تو هنوز خسته نشدی ؟ من دیگه خسته شدم .....
من دیگه خسته شدم ،
که هر روز یه خبر بد و همش اخبار بد بشنوم ....
هرروز خبر اعدام را ببینم و بخونم و و هیچ کاری نکنم ....
هرروز یکی یا اعتصاب غذا بکنه و یا حالش بد بشه .....
هرروزاززندان ازاوین وازگوهردشت خبری بشنوم .....
من دیگه خسته شدم ،
از اینکه همه چیزمون باید اسلامی باشه .....
از اینکه هوای برای تنفسم هم بوی سیاست بده ....
از اینکه همه روشنفکر و منتقد و صاحب نظر هستند ......
از اینکه همه،همه چیز میدونند و اظهار نظر میکنند و اما کاری نمیکنند ....
من دیگه خسته شدم ،
که باید یا موافق باشی و یا مخالف ....
که باید تو اداره اسلامی باشی و تو مهمونی ها طاغوتی ....
که باید بیرون به ریش ها سلام کنی وتو خونه به ریش همشون بخندی .....
که باید هم عاشورا داشته باشیم و هم چهارشنبه سوری .....
من دیگه خسته شدم ،
از اینکه بازهم ، خبر حصرموسوی و کروبی را ببینم .....
از اینکه با خاطرات روزهای سبز آه بکشم .....
از اینکه هیچ رنگی بجز سبز نباشه .....
از اینکه به امید دوباره سبز شدن این سبز بشینم .....
من دیگه خسته شدم ،
که هرروز ،نگران حمله امریکا و اسراییل باشم....
که هرروز خبر موشک و بهپاد و مسافت و برد را بخونم ....
که هرروز بخونم اسرائیل ماه بعد حمله میکنه ......
که هرروز اولین خبرها از آژانس اتمی و نشست گروه ٥+١ باشه ...
من دیگه خسته شدم ،
که از دشمن و دشمنان و دشمنان و دشمن بشنوم ....
که از تلویزیون فقط دشمنان نظام .....
که از رادیو فقط دشمنان انقلاب ما .....
که از اینترنت فقط دشمنان جمهوری اسلامی رو ببینم و بشنوم و بخونم .....
من دیگه خسته شدم ،
و ازشنیدن تحریم اقتصادی ، حالم بهم میخوره ....
از شنیدن راهکار اقتصاد مقاومتی ، حالم بهم میخوره ....
از شنیدن قیمت دلار و سکه ، حالم بهم میخوره .....
از شنیدن واژه های تورم و گرانی و بیکاری و فقر حالم بهم میخوره ....
من دیگه خسته شدم ،
از بس که باید دلمان برای فلسطینی ها بسوزه ....
از بس که باید به لبنان و مردم جنوب لبنان دلار بدیم .....
از بس که در غزه زن و بچه کشته میشه و ما باید تاوان بدیم ....
از بس که منافع استراتژیک ایران به دم بشاراسد بسته شده ......
من دیگه خسته شدم ، از جمهوری اسلامی خسته شدم ، از اصلاح طلبی و مردمسالاری خسته شدم ، از همبستگی اپوزیسیون خسته شدم ، از ولایت فقیه خسته شدم ، از چپی ها و راستی ها خسته شدم ، از اقتدارگرا و محافظه کار و برانداز و جریان انحرافی و از فتنه گران و سبزها و قرمز ها و آبی ها خسته شدم ، از خلیج پارس و دریاچه اورمیه و جزایر ایرانی و مجسمه آریوبرزن خسته شدم ،از وقاحت دولتمردان فعلی و بلاهت مخالفین آنها و بی تفاوتی مردم به هردو و از جهالت نسل گذشته و از لجاجت نسل امروز و آینده مبهم نسل فردا خسته شدم ، خیلی خسته شدم ....
کسی نیست که یه حرف تازه ،یه حرف جدید و یه حرف خوب و شیرین و امیدوار کننده و دوستانه بزنه ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر