حرف را باور نمیکنند , خیلی ساده و با مدارک مستند و غیر قابل انکار میشه این مطلب را اثبات کرد و من براتون اثبات میکنم .
ببینید , من دوتا پست در گوگل پلاس گذاشتم یکی در مورد علی بن ابیطالب و یکی در مورد امام زمان و هر دو هم موجود هست و هردو را در کمال احترام و بدون هیچ توهین و استفاده از کلمات زشت و ناپسندی با ادبیاتی که خودم استفاده میکنم نوشتم
و گذاشتم .
ولی برخورد [ اونا ] در قسمت نظرات و با کامنت هائی که گذاشتند ثابت میکنه و ثابت کرد که خدای ما با خدای [ اونا ] درست به اندازه یک ازل تا ابدیت فرق میکنه !
لطفا به این نکات کمی توجه و دقت کنید :
خدای ما میخواد گفتگو کنه و حرف بزنه ولی خدای [ اونا ] فکر میکنه که جنگه و انگار با همه دعوا داره !
خدای ما میفهمه هر کس یک عقیده ای داره ولی خدای [اونا ] بی برو برگرد میپرسه : تو اول بگو دینت چیه ؟!
خدای ما مجبوره یک سوال را چند بار تکرار کنه چون خدای [ اونا ] دوست داره چیزی را که میفهمه فقط ازش بپرسند !
خدای ما به خودش مطمئنه و تنها گفتگو میکنه ولی خدای [ اونا] اول از همه رفیقاشو خبر میکنه ...
خدای ما پیجش قدیمی و پر پر و پیمونه ولی خدای [ اونا ] عین قارچ میمونه و چند تا کپی پست توشه !
خدای ما نوشته ها را دقیق میخونه ولی خدای[ اونا ] سرسری نگاه میکنه و هی میپرسه چی شد ؟
خدای ما خیلی با ادب و با تربیته ولی خدای [ اونا] هیچ بوئی از فهم و شعور نبرده ...
خدای ما به اصول اخلاقی پایبنده ولی خدای [ اونا ] اصلا نمیدونه اخلاق یعنی چی ؟!
خدای ما بزرگتر و کوچکتر سرش میشه ولی خدای [ اونا ] به هیچ وجه سن و سال سرش نمیشه ...
خدای ما اجازه میگیره حرف میزنه ولی خدای [ اونا ] مثل قاشق نشسته میپره وسط ...
خدای ما هیچ ادعائی نداره ولی خدای [ اونا ] فقط خودش و امثال خودش را آدم میدونه!
خدای ما رعایت اصول اخلاقی براش مهمه ولی خدای [ اونا ] اعتقاد حرف اول و آخرش را میزنه ...
خدای ما دروغ نمیگه ولی خدای [ اونا ] راست و دروغ سرش نمیشه !
خدای ما سند و مدرک معتبر براش خیلی مهمه ولی خدای [ اونا ] همه چیز را به احادیث و روایت میچسبونه ...
خدای ما اگر ندونه میگه نمیدونم ولی خدای [ اونا ] همه چیز را باید بدونه و عمرا نمیگه نمیدونم ...!
خدای ما در یک گفتگو در مسائل شخصی دخالت نمیکنه ولی خدای [ اونا ] فقط به مسائل شخصی گیر میده !
خدای ما یک مساله را عنوان میکنه ولی خدای [ اونا ] درباره هر چی دلش بخواد جواب میده ...
خدای ما جوابگو بودن را وظیفه میدونه ولی خدای [ اونا ] جوابگو بودن را دلبخواهی و هر وقت دلش خواست میدونه ...
خدای ما قضاوت را خیلی سخت میدونه و میکنه ولی خدای [ اونا] در جا حکم صا در میکنه !!
خدای ما میدونه طرف مقابلش مسئول حرفاشه ولی خدای [ اونا ] کل خانواده طرف را مقصر میدونه !
خدای ما صاحب اکانت را مخاطب میدونه ولی خدای [ اونا ] بیشتر به خوار مادر طرف بند میکنه و کار داره ...
خدای ما نوشتن ابله و احمق هم براش زجر آوره ولی خدای [ اونا ] مثل آب خوردن فحش خوار مادر میده !
خدای ما میدونه که اینجا یک پایگاه اجتماعی هست ولی خدای [ اونا ] اینجا را با طویله اشتباه گرفته و فکر میکنه چاله میدونه ...
خدای ما آبرو داره و شرم در گفتارش هست ولی خدای [ اونا ] خیلی بی حیاست و فقط دوست داره آبرو ریزی کنه .
خدای ما شرافت را پایه اساس یک گفتگو میدونه ولی خدای [ اونا ] وقاحت را راز ماندگاری و ضامن بقای خودش میکنه!
خدای ما خیلی راحت اشتباه را میپذیره و عذرخواهی میکنه ولی خدای [ اونا ] قبول اشتباه براش فاجعه هست و بلد نیست معذرت خواهی بکنه ...
خدای ما حتی افراد سایبری اطلاعاتی را هم هموطن خودش میدونه ولی خدای[ اونا ] مطمئنه که تو جاسوس استکبار و مزدور صهیونیست ها و جیره خور وهابی ها
هستی !
و خلاصه . خدای ما برای خودش و دل خودش اینجا هست و مینویسه ولی خدای [ اونا ] برای خودنمائی و حقوق بیشتر و گرفتن رتبه و اسم در کردن و باریکلا ها و نوازش های حاج آقا میاد اینجا فحش میده و توهین میکنه و تهمت میزنه و تحقیر میشه و تو خیالش این حقارت را تبدیل به ارزش و صواب و کار فی سبیل الی الله تصور میکنه ولی در اصل در راه کلفت تر کردن کون آخوندا و دزدی ها و چپاول های آقا زاده هاشون هست که داره جون میکنه و خودفروشی میکنه ...
حالا خودتون انصاف بدید که چطور خدای ما میتونه با خدای [ اونا ] یکی باشه ؟
و خودتون با دیدن پست ها و خواندن کامنت ها و مطابقت اونها با گفته من , قضاوت کنید که آیا خدای [اونا ] با خدای ما یکی هست ؟
دوستان شما میدونید که منظور من از خدا در اینجا به معنای آفریننده و خالق نیست بلکه آن باور ها و اعتقادات انسانی هست که در رفتار و گفتارش تعیین کننده هست و در ارتباطات و در واکنش خودش نسبت به طرف مقابل بروز میده هست و میباشد ,
ولی ببینید چند نفر میان و میگن : اینهائی که گفتی به خدا ربطی نداره که ....
و ببینید چند نفر میان خیلی ساده همه اینها را برعکس میکنند و بخودمان نسبت میدهند....
و ببینید چند نفر دوباره شروع به هتاکی و فحاشی میکنند....
و چند نفر میان قیافه آدم حسابی میگیرند که : نه همه ما اینطور نیستیم و ما هم اینها رو قبول نداریم در حالیکه زیر یک کتل سینه میزنند ...
و ببینید باز چند نفرشون بدون هیچ نظری با اشتیاق مینشینند به هتاکی های همکیشانشون + میزنند و امتیاز میدن و زمانیکه شاید یکی از ما کنترلش را از دست داد و به اسب حبیب بن مظاهر گفت یابو , سر و کله شون پیدا میشه و وای اسلام و وای مسلمونا میکنند و کولی بازی در میارن و همه اون هتاکی ها را با همین یه یابو گفتن برابر و میکنند و رو همون هم قضاوت میکنند و حکم میدهند !
نه دوستان من مطمئن هستم که خدای [ اونا ] خدای ما نیست و با خدای ما خیلی فرق داره ...
(( راستی , یادم رفت بگم که خیلی جالبه خدای [ اونا ] خیلی بزدل و ترسو هم هست چون با اینکه تمام امکانات و نیرو و عوامل و اجامر و پول و قدرت در دستشون هست ولی باز هم از اسم مستعار استفاده میکنه و از نشون دادن خودش خیلی وحشت داره ...یعنی اینکه خودش هم میدونه چه خبره ؟!!))
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر