سه‌شنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۹۱

مردی که نمیتوانست و خودش هم نمیخواست رهبر باشد -1
میر حسین :همیشه اصل را بر این میدانم که نظام حفظ شود
هر کسی را بهر کاری ساختند.........
هستند کسانی که هنوزمیر حسین موسوی را رهبر و یا ناجی و یا
هدیه ای از جانب خدا تصور میکنند .//
بد نیست نگاهی به زندگی و سوابق و خدمات و طرز فکر و محتوای ذهنی
و اهداف ایشان بکنیم بعد ببنیم و فکر کنیم و منصف باشیم و قضاوت کنیم
که ایشان لایق و شایسته رهبری جنبش آزادیخواهی ،مردم ایران هستند ؟
یا باز هم جو گیر شدیم و دوتا حرف قشنگ شنیدیم !!
میرحسین موسوی در سال ۱۳۲۰ در شهر خامنه در استان آذربایجان شرقی
به دنیا آمد. پدرش میر اسماعیل موسوی، از بازرگانان چای از تبریز بود.
او در خامنه بزرگ شد و پس از پایان دورهٔ دبیرستان در سال ۱۳۳۷ از خامنه
به تهران آمد.سید علی خامنه‌ای از اقوام دور پدری موسوی است.

پدر این دو پسردایی و پسرعمه یکدیگرند. سید علی خامنه‌ای از دیرباز روابط
خانوادگی نزدیکی با خانواده میرحسین موسوی داشته‌است، تا آن‌جا که او و
برادرش سید محمد خامنه‌ای در دوران جوانی و زمانی که در مشهد و قم اقامت
داشتند، هنگام سفر به تهران در خانهٔ پدری میرحسین موسوی اقامت می‌کردند.
او که مدرک کارشناسی ارشدش را در بهار سال ۱۳۴۸ از دانشگاه ملی ایران در
رشتهٔ معماری و شهرسازی اخذ کرد و پس از تدریس در دانشگاه ملی ایران به
عضويت در هیئت علمی این دانشگاه درآمد، طرح ادارهٔ مرکزی آب و فاضلاب
اصفهان را در سال ۱۳۴۸ نوشت و تا سال ۱۳۵۰ آن را اجرا کرد و فعالیت های
هنریش را در گروه نقاشی قندریز آغاز کرد . [۱۷]سپس طرح مجموعهٔ کانون توحید
را در سال ۱۳۵۰ اجرایی کرد. کانون توحید چه پیش از انقلاب و چه پس از آن
مرکز تجمع سیاسیون منتقد بوده و هست.[
سوابق شغلیاو عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
اعضای این دو نهاد حکومتی را رهبر نظام جمهوری اسلامی انتخاب می‌کند.
سوابق شغلی میرحسین موسوی به شرح زیر است:[۱۰۶]
از آنجا که تقریبا تمام دوران نخست وزیری میرحسین موسوی همزمان
با جنگ ایران و عراق بود، عموما از او با عنوان «نخست وزیر جنگ»
یاد می‌شود. سیاست‌های انقباضی دولت او در آن دوران، که به عقیدهٔ خیلی‌ها
گریزناپذیر بود، و به ویژه توزیع کالاهای اساسی با کوپن از جمله
ویژگی‌هایی است که دولت موسوی عموما با آن‌ها به یاد آورده می‌شود.
(( جوانان عزیز ،شاید اسم کوپن را شنیده باشند و سر سری از آن گذشته
باشند)) ،،توضیح مختصری میدهم ،گوش کنید :
کوپن یعنی ،یک جوان یا نوجوان ایرانی سال ۵۹ تا ۶۷ که رو به رشد و
محتاج تغذیه هست ،،((به خاطر جنگ این آقا و سرور و پیشوا و پدر معنوی
ایشان و تلاش های دولت این آقا برای شهادت و کربلا و قدس و دولقوز آباد
که آخرش با یک گه خوردم و هیچی تمام شد)) در ماه ۷۰۰ تا یک کیلو گوشت
و چند (۳ یا ۴ تا ) تخم مرغ و ۱۷۳ گرم کره و ۳۸۶ cc روغن و نیم کیلو قند
و ۸۰ گرم چای و ((حرف شیر را نزنیم) رشد کردن و عشق کردن .....
خامنه‌ای علی‌رغم اختلافاتی که در داخل حزب جمهوری اسلامی با میرحسین
موسوی داشت، او را به عنوان نخست‌وزیر به مجلس معرفی کرد. موسوی از
آن زمان تا سال ۱۳۶۸ برای ۸ سال، نخست‌وزیر ایران بود.
خامنه‌ای در دورهٔ دوم ریاست جمهوری خود (۱۳۶۴) به شدت مخالف ادامهٔ
نخست‌وزیری موسوی بود ولی با اصرار روح‌الله خمینی مجبور به معرفی دوبارهٔ
او شد. خمینی، به دلیل گزارش محسن رضایی معتقد بود که کنار گذاشتن موسوی
لطمهً جدی به روحیهٔ سربازان ایرانی در جنگ ایران و عراق خواهد زد و در
پاسخ به ناطق نوری که تعدادی از روحانیون بلندپایه را برای مذاکره واسطه
کرده بود، گفت: «انتخاب غیر از ایشان، خیانت به اسلام است.» و به همین دلیل
خامنه‌ای در مذاکرات بعدی با ناطق نوری گفت: «حجت بر من تمام شد.» و پس از
آن مخالفان موسوی به ضدیت با ولایت فقیه متهم می‌شدند.[
با بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ مقام نخست وزیری از ساختار
سیاسی ایران حذف شد و با مرگ سید روح‌الله خمینی، میرحسین موسوی،
و کل جناح چپ جمهوری اسلامی، حامی اصلی خود را از دست دادند.
(( رفت تو آب نمک برای خدمت به نظام و اسلام و ولی فقیه تا زمان مقتضی ))

هیچ نظری موجود نیست: