بی تفاوت ها ....
مشتی آدم خسته و کم طاقتی که حیران مابین خوب و بد ،حق و باطل .... گیر کرده اند ودیگر
کشش و توانایی ,تمیز را نداشته و منفعل ، حکم سیاهی لشگری را دارند که گاه بنابر سلیقه
خود به چپ و راست متمایل میشوند .//
و تمام آنها منتظر موعودی یا اسب سوار سفیدپوشی هستند تا بیکباره همه چیز را تغییر داده
و دنیا را بوفق مرادشان درآورد و یا منتظر آن یکروز نیامدنی هستند و با آن دلخوشند و دراصل
خود را گول میزنند تا زندگی یکنواخت شان دارای هویتی حتی دروغین شود تا آن احساس بد
برشان غلبه نکند و تهی نگردند .//
در میان این جماعت ، موج سواران ،فرصت طلبان، هر هری مذهبان ، دمدمی مزاجان نیز پنهانند
و تکیه کلام آنها هم ( دیدی گفتم )، (میدونستم )، (من که گفتم )، (از اول معلوم بود ) هست و در
مواقعی که احساس امنیت میکنند ، سر درآورده و منتقدی زبردست و ناطقی توانا میشوند و با
کوچکترین احساس خطر چنان ناپیدا میشوند که انگار اصلا وجود نداشته اند . //
و منطق کلی آنها حفظ آرامش جو موجود با دخالت نکردن وشلوغ نشدن ویا بیطرفی مصلحتی هست.//
و تمام فرصت سوزی و از دست دادن موقعیت ها و ظرفیت ها مرهون این جماعت و مدیون مصلحت
اندیشی آنان میگردد و با کوچکترین اشاره یا گلایه بر آشفته میشوند و تمام ناکامی ها را بر سر شخص
منتقد آوار میکنند و با گفتن ((اصلا بما چه مربوطه ))شانه خالی کرده و میگریزند و بلافاصله بصورت
خود جوش و اتومات در جای دیگر و سوژه ای دیگر گرد هم می آیند و روز از نو و روزی از نو،//
ودنیای آنها به سردی یخ و شکنندگی بلور است اما قدرت تطابق و همزیستی آنها فوق العاده و
بی نظیر میباشد.//
و من متاسف و متاثر از اینم که آن موعود و یا آن روز خیالی را یا باخود به آن دنیا برده و یا بنابر
قانون توارث برای فرزندانشان به میراث میگذارند .//
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر