یکشنبه، تیر ۰۴، ۱۳۹۱

اختلاف طبقاتی و اختلاف عقیدتی و اختلاف سطح آگاهی

اختلاف طبقاتی و اختلاف عقیدتی و اختلاف سطح آگاهی
در ایران اگر اختلاف طبقاتی وحشتناک شده وفقرا، فقیرتر و پولدارها ، پولدار تر شدند،
و اگر اختلاف عقیدتی بدی هم وجود دارد و گاها از خانه تا جامعه تنش هائی هم هست ،
اما اختلاف سطح آگاهی   هم  بسیار شدید بوده و هست .//
کسب آگاهی از دو راه بینائی و شنوائی ممکن هست ،تصویری که میبینیم و کتابی را که
میخوانیم و حرکتی را که مشاهده میکنیم ،ویا از راه شنیدن صدا ها و گفتار ها ،،
و صد البته که دیدن و خواندن مطمئنترین و بهترین راه یادگیری و کسب آگاهی هست و
از قدیم هم گفته اند : شنیدن کی بود مانند دیدن ..//
اما بنابر آمارها و تحقیقات ،آمار سرانه مطالعه هرایرانی در روز از ۲ دقیقه تا ۸ دقیقه میباشد،
که عمق این فاجعه از بزیر آب رفتن پاسارگاد و خشک شدن اورمیه ونابودی جنگلها هم
دردناکتر و اسفبارتر وهولناک تر و با اهمیت تر است .//
زیرا تمام این مصیبتها بخاطر کمبود آگاهی و پایین بودن سطح آن هست ، و همچنین پیشگیری
و نگهداری درست و پرورش آنها هم نیاز به ،داشتن فهم و آگاهی و معلومات دارد.//
دیگر آنکه پیداست که کسب آگاهی از طریق خواندن و دیدن بسیار کم و محدود کم جمعیت
است و درصد بسیار بالائی از ایرانیان ،آگاهی و معلومتشآن متکی و بر پایه شنیده های
آنهاست ،و از کودکی از مسجد و تکایا شروع میگردد و تمرین میشود ، که یا آخوندهای
مسجدی هستند و یا پیران بی حواس و یا خالی بندان قهارو خوش زبان ،، و چون منابع
آنها دارای ثبات نیست و دارای اختلاف بسیار هست بناچار دامنه آن تا حداختلافات خانوادگی
و ناهنجاری های اجتماعی و تا بزهکاری و قتل هم کشیده میشود، چون اختلاف ازعدم تفاهم
بوجود می اید .//
و عدم تفاهم هم از برخورد , دانسته های مخالف و متضاد در برداشت ازیک مطلب مشترک v
ثابت شکل میگیرد .//
برای مثال،، همه ما خواهان و آگاه ، واقف بر نیاز به همبستگی برای رسیدن به هدف
مشترکمان در مبارزه برای آزادی هستیم ،اما به آن نمیرسیم ،چون برداشت و تحلیل و
آگاهی ما از همبستگی و آزادی با هم یکی نیست و هماهنگی ندارد و همه هم بنابر
دانسته خود ،خودش را برحق میداند .//
برای امتحان از ده نفر از اطرافیان خود ،بپرسید ،، دمکراسی یعنی چه ؟
مطمئنم که حتی سه نفرشان هم با هم در معنی وبرداشت آن با هم همنظر و همفکر نیستند .!!
و تا امروز درصد بالائی از تقصیرات را از قشر خوانده و روشنفکر میپنداشتم ، ولی امروز
دانستم که ایراد اصلی در آن نخوانده، نا آگاه،متظاهر به روشنفکری وازوقاحت و کله خشکی
و سرسختی و غرور احمقانه اوست که برای کم نیاوردن خودش حاضر به از بین رفتن و از
بین بردن همه چیز،، حتی خودش هم هست .//

هیچ نظری موجود نیست: