جادوی انتخابات در نظام جمهوری اسلامی - آخوندی ایران
شاید خیلی راحت بتوانید سر مردم ایران شیره بمالید و آنها را گول بزنید !
شاید سکوت در مقابل پرسش چگونگی اصلاح طلب شدن برخی افراد تندرو و جای دادن آنها در لیست اصلاح طلبان و گذشت زمان سبب فراموشی و عدم پیگیری نسبت آن گردد !
شاید جراید و رسانه ها هم با نپرداختن به این مساله بتوانند آنرا زیرسبیلی رد کنند و این تضاد را در زیر خبر شکست سنگین اصولگرایان گم و گور کنند و به محاق فراموشی بسپارند و مردم را سیاه کنند , اما...
اما , چنین روشی در رسانه های خارجی وجود ندارد و خبرنگاران آنها هم مانند آقای "ایلای لیک"، ستوننویس سیاست خارجی در وبسایت "بلومبرگ" آنقدر هالو و پخمه نیستند و خیلی رک و روراست میگویند : بفرما و خر خودتی ...!!
* “ایلای لیک”، ستوننویس و روزنامهنگار در حوزهی سیاست خارجی و امنیت ملی با سابقهی کار در واشنگتنپست، نیویورکتایمز، و دیلیبیست است. نسخهی انگلیسی این یادداشت روز ۲۹ فوریه ۲۰۱۶ در وبسایت شبکهی خبری “بلومبرگ” منتشر کرده است.
[[ بنا بر گزارش خبرگزاریهای عمده از بیبیسی گرفته تا اسوشیتدپرس، اصلاحطلبان، تندروها را شکست دادهاند.
ولی دست نگه دارید مگر شورای نگهبان بیشتر اصلاحطلبان را در ماه ژانویه رد صلاحیت نکرده بود؟
البته که این کار را کرده بود ولی...
به لطف جادوی انتخابات درسیاست ایران،بسیاری از تندروهای
دیروز، اصلاحطلبان امروز شدهاند!!
بسیاری از تندروها که در اواخر سالهای دهه ۱۹۹۰ و در سال ۲۰۰۹ با اصلاحطلبان مخالفت کرده بودند روز جمعه تحت همین عنوان یعنی اصلاحطلبی وارد کارزار انتخابات شدند.
به طور مثال جلالی خواستار حکم اعدام برای دو رهبر جنبش سبز شده بود که در حال حاضر در حبس خانگی هستند. با این وجود وی در لیستی که مورد تایید اصلاحطلبان بود در انتخابات روز جمعه شرکت کرد.
محمد محمدی ریشهری و قربانعلی دری نجفآبادی، دو وزیر سابق اطلاعات که توسط اپوزیسیون دموکراسیخواه ایران به کشتار دگراندیشان متهم هستند هم در لیست مورد تایید رییسجمهوری میانهروی ایران برای نمایندگی مجلس خبرگان شرکت کردند، مجلسی که وظیفهاش انتخاب رهبر بعدی ایران است.
در برخی از موارد، این تغییر (از اصولگرایی به اصلاحطلبی) به گونهای سریع بود که خود نامزدها هم شگفتزده شدند.
این افراد عبارتند از آیتالله علی موحدی کرمانی که از روند گزینش و رد صلاحیت اصلاحطلبان توسط شورای نگهبان دفاع کرده بود و آیتالله محمدعلی تسخیری که به خبرنگاران گفته بود: «معتقدم مسیر درست اصولگرایی است و مسیر دیگران از جمله اصلاحطلبان و میانهروها مسیر نادرستی است.»
به سختی میتوان این انتخابات را یک پیروزی در راستای تغییرات دموکراتیک در ایران دانست و این، آن چیزی است که برای غربیهایی که تلاش میکنند انتخابات ایران را درک کنند اهمیت دارد.
در حالی که سیاستمداران ایرانی مجبور هستند بین بد و بدتر انتخاب کنند ما یک چنین اجباری نداریم.
خبرنگاران و تحلیلگران غربی نیازی به مشروعیتبخشی به یک انتخابات نامشروع ندارند؛ ما همینطور مجبور نیستیم تندروها را «اصلاحطلب» بنامیم.
دستکم مهم است استاندارد بالاتری برای روزی که اصلاحطلبان حقیقی مجاز به رقابت عادلانه برای کسب قدرت در ایران باشند نگه داریم.
با این وجود، بسیاری از طرفداران جمهوری اسلامی در غرب با این چرخش همراه شدهاند.
تریتا پارسی، کنشگر ایرانی-سوئدی که سازمانش در امریکا (نایاک) نقشی کلیدی در لابیگری برای توافق هستهای ایران ایفا کرد عصر روز یکشنبه نوشت منتقدان انتخابات روز جمعه نسبت به آنچه او «کاستیهای نظام سیاسی ایران» نامید دچار بدفهمی نشدند بلکه آنها در خصوص «قدرت جامعه ایران و پیچیدگی رایدهندگان ایرانی دچار بدفهمی شدند؛ رایدهندگانی که بار دیگر نشان دادند دارای بلوغ و خرد لازم برای تغییر مسالمتآمیز جامعه از درون، بدون هرگونه کمک و یا دخالت خارجی، هستند».
این خیلی معنادار است که یک ایرانی مدعی حمایت از گشایش در جامعه ایران، از «بلوغ و خردمندی» رایدهندگانی تمجید میکند که به کسانی که حامی ردصلاحیت اصلاحطلبان بودهاند و حالا لقب “رفورمیست” گرفتهاند، رای دادهاند.
(( این حرف حتی برای من که با تمام وجود حرفهای ایشان را قبول دارم هم کلفت بود و خیلی سنگین آمد : تمجید از بلوغ و خردمندی رای دهندگانی که ...!!))
ولی این جادوی انتخابات ایران است و نهایتا رهبر جمهوری اسلامی نیازی به دفاع از مشروعیت آن انتخابات ندارد. او به وفور افرادی را در غرب دارد که این کار را با کمال میل برایش انجام دهند.]]
این حرف خیلی شسته رفته و آشکار یعنی اینکه :
ای سیاستمداران نظام , رای دهندگان محترم و عزیز , خبرنگاران و ارباب جراید جمهوری اسلامی , شما آزاد و مختار هستید که اگر دوست داشتیید و مایل بودید , سر خودتان را شیره بمالید و خودتان را گول بزنید و بعد هم خیلی سنگین و جدی جلوی آینه بروید و ادعا کنید که اصلا مخملی نیست !!
ولی خواهشا پشت گوش ما را که دیگر مخملی نبینید و ما را همانند خودتان مپندارید و در یک سطح ندانید...!!
و بدانید ما خودمان جادوگر و تردست زیاد داریم و کم و بیش به تمام کلک ها و حقه های آنها آشنا هستیم و به هیچ وجه نام این ژان گولر بازی ها و مجیک ها و جادو ها را امدادهای غیبی و معجزه و لطف خدا و یاری ائمه اطهار نمیدانیم و قبول نمیکنیم !
و به هیچ وجه من الوجوهی این یکی داخل پاچه ما نمیرود که تندروئی یکشبه اصلاح طلب بشود یا آن مردمی که با همان شرایط به همان لیست رای دادند و از کون کیف هستند و با دمشان گردو میشکنند , به بلوغ سیاسی رسیدند و خردمند هستند و آنقدر شیطون بلا و کلک شدند با این پیچیدگی و قدرت خارق العاده نماینده هائی که قرار است برای آنها فیل هوا بکنند را به مجلس بفرستند .
داداش خودتی ... آره , خودتی ...!
شاید سکوت در مقابل پرسش چگونگی اصلاح طلب شدن برخی افراد تندرو و جای دادن آنها در لیست اصلاح طلبان و گذشت زمان سبب فراموشی و عدم پیگیری نسبت آن گردد !
شاید جراید و رسانه ها هم با نپرداختن به این مساله بتوانند آنرا زیرسبیلی رد کنند و این تضاد را در زیر خبر شکست سنگین اصولگرایان گم و گور کنند و به محاق فراموشی بسپارند و مردم را سیاه کنند , اما...
اما , چنین روشی در رسانه های خارجی وجود ندارد و خبرنگاران آنها هم مانند آقای "ایلای لیک"، ستوننویس سیاست خارجی در وبسایت "بلومبرگ" آنقدر هالو و پخمه نیستند و خیلی رک و روراست میگویند : بفرما و خر خودتی ...!!
* “ایلای لیک”، ستوننویس و روزنامهنگار در حوزهی سیاست خارجی و امنیت ملی با سابقهی کار در واشنگتنپست، نیویورکتایمز، و دیلیبیست است. نسخهی انگلیسی این یادداشت روز ۲۹ فوریه ۲۰۱۶ در وبسایت شبکهی خبری “بلومبرگ” منتشر کرده است.
[[ بنا بر گزارش خبرگزاریهای عمده از بیبیسی گرفته تا اسوشیتدپرس، اصلاحطلبان، تندروها را شکست دادهاند.
ولی دست نگه دارید مگر شورای نگهبان بیشتر اصلاحطلبان را در ماه ژانویه رد صلاحیت نکرده بود؟
البته که این کار را کرده بود ولی...
به لطف جادوی انتخابات درسیاست ایران،بسیاری از تندروهای
دیروز، اصلاحطلبان امروز شدهاند!!
بسیاری از تندروها که در اواخر سالهای دهه ۱۹۹۰ و در سال ۲۰۰۹ با اصلاحطلبان مخالفت کرده بودند روز جمعه تحت همین عنوان یعنی اصلاحطلبی وارد کارزار انتخابات شدند.
به طور مثال جلالی خواستار حکم اعدام برای دو رهبر جنبش سبز شده بود که در حال حاضر در حبس خانگی هستند. با این وجود وی در لیستی که مورد تایید اصلاحطلبان بود در انتخابات روز جمعه شرکت کرد.
محمد محمدی ریشهری و قربانعلی دری نجفآبادی، دو وزیر سابق اطلاعات که توسط اپوزیسیون دموکراسیخواه ایران به کشتار دگراندیشان متهم هستند هم در لیست مورد تایید رییسجمهوری میانهروی ایران برای نمایندگی مجلس خبرگان شرکت کردند، مجلسی که وظیفهاش انتخاب رهبر بعدی ایران است.
در برخی از موارد، این تغییر (از اصولگرایی به اصلاحطلبی) به گونهای سریع بود که خود نامزدها هم شگفتزده شدند.
این افراد عبارتند از آیتالله علی موحدی کرمانی که از روند گزینش و رد صلاحیت اصلاحطلبان توسط شورای نگهبان دفاع کرده بود و آیتالله محمدعلی تسخیری که به خبرنگاران گفته بود: «معتقدم مسیر درست اصولگرایی است و مسیر دیگران از جمله اصلاحطلبان و میانهروها مسیر نادرستی است.»
به سختی میتوان این انتخابات را یک پیروزی در راستای تغییرات دموکراتیک در ایران دانست و این، آن چیزی است که برای غربیهایی که تلاش میکنند انتخابات ایران را درک کنند اهمیت دارد.
در حالی که سیاستمداران ایرانی مجبور هستند بین بد و بدتر انتخاب کنند ما یک چنین اجباری نداریم.
خبرنگاران و تحلیلگران غربی نیازی به مشروعیتبخشی به یک انتخابات نامشروع ندارند؛ ما همینطور مجبور نیستیم تندروها را «اصلاحطلب» بنامیم.
دستکم مهم است استاندارد بالاتری برای روزی که اصلاحطلبان حقیقی مجاز به رقابت عادلانه برای کسب قدرت در ایران باشند نگه داریم.
با این وجود، بسیاری از طرفداران جمهوری اسلامی در غرب با این چرخش همراه شدهاند.
تریتا پارسی، کنشگر ایرانی-سوئدی که سازمانش در امریکا (نایاک) نقشی کلیدی در لابیگری برای توافق هستهای ایران ایفا کرد عصر روز یکشنبه نوشت منتقدان انتخابات روز جمعه نسبت به آنچه او «کاستیهای نظام سیاسی ایران» نامید دچار بدفهمی نشدند بلکه آنها در خصوص «قدرت جامعه ایران و پیچیدگی رایدهندگان ایرانی دچار بدفهمی شدند؛ رایدهندگانی که بار دیگر نشان دادند دارای بلوغ و خرد لازم برای تغییر مسالمتآمیز جامعه از درون، بدون هرگونه کمک و یا دخالت خارجی، هستند».
این خیلی معنادار است که یک ایرانی مدعی حمایت از گشایش در جامعه ایران، از «بلوغ و خردمندی» رایدهندگانی تمجید میکند که به کسانی که حامی ردصلاحیت اصلاحطلبان بودهاند و حالا لقب “رفورمیست” گرفتهاند، رای دادهاند.
(( این حرف حتی برای من که با تمام وجود حرفهای ایشان را قبول دارم هم کلفت بود و خیلی سنگین آمد : تمجید از بلوغ و خردمندی رای دهندگانی که ...!!))
ولی این جادوی انتخابات ایران است و نهایتا رهبر جمهوری اسلامی نیازی به دفاع از مشروعیت آن انتخابات ندارد. او به وفور افرادی را در غرب دارد که این کار را با کمال میل برایش انجام دهند.]]
این حرف خیلی شسته رفته و آشکار یعنی اینکه :
ای سیاستمداران نظام , رای دهندگان محترم و عزیز , خبرنگاران و ارباب جراید جمهوری اسلامی , شما آزاد و مختار هستید که اگر دوست داشتیید و مایل بودید , سر خودتان را شیره بمالید و خودتان را گول بزنید و بعد هم خیلی سنگین و جدی جلوی آینه بروید و ادعا کنید که اصلا مخملی نیست !!
ولی خواهشا پشت گوش ما را که دیگر مخملی نبینید و ما را همانند خودتان مپندارید و در یک سطح ندانید...!!
و بدانید ما خودمان جادوگر و تردست زیاد داریم و کم و بیش به تمام کلک ها و حقه های آنها آشنا هستیم و به هیچ وجه نام این ژان گولر بازی ها و مجیک ها و جادو ها را امدادهای غیبی و معجزه و لطف خدا و یاری ائمه اطهار نمیدانیم و قبول نمیکنیم !
و به هیچ وجه من الوجوهی این یکی داخل پاچه ما نمیرود که تندروئی یکشبه اصلاح طلب بشود یا آن مردمی که با همان شرایط به همان لیست رای دادند و از کون کیف هستند و با دمشان گردو میشکنند , به بلوغ سیاسی رسیدند و خردمند هستند و آنقدر شیطون بلا و کلک شدند با این پیچیدگی و قدرت خارق العاده نماینده هائی که قرار است برای آنها فیل هوا بکنند را به مجلس بفرستند .
داداش خودتی ... آره , خودتی ...!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر