هدف جمهوری اسلامی ازبرگزاری انتخابات ، سرشماری دقیق ابلهان هست
حکومت جمهوری اسلامی به وضوح وآشکارا و درچندین مرتبه نشان داده که نه مشروعیت برایش مهم است و نه به رای وانتخاب مردم اهمیتی میدهد ،
مگر سی و چهار سال با همان رای گیری دوازدهم فروردین ١٣٥٨ حکومت نکرده است ؟
پس بدان سیصد و چهل سال دیگر هم حکومت میکند و نیازی به مشروعیت برای تاراج و دزدی و غارت کردن ایران نداشته و ندارد ،
چرا که با تمام دنیا دستشان در یک کاسه هست و دنیا هم منافعش در بودن اینها هست که بتواند نفت مفت بگیرند و دمپائی و خاک انداز، مارمولک و برنج آلوده به جای پول آن بدهند !
پس کسب مشروعیت سرپوشی بر روی دزدی هاست ......
کی و در کجا و در کدام انتخاباتی که به نفع کشور و مردم بوده ، رژیم به رای مردم اهمیت داده و برای رای مردم ارزش قائل شده ؟
(( آوردن مستخدمین توالت شور یا به اصطلاح ، اصلاح طلبان هم که آشکارا از پشت به مردم خنجر میزنند و خیانت میکنند و سوپاپ اطمینان برای تخلیه تراکم بخارمردم هستند که بر همه عیان است ))
چه کسی میتواند بگوید و اثبات کند که آخوندهای مجلس خبرگان با رای مردم انتخاب شده اند؟
چه کسی میتواند بگوید که احمدی نژاد با شمارش آراء دوباره رئیس جمهور شد ؟
چه کسی میتواند یک انتخابات در ایران ، از انتخاب متصدیان مستراح مسجد شاه تا اعضای شورای شهر و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری را سالم و پاک و بدون مهندسی و تقلب و بنابه احترام به رای مردم به من معرفی کند ؟
اما منظور من این نیست که این نمایش سیاه بازی یا انتخابات و در اصل انتصابات ، برای حکومت مهم نیست و هیچ ارزشی ندارد بلکه برعکس تعداد افراد و شناخت آنها برایش بسیار مهم و حیاتی هم هست ، بعله .....
مهم و با ارزش از این نظر که :
با این نمایش ، میزان حرف پذیری و میزان مقبولیت و میزان تاثیر تبلیغات خودشان را بر جامعه میسنجند ./
با این نمایش ، تعداد ابلهانی که هنوز اینها را روحانی وخادم به اسلام میدانند را دقیقا سرشماری کرده تا برای اختصاص بودجه برای تربیت چماقدار و باتوم زن و محافظان خودش دچار اشتباه نشود ./
با این نمایش ، آمار واقعی مخالفین و نسبت آنها به موافقین و بی تفاوت ها ،تعداد آنها را دقیقا بدست می آورد تا بتواند برای آنها زندان و بازداشتگاه بسازد و بنابر تعداد دقیق آنها ، نیروی سرکوبگر و ضد شورش و بازجو و شکنجه گر تربیت کندو هزینه بنماید ./
با این نمایش ، بر آتش اختلاف و تفرقه و چند دستگی مردم که لازمه حکومت کردنشان هست نفت میریزد و آن را شعله ور میسازد ،تا مبادا مردم در هیچ زمینه ای کاملا باهم همکلام و همنظر باشند تا ازاین اختلاف و آب گل آلود ماهی بگیرد و سودش را ببرد ./
با این نمایش ، تمایل جماعت ابلهان را به دسته جات و گروه های که همگی سروته یه کرباسند و جیره خوار و مزدوران خودشان هستند را میبیند و میسنجد ،تا چهارسال تضمینی و با نظر خود آنها بر کشورو مردم
حکومت کنند و سواری بگیرند ./
چقدر حماقت لازم هست که ،
با دیدن تقلب حاشا و آشکار در دوره قبلی انتخابات ریاست حمهوری
[[که مردم به موسوی رای دادند که پس ازپنج ساعت تمام رای ها را شمردند واز صندوق احمدی نژاد در آمد]]
ابلهی فکر بکند ، که با رای او ، رفسنجانی یا براد پیت ، رئیس جمهور میشود و فقط با توجه به رای او و شمارش آن ،رفسنجانی یا قالیباف می آیند تا آزادی برایش بیاورد ، که او بتواند آزادانه در خیابون سوت بزند
و راه برود...... ،
هنوز هم نمیدانید که شما به هر کسی که رای بدهید ، آنکسی که نظرش به نظر رهبری نزدیک باشد از صندوق بیرون می آید؟
و اگر هم شانسی و الابختکی ، کاندیدای مورد نظر شما با کا ندیدای مورد نظری به نظرش ، یکی بود و رئیس جمهور شد نباید ذوق بکنی و ابلهانه فکر بکنی که با رای تو و شمارش آن بوده ....
برگزاری انتخابات ،
برای مشروعیت حکومت و یا ساختن وجهه بین المللی برای رژیم نیست ،
بلکه فقط برای درگیر کردن ما با خودمان و به دست خودمان است .//
یا شاید حق با این دوست ناشناس که کامنتش را در وبلاگ آقای گمنامیان دیدم و همانطور دراینجا بازنشر میکنم باشد و هست که :
[[ یه حکایت جالبی هست که بی ربط به این موضوع رای دادن و اینهایی که حاضرن در هر شرائطی رای بدن نیست ،
و اون حکایت همون شکارچی شیرِ هست ،
که هر روز میرفته جنگل واسه شکار ولی هر بار که شلیک میکرده شیرِ جا خالی میداده و تیرش به خطا میرفته و شیر هم چون وحشی بود و زور داشته هر دفعه اون شکار چی رو میگرفته و ترتیبش رو میداده....
و این داستان همین جور ادامه داشته تا این که یه روز شیرِ براش سوال پیش میاد و از شکار چی میپرسه :
تو واقعا واسه شکار میای یا واسه ک.. دادن میای؟
(البته با عرض پوزش از خوانندگان) حالا این حکایت هم داستان کسانی هست که با وجود این که میدونن هر بار حکومت چه سؤ استفادهأی ازشون میکنه و چه بلاهأی سرشون میاد, باز هم میرن رای میدن, انگار نه انگار که هر بار چی به سر رای دهندهها میارند!
یه جورایی مثل این که اعتیاد پیدا کردن و عادت کردن به تحقیر و شکنجه و تجاوز!!!!]]
حکومت جمهوری اسلامی به وضوح وآشکارا و درچندین مرتبه نشان داده که نه مشروعیت برایش مهم است و نه به رای وانتخاب مردم اهمیتی میدهد ،
مگر سی و چهار سال با همان رای گیری دوازدهم فروردین ١٣٥٨ حکومت نکرده است ؟
پس بدان سیصد و چهل سال دیگر هم حکومت میکند و نیازی به مشروعیت برای تاراج و دزدی و غارت کردن ایران نداشته و ندارد ،
چرا که با تمام دنیا دستشان در یک کاسه هست و دنیا هم منافعش در بودن اینها هست که بتواند نفت مفت بگیرند و دمپائی و خاک انداز، مارمولک و برنج آلوده به جای پول آن بدهند !
پس کسب مشروعیت سرپوشی بر روی دزدی هاست ......
کی و در کجا و در کدام انتخاباتی که به نفع کشور و مردم بوده ، رژیم به رای مردم اهمیت داده و برای رای مردم ارزش قائل شده ؟
(( آوردن مستخدمین توالت شور یا به اصطلاح ، اصلاح طلبان هم که آشکارا از پشت به مردم خنجر میزنند و خیانت میکنند و سوپاپ اطمینان برای تخلیه تراکم بخارمردم هستند که بر همه عیان است ))
چه کسی میتواند بگوید و اثبات کند که آخوندهای مجلس خبرگان با رای مردم انتخاب شده اند؟
چه کسی میتواند بگوید که احمدی نژاد با شمارش آراء دوباره رئیس جمهور شد ؟
چه کسی میتواند یک انتخابات در ایران ، از انتخاب متصدیان مستراح مسجد شاه تا اعضای شورای شهر و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری را سالم و پاک و بدون مهندسی و تقلب و بنابه احترام به رای مردم به من معرفی کند ؟
اما منظور من این نیست که این نمایش سیاه بازی یا انتخابات و در اصل انتصابات ، برای حکومت مهم نیست و هیچ ارزشی ندارد بلکه برعکس تعداد افراد و شناخت آنها برایش بسیار مهم و حیاتی هم هست ، بعله .....
مهم و با ارزش از این نظر که :
با این نمایش ، میزان حرف پذیری و میزان مقبولیت و میزان تاثیر تبلیغات خودشان را بر جامعه میسنجند ./
با این نمایش ، تعداد ابلهانی که هنوز اینها را روحانی وخادم به اسلام میدانند را دقیقا سرشماری کرده تا برای اختصاص بودجه برای تربیت چماقدار و باتوم زن و محافظان خودش دچار اشتباه نشود ./
با این نمایش ، آمار واقعی مخالفین و نسبت آنها به موافقین و بی تفاوت ها ،تعداد آنها را دقیقا بدست می آورد تا بتواند برای آنها زندان و بازداشتگاه بسازد و بنابر تعداد دقیق آنها ، نیروی سرکوبگر و ضد شورش و بازجو و شکنجه گر تربیت کندو هزینه بنماید ./
با این نمایش ، بر آتش اختلاف و تفرقه و چند دستگی مردم که لازمه حکومت کردنشان هست نفت میریزد و آن را شعله ور میسازد ،تا مبادا مردم در هیچ زمینه ای کاملا باهم همکلام و همنظر باشند تا ازاین اختلاف و آب گل آلود ماهی بگیرد و سودش را ببرد ./
با این نمایش ، تمایل جماعت ابلهان را به دسته جات و گروه های که همگی سروته یه کرباسند و جیره خوار و مزدوران خودشان هستند را میبیند و میسنجد ،تا چهارسال تضمینی و با نظر خود آنها بر کشورو مردم
حکومت کنند و سواری بگیرند ./
چقدر حماقت لازم هست که ،
با دیدن تقلب حاشا و آشکار در دوره قبلی انتخابات ریاست حمهوری
[[که مردم به موسوی رای دادند که پس ازپنج ساعت تمام رای ها را شمردند واز صندوق احمدی نژاد در آمد]]
ابلهی فکر بکند ، که با رای او ، رفسنجانی یا براد پیت ، رئیس جمهور میشود و فقط با توجه به رای او و شمارش آن ،رفسنجانی یا قالیباف می آیند تا آزادی برایش بیاورد ، که او بتواند آزادانه در خیابون سوت بزند
و راه برود...... ،
هنوز هم نمیدانید که شما به هر کسی که رای بدهید ، آنکسی که نظرش به نظر رهبری نزدیک باشد از صندوق بیرون می آید؟
و اگر هم شانسی و الابختکی ، کاندیدای مورد نظر شما با کا ندیدای مورد نظری به نظرش ، یکی بود و رئیس جمهور شد نباید ذوق بکنی و ابلهانه فکر بکنی که با رای تو و شمارش آن بوده ....
برگزاری انتخابات ،
برای مشروعیت حکومت و یا ساختن وجهه بین المللی برای رژیم نیست ،
بلکه فقط برای درگیر کردن ما با خودمان و به دست خودمان است .//
یا شاید حق با این دوست ناشناس که کامنتش را در وبلاگ آقای گمنامیان دیدم و همانطور دراینجا بازنشر میکنم باشد و هست که :
[[ یه حکایت جالبی هست که بی ربط به این موضوع رای دادن و اینهایی که حاضرن در هر شرائطی رای بدن نیست ،
و اون حکایت همون شکارچی شیرِ هست ،
که هر روز میرفته جنگل واسه شکار ولی هر بار که شلیک میکرده شیرِ جا خالی میداده و تیرش به خطا میرفته و شیر هم چون وحشی بود و زور داشته هر دفعه اون شکار چی رو میگرفته و ترتیبش رو میداده....
و این داستان همین جور ادامه داشته تا این که یه روز شیرِ براش سوال پیش میاد و از شکار چی میپرسه :
تو واقعا واسه شکار میای یا واسه ک.. دادن میای؟
(البته با عرض پوزش از خوانندگان) حالا این حکایت هم داستان کسانی هست که با وجود این که میدونن هر بار حکومت چه سؤ استفادهأی ازشون میکنه و چه بلاهأی سرشون میاد, باز هم میرن رای میدن, انگار نه انگار که هر بار چی به سر رای دهندهها میارند!
یه جورایی مثل این که اعتیاد پیدا کردن و عادت کردن به تحقیر و شکنجه و تجاوز!!!!]]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر