مردی که نمیتوانست و خودش هم نمیخواست رهبر باشد -2
(( رفت تو آب نمک برای خدمت به نظام و اسلام و ولی فقیه تا زمان مقتضی ))
(( رفت تو آب نمک برای خدمت به نظام و اسلام و ولی فقیه تا زمان مقتضی ))
میرحسین موسوی در این سالها علیرغم کنارهگیری از دنیای سیاست، مسئولیتهای سیاسی حاشیهای داشت.
از جمله در سال ۱۳۶۸ با حکم خامنهای عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شد .
ایشان فقط حرفهای اتوبوسی و صف نانوائی و توی تاکسی مردم را از تلویزیون با تپق و چیز چیز کردن بصورت مبهم و نصفه و نیمه تکرار کردند ......
بنظر من از دو پوستر تبلیغاتی بالا :
اولی به حقیقت نزدیکتر و عادلانه تر و منطقی تر هست و.....
اما دومی ؛ آقای میر حسین اون قانون اساسی برای از بین بردن ایران و ایرانی نوشته شده ولی اگر شما سه بر با صدای بلند فریاد بزنی :
نه غزه،، نه لبنان ،،جانم فدای ایران .....
شاید باور کنم که برای رای جمع کردن و گول مالیدن نگفته باشی ....
شاید باور کنم که برای رای جمع کردن و گول مالیدن نگفته باشی ....
ودوباره از هیچی !!
همه چی ساختیم .....
همه چی ساختیم .....
بنظر شما :محافظانش ایرانی هستند ؟؟؟
اگر کاظم آقا بقال و اسمال چاخان هم اینهمه مردم رو دروبرشون میدیدند که طرفدارشون هستند ،،الان یا به فکر تبلیغات برای دور دوم ریاست جمهوری خودشون بودند و یا لایحه مادام العمری شدن ریاست جمهورشون را میدادند مجلس تصویب بکنه ......
بخدا احمدی نژاد نصف نصف این جمعیت رو میدید ،،فردا صبح راه میفتاد تا خا ور میانه رو تسخیر بکنه .......
مطمئنم اگر گروهبان قندعلی هم این مردم رو میدید و اون شور و عشق و شهامت رو , الان تاجگذاری کرده بود و اولین پادشاه سلسله قندعلیان شده بود ......
اما از این بابا بخاری بلند نشد( شاید هم جز دستورات نبوده ؟؟)
مال این حرفها نبود و نیست ....
به عکس بالا خوب نگاه کنید ,
ترسیده , خوف کرده ...رنگ و روش !! چشاش !!
قول میدم یا زهرا خانم بزور فرستادتش یا بچه هاش تهدیدش کردند که اگه نری ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر