من نمیخوام برم بهشت ...
چیکار کنم , کجا برم , کی رو ببینم ؟
آقا جان , دوست ندارم...
یعنی خوشم نمیاد !
هر چی فکر میکنم میبینم احتیاجی هم ندارم که برم بهشت ...
ارزونی خودتون !
اصلا آب و هواش بهم نمیسازه ,
من با جایی که فقط چمنزار و سبزه و آب و رودخونه و دار و درخت باشه ,
حال نمیکنم .
چیکار کنم , کجا برم , کی رو ببینم ؟
آقا جان , دوست ندارم...
یعنی خوشم نمیاد !
هر چی فکر میکنم میبینم احتیاجی هم ندارم که برم بهشت ...
ارزونی خودتون !
اصلا آب و هواش بهم نمیسازه ,
من با جایی که فقط چمنزار و سبزه و آب و رودخونه و دار و درخت باشه ,
حال نمیکنم .
من از حوری هم خوشم نمیاد ,
همین زنهای ایرونی خودمون از همه بهترند.
تازه هفتاد هزارتا میخوام چیکار ؟
میدونم کسانی که هول میزنند و میخوان و هفتاد هزارتا میگیرند ,
باید سر هفته دم در کاخ های لولو و مرجان شون بشینند و ژتون بفروشند ؟
از غلمان هم که خجالت بکشین , آدم باشین ...
زن و بچه مردم اینجا نشستن , منحرف های مریض !
راستش , میدانم که بعضی ها هم آنجا هستند که اصلا ما یل نیستم قیافه شان را ببینم!
چه رسد که باهم همسایه و یا همشهری شویم .
قصر و کاخ میخوام چیکار ؟
مگه دیوونه شدم به چه دردم میخوره ؟
مگه دیوونه شدم به چه دردم میخوره ؟
شهد و شیر و عسل و شرابی که تو جوب باشه !
بهداشتی نیست و نمیخورم ,
بدین به همون تازی های نخورده و گدا گشنه بخورند.
بهداشتی نیست و نمیخورم ,
بدین به همون تازی های نخورده و گدا گشنه بخورند.
آخه بهشت هم شد جا ؟
بیکار و بیعار فقط بشینی و حوری دید بزنی و یا باهاشون ور بری ؟
که چی ؟
تا کی ؟
اینم شد کار ؟
بیکار و بیعار فقط بشینی و حوری دید بزنی و یا باهاشون ور بری ؟
که چی ؟
تا کی ؟
اینم شد کار ؟
من یکی , از این که فقط بخورم و بخوابم و حوری دید بزنم , بیزارم .
آقا جون ,
با این همه دلیل های خداپسند و انسانی و وجدانی و منطقی و عقلانی :
با این همه دلیل های خداپسند و انسانی و وجدانی و منطقی و عقلانی :
اینجانب مصطفی نیک کردار ,
در صحت عقل و سلامت کامل ,
حاضرم این ادعا و گفته خودم ( نرفتن به بهشت ) را,
در هر محضر خانه و یا ثبت اسناد شخصی یا دولتی و رسمی یا غیر رسمی , همراه با سه شاهد عاقل و بالغ و با گذاشتن وثیقه ای در حد توانم و یا هر چه شما بگویید .....
را به ثبت رسمی برسانم و به آن متعهد شوم و قول شرف بدهم که زیر حرفم و قولم و سندمربوطه نزنم وتا آخر پای آن بایستم ...
فقط از روحانیت مبارز خواهش میکنم که اصرار بیخود نکنند و دست از سر کچل ما بردارند .
چرا که دیگر به شما ربطی ندارد , چون بعد ازثبت قرارداد بنده مشمول قوانین و دستورات شما نمیشوم .
دیگر من میدانم و خدای تبارک و تعالی ,
حالا هر کسی هم که مشکل یا مسئله ای با این موضوع داره میتونه بره و از خدا بپرسه ...
در صحت عقل و سلامت کامل ,
حاضرم این ادعا و گفته خودم ( نرفتن به بهشت ) را,
در هر محضر خانه و یا ثبت اسناد شخصی یا دولتی و رسمی یا غیر رسمی , همراه با سه شاهد عاقل و بالغ و با گذاشتن وثیقه ای در حد توانم و یا هر چه شما بگویید .....
را به ثبت رسمی برسانم و به آن متعهد شوم و قول شرف بدهم که زیر حرفم و قولم و سندمربوطه نزنم وتا آخر پای آن بایستم ...
فقط از روحانیت مبارز خواهش میکنم که اصرار بیخود نکنند و دست از سر کچل ما بردارند .
چرا که دیگر به شما ربطی ندارد , چون بعد ازثبت قرارداد بنده مشمول قوانین و دستورات شما نمیشوم .
دیگر من میدانم و خدای تبارک و تعالی ,
حالا هر کسی هم که مشکل یا مسئله ای با این موضوع داره میتونه بره و از خدا بپرسه ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر