عادت به دروغ و خود فریبی .....
اگر گلوت از ترس و یا هر کوفت دیگری مثل چوب خشک شده باشه....
اگر گلوت از ترس و یا هر کوفت دیگری مثل چوب خشک شده باشه....
با زهم میتونی دروغ را براحتی از همان گلو , بی هیچی ......بدی پایین !!
و جالب اینکه پایین هم میره ....
ولی حقیقت را اگر با گریس و وازلین و سمبه و مته حفاری هم فرو کنند و
فرو ببری......... ،،
دو دقیقه دیگه ،با آبگوشت و پیاز پریشب ،قی میکنی و بالا میاری.....
و با چشمانی قرمز و اشک آلود , نفس عمیق میکشی و خیس ازعرق
سردی که رو پیشونی وکمرت نشسته دورو اطراف رو نگاه میکنی...... ،
انگار از یک کابوس وحشتناک بیدار شدی.//
این هم یک حقیقت هست که سیستم بدنی و فعل وانفعالات داخلی
و ایمنی و گوارش و جهاز هاضمه معدی و مغزی شما به دروغ و خود
فریبی عادت کرده و نسبت به واقعیت و حقیقت ،واکنش های دردناک و
کشنده ای رو نشون میده وسیستم دفاعی بدن ازجلوگیری وغلبه بر آن عاجز میگردد.//
به این بیماری;
فرارخود خواسته ازحقیقت ،ویا خود فریبی نا خود آگاه
میگویند .//
علت آن هم , تاثیر دروغ بروی سیستم عصبی, همانند مواد مخدر قوی هست
که بجای درد , حس لذتبخش کاذبی را در فرد بیمار ایجاد می نماید.....،
که تکرار آن هم سبب اعتیاد شدید میگردد، و هیچ علامت جسمی و ظاهری
در بیمار مشاهده نمیشود و تنها با تست و آزمایش قبول حقیقت
میتوان بدان پی برد.//
این بیماران در صورت نرسیدن دروغ به آنها به شایعه و مهمل گوئی و
هجو , پناه میبرند که واکنش هائی همراه با توهین کردن و تهمت زدن و
تمسخر کردن نیز همزمان در آنها مشاهده میشود .//
و نقطه دردناک در اینجاست که بیمار ،هیچگونه خود را بیمار نمیپندارد
و مغز او ناخود آگاه , از پذیرش هر چیزی که بر خلاف میلش باشد سرباز میزند .//
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر