این فاجعه وحشتناک تر از جنایت اسید پاشی های اصفهان است
بیائید شهامت و انصاف داشته باشیم و از گفتن حقایق نترسیم و از مقابل واقعیت ها فرار نکنیم .
چرا کسانیکه در مورد اسید پاشی های اصفهان بطور ساعتی مطلب مینوشتند و پست میگذاشتند و لینک میکردند و بسیج و داعش و سپاه و طلبان و حزبالله و جندالله و گروه های افراطی تندرو مسلمان و چه با زنجیر بسته شدگان حرم امام رضا و همه و همه را در مظان اتهام قرار دادند و انگشت اتهام را به سوی آنها دراز کردند و انواع تهمت ها و برچسب ها را چه برحق و چه ناحق به آنها زدند و بستند , در مورد اسید پاشی به دکتر سیاوش انوری مدیر بیمارستان ضیاییان تهران و اسید پاشان سکوت کردند و چیزی نمینویسند ؟
پس چرا در مورد این فاجعه و این جنایت و درباره دستگیری متهمان آن که نه یک بسیجی و نه یک لباس شخصی رانت خوار و نه یکی از نیروهای خودسر ولایت , بلکه یکی دکتر و همکار دکتر سیاوش انوری و دیگری دانشجوی رشته کارشناسی که قرار بود برای ریاست هیات علمی دانشگاه انتخاب شود , بودند حرفی نمیزنند و مطلب نمی نویسند ؟
بیایید داوری کنیم که کار کدام یک فاجعه بر انگیزتر و دهشتناک تر است؟
براستی کدام یک بیشتر در دل مردم ایجاد نگرانی میکند و در وجود آنها احساس عدم امنیت بوجود می آورد ؟
واقعا کدام یک انسان را نسبت به آینده این کشور و آینده مردمش مایوس و ناامیدتر میسازد ؟
آیا باورتان میشود که یک دکتر و یک دانشجو که از بالاترین قشر های فهمیده و آگاه و تحصیلکرده یک کشور میباشند به هر دلیلی به صورت کسی اسید بپاشند ؟
انهم درست پس ازاسید پاشی های اصفهان که این همه ,
در مورد جنایت بودن این حرکت ناجوانمردانه گفتند و گفتند و گفتند...
ودرتقبیح و ضدانسانی بودن این عمل زشت و پلید نوشتند و نوشتند و نوشتند !
اصلا بیائیم و مطمئن باشیم که اسید پاشان اصفهان از اعضاء و کادر رسمی بسیج و از بهترین شاگردان مصباح یزدی یا امام جمعه و نماینده ولی فقیه باشند ولی با توجه به سوابق و کارکردهایشان , اسید پاشی آنها چندان شگفت آور و دور از ذهن نیست و آنرا به افراطی گری مذهبی و تندروی در اعمال احکام دینی میبینیم و نسبت میدهیم ,
ولی کار این دکتر پزشک و این دانشجوی منتخب هیات ریاست علمی دانشگاه را چه ببینیم و به چه کسان و به کدام گروه و به چه چیزی نسبت بدهیم و ببندیم ؟
حالا مردانه و منصفانه خودتن مقایسه و سپس قضاوت کنید :
دو محکوم و هر دو را بجرم اسید پاشی برای شلاق زدن و یا اعدام کردن می آورند , یکی یک بسیجی و دیگری یک دکتر و پزشک میباشد , هر چند هر دو مستحق بدترین کیفر و مجازات هستند ولی خیال کنید که اگر قرار باشد یکی از این دو را اعدام کنید , کدام یک را اعدام میکنید ؟
و اگر قرار باشد یکی از آن دو را ببخشید کدام یکی را میبخشید ؟
کدام یک بنظر شما خطرناک تر و برای جامعه تهدید بزرگتری بحساب می آیند ؟
کدام یک در شما بیشتر ایجاد نگرانی و وحشت میکنند ؟
عمل کدام یک از آنها یک فاجعه تلخ و حیرت آور و ناامید کننده تر است ؟
وعمل کدام یک بیشتر در خور تعقل و تفکر و تعمق است ؟
ما کجا هستیم ؟
چه بر سر ما آمده ؟
ما چه کار میکنیم ؟
و به کجا میرویم ؟
بیائید شهامت و انصاف داشته باشیم و از گفتن حقایق نترسیم و از مقابل واقعیت ها فرار نکنیم .
چرا کسانیکه در مورد اسید پاشی های اصفهان بطور ساعتی مطلب مینوشتند و پست میگذاشتند و لینک میکردند و بسیج و داعش و سپاه و طلبان و حزبالله و جندالله و گروه های افراطی تندرو مسلمان و چه با زنجیر بسته شدگان حرم امام رضا و همه و همه را در مظان اتهام قرار دادند و انگشت اتهام را به سوی آنها دراز کردند و انواع تهمت ها و برچسب ها را چه برحق و چه ناحق به آنها زدند و بستند , در مورد اسید پاشی به دکتر سیاوش انوری مدیر بیمارستان ضیاییان تهران و اسید پاشان سکوت کردند و چیزی نمینویسند ؟
پس چرا در مورد این فاجعه و این جنایت و درباره دستگیری متهمان آن که نه یک بسیجی و نه یک لباس شخصی رانت خوار و نه یکی از نیروهای خودسر ولایت , بلکه یکی دکتر و همکار دکتر سیاوش انوری و دیگری دانشجوی رشته کارشناسی که قرار بود برای ریاست هیات علمی دانشگاه انتخاب شود , بودند حرفی نمیزنند و مطلب نمی نویسند ؟
بیایید داوری کنیم که کار کدام یک فاجعه بر انگیزتر و دهشتناک تر است؟
براستی کدام یک بیشتر در دل مردم ایجاد نگرانی میکند و در وجود آنها احساس عدم امنیت بوجود می آورد ؟
واقعا کدام یک انسان را نسبت به آینده این کشور و آینده مردمش مایوس و ناامیدتر میسازد ؟
آیا باورتان میشود که یک دکتر و یک دانشجو که از بالاترین قشر های فهمیده و آگاه و تحصیلکرده یک کشور میباشند به هر دلیلی به صورت کسی اسید بپاشند ؟
انهم درست پس ازاسید پاشی های اصفهان که این همه ,
در مورد جنایت بودن این حرکت ناجوانمردانه گفتند و گفتند و گفتند...
ودرتقبیح و ضدانسانی بودن این عمل زشت و پلید نوشتند و نوشتند و نوشتند !
اصلا بیائیم و مطمئن باشیم که اسید پاشان اصفهان از اعضاء و کادر رسمی بسیج و از بهترین شاگردان مصباح یزدی یا امام جمعه و نماینده ولی فقیه باشند ولی با توجه به سوابق و کارکردهایشان , اسید پاشی آنها چندان شگفت آور و دور از ذهن نیست و آنرا به افراطی گری مذهبی و تندروی در اعمال احکام دینی میبینیم و نسبت میدهیم ,
ولی کار این دکتر پزشک و این دانشجوی منتخب هیات ریاست علمی دانشگاه را چه ببینیم و به چه کسان و به کدام گروه و به چه چیزی نسبت بدهیم و ببندیم ؟
حالا مردانه و منصفانه خودتن مقایسه و سپس قضاوت کنید :
دو محکوم و هر دو را بجرم اسید پاشی برای شلاق زدن و یا اعدام کردن می آورند , یکی یک بسیجی و دیگری یک دکتر و پزشک میباشد , هر چند هر دو مستحق بدترین کیفر و مجازات هستند ولی خیال کنید که اگر قرار باشد یکی از این دو را اعدام کنید , کدام یک را اعدام میکنید ؟
و اگر قرار باشد یکی از آن دو را ببخشید کدام یکی را میبخشید ؟
کدام یک بنظر شما خطرناک تر و برای جامعه تهدید بزرگتری بحساب می آیند ؟
کدام یک در شما بیشتر ایجاد نگرانی و وحشت میکنند ؟
عمل کدام یک از آنها یک فاجعه تلخ و حیرت آور و ناامید کننده تر است ؟
وعمل کدام یک بیشتر در خور تعقل و تفکر و تعمق است ؟
ما کجا هستیم ؟
چه بر سر ما آمده ؟
ما چه کار میکنیم ؟
و به کجا میرویم ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر