چند روز پیش روز زن بود...
بعضی از مردها خیلی خوب میدانند که دقیقا روز هشتم مارس روز زن است .
دسته ای دیگر از مردها چند روز بعد , پس از خواندن اخبار مربوط به روز زن و نوشته های دیگران متوجه میشوند که هشت مارس روز زن بود .
گروهی دیگری از مردان برایشان هیچ فرقی ندارد و اصلا مهم نیست که که روز زن , خواه روز هشتم مارس باشد یا شانزدهم ربیع الاول یا بیستم جمادی الثانی .
و عده دیگری از آقایان هم پس از آنکه متوجه میشوند روز زن بوده یا هست , سری تکان میدهند و زیرلب میگویند : زن رو چه به این حرفها ؟ روز زن فقط یک روز وآن هم روز میلاد بتول زهرا دختر پیامبر اسلام عزیز هست و بس .
راستش را بخواهید من از دسته دوم هستم و البته بخاطر این نوع مرد بودنم و نگاهم به روز زن , دلایل کافی و قانع کننده ای هم برای خودم دارم ولی باور کنید با آنکه میدانم اولین ایرانی دریافت کننده جایزه نوبل و اولین فضانورد ایرانی همین زنان ایرانی هستند نه مردان ایرانی و بنده شخصا به این مساله افتخار میکنم و بر خود میبالم , در طی این چند روز گذشته بیشتر فکرم در مورد زنان ایرانی بود و اکثر مطالب و نوشته ها در مورد این روز را هم در سایت های مختلف دنبال کردم و خواندم ولی هر چه در موتورهای جستجوگر اینترنتی گشتم و جستجو کردم هیچ سازمان و نهادی که واقعا مربوط به جنبش زنان و یا بطور رسمی و خیلی جدی مدافع حقوق زنهای ایرانی باشد را پیدا نکردم و ندیدم (( شاید خوب نگشتم و وقت زیادی صرف نکردم !)) وبا آگاهی از سرکوب آن دو کمپین زنان و برخورد و شدت عمل در دنیای حقیقی , از کم بودن مطالب و صفحات مربوط به زنان و جنبش زنان و حقوق زنان ایرانی در دنیای مجازی و ویکیپدیا بشدت شگفت زده شدم!
باری در وبسایت " توانا " به مجموعه درس هایی در مورد حمایت از حقوق زنان در ایران با همین تیترکه مجموعه نوشتاری همراه کلیپ های ویدوئی در ده جلسه از خانم مهرانگیز کار میباشد برخوردم که خواندن آنرا بر هر زن ایرانی واجب و لازم میدانم و به دیگران نیز پیشنهاد میکنم که حتما آنرا بخوانند.
آدرس : https://tavaana.org/fa/content/%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
هر چند که بعلت کمبود وقت موفق به دیدن کلیپ های ویدوئی نشدم اما با خواندن کلیه نوشته ها به نکات عجیبی برخوردم و با گفته ها و راهکار هایی مواجه شدم که امیدوارم یا خانم مهرانگیز کار در مورد آنها با شفافیت بیشتری سخن بگویند و در آنها تجدید نظر کنند و یا فعالین و خانم های دیگر راهکار هائی بهتر و کم هزینه تر و کم تنش تر برای بدست آوردن آزادی و احقاق کلیه حقوق انسانی و حقوق زنان در ایران از خودشان ارائه دهند.
در تمام گفته های برحق اعلام شده خانم مهرانگیز کار در مورد تبعیض و تحقیر و آزار و پایمال شدن حق زنان ایرانی , ما به نقصان احکام اسلامی و تعارض آن با قانون اساسی و قوانین بین المللی و نگاه اعمال شده تبعیضی اسلام به زنان بر میخوریم .
و تمام تلاش و کوشش خانم کار نیز درتحلیل و تفسیر این احکام و قوانین و بیان آن به زبان ساده و همگان فهم و در راستای روشنگری در این زمینه و بیان ایرادات و نقصان و اشکالات و کمبودهای همین قوانین و احکام اسلامی میباشد.
اما در مواردی از فرموده های خانم مهرانگیز کار مانند :
[[ متاسفانه به علت عدم تعادل بین حق طلاق زن و مرد، در بیشتر پرونده ها زن برای اخذ طلاق مجبور می شود همه حقوق مالی خود را بذل و بخشش کند. زنان ایرانی در حال حاضر از مهریه های بالا همچون ابزاری برای طلاق استفاده می کنند.]]
برمیخوریم که یا ایشان از افراط زنان (( در مهریه قرار دادن یک کیلو بال مگس و چند لیتر اشک چشم مورچه و دست و پا و قلب )) در استفاده از این ابزار بی خبر هستند ویا از عواقب و نتایج این راهکار و که تعداد چند ده هزار مرد زندانی مهریه هست ناآگاه و غافل میباشند !
چرا که ایشان در اینجا تاکید میکنند که :
[[ از آنجایی که نظام حقوقی در ایران حقوق برابر برای زن و مرد قائل نشده و وضعیت زن در خانواده پس از ازدواج بسیار متزلزل میباشد، زنان میتوانند با قید کردن برخی شروط در ضمن عقد ازدواج (نکاح)، یک سری امتیازاتی بگیرند و دست آخر به زنان توصیه می شود که تعدادی شروط دیگر را بر شروط چاپ شده در عقدنامه ها اضافه کنند و به امضای شوهر برسانند]]
که باید به خانم مهرانگیز کار گفت که : خانم محترم طبق فرموده های خودتان تمامی اشکالات و معایب و تبعیض ها از اجرای احکام اسلامی و فقیهان جاهل میباشد آنگاه شما پیشنهاد تسمه بر گرده مردان کشیدن میدهید و به زنان توصیه میکنید که در ازای کاستی قوانین و نقصان احکام اسلامی شرط و شروط در عقد نامه ها را بیشتر کنند و انتقام این نابرابری ها را از شوهرانشان بگیرند؟
و باید از ایشان پرسید که آیا مشکل زنان ایرانی با گرفتن این امتیازات ! و نهادن این شروط و اجرای این توصیه برای شوهران بدبختشان برطرف میگردد و این احکام اسلامی کامل و درست میشود و کلیه تبیعض ها مرتفع میگردد ؟
و آیا شما درک و فهم تمام زنان ایرانی را در برداشت از گفته ها و توصیه ها ی خودتان یکی و یکسان میدانید ؟
در زمینه محدودیت تحصیلی و سهمیه های جنسیتی ایشان با استناد به این گزارش :
[[ در گزارش دفتر مطالعات اجتماعی مرکز پژوهش های مجلس آمده است از سال ۱۳۶۲ تعداد شرکت کنندگان زن در کنکور از ۴۲ درصد به ۶۵ درصد و میزان پذیرفته شدگان نیز از ۳۲ درصد به ۶۵ درصد افزایش یافته است. سازمان سنجش در سال ۸۵ برای ۲۶ رشته و در سال ۸۶ برای ۳۹ رشته با اعمال سیاست متناسب سازی آزمون سراسری، ضرایبی به صورت ۳۰ تا ۴۰ درصد مرد، ۳۰ تا ۴۰ درصد زن و مابقی به صورت رقابتی با هدف توزیع دانشجویان بر حسب جنسیت اعمال کرده است. به عبارت دیگر اکنون کنکور تنها ملاک تشخیص صلاحیت و شایستگی افراد برای ورود به دانشگاه ها نیست و نظام آموزشی با هدف کاهش تعداد دختران در دانشگاه ها قائل به اعمال سهمیه های جنسیتی شده است ]]
چنین نتیجه گیری میکنند و این مطلب را بسیار مهم میدانند و نشان میدهند و میگویند :
[[ مطلب مهمی که باید به آن اشاره شود این است که زنان و دخترانی که از حق تحصیل در رشته مورد دلخواه خود محروم می شوند در آینده نیز نمی توانند در شغل مطلوب خود مشغول به کار شوند و نقشی منفعل در جامعه خواهند داشت که به خانه داری و خانه نشینی آن ها ختم می شود. نه اینکه خانه داری فی النفسه اشکالی داشته باشد: نادیده گرفتن حق تحصیل و به دنبال آن حق کار کردن نقض حقوق اولیه انسان هاست و در ایجاد و اشاعه فرهنگی که زن را صرفاً در قالب همسر و مادری مهربان که وظیفه ای جز آشپزی، نظافت منزل و تربیت فرزندان ندارد، کمک می کند. ]]
آیا واقعا خانم مهرانگیز کار تربیت فرزندان را همپای آشپزی میدانند و چنین نکته مهم و حیاتی را همطراز و همسطح نظافت منزل میبینند و تصور میکنند ؟!
من با آنکه قبلا در نوشته و ایمیلی در پاسخ برای نوشته ایشان در مورد حجاب اجباری (( که بعلت نبودن و وجود نداشتن هیچ نشان و آدرسی از خانم کار آنرا به سایت نشر و پخش کننده همان مطلب فرستادم )) از خانم کار پرسیدم و دوباره میپرسم که :
اگر در این سی و شش سال که زنان تمام نیروی خود را برای مبارزه با حجاب اجباری صرف کردند و هزینه های گزافی هم بابت آن پرداختند و نه تنها به جائی نرسیدند بلکه از رفتن به ورزشگاه ها هم منع شدند , در طی همین سی و شش سال وقت و نیروی خود را صرف آموزش و تربیت فرزندانی میکردند که با حق و حقوق زنان آشنا بودند و نگاه متفاوتی به زنها نداشتند و تبعیض جنسیتی را زشت و ناپسند میدانستند و اینگونه در دامن مادرانشان پرورش میافتند و به آنها یاد میدادند که به خواسته های زنان احترام بگذارند , آیا اینک زنان ایرانی وضعیت بهتری نداشتند و دیگر همه مشکل آنها بیرون ماندن چند تارموی آنها از زیر روسری هایشان نبود؟؟
و من بسیار درشگفتم و برایم عجیب است که:
چگونه ایشان این مطلب مهم را در همان نوشته های خودشان آورده اند و نشر گردیده را نادیده گرفتند و آنرا قابل ندانسته اند و چرا خانم مهرانگیز کار به نکته ای به این مهمی توجه نکرده و به آن نپرداخته اند ؟
[[ مرکز پژوهش ها در گزارش خود اشاره کرده است که افزایش نسبی دانشجویان دختر باعث ایجاد عدم تعادل در خانواده ها می شود. هچنین در مقدمه این گزارش آمده است آموزش مادران باعث بهبود آموزش، تغذیه و بهداشت کودکان می شود و هر چه میزان تحصیلات مادران بیشتر باشد تعداد کودکان کمتر است. بدیهی است که یک مادر تحصیل کرده بهتر می تواند فرزندان خود را آموزش دهد و به عنوان الگو در شکل گیری افکار و رفتار کودکان خود موثر باشد. کنترل زنان از طریق اعمال سیاست های تبعیض تحصیلی در مقطع دانشگاهی آسان تر از کنترل نسل جدیدی از فرزندانی است که ثمره تربیت مادرانی تحصیل کرده هستند و با آگاهی از حقوق خود در پی احقاق آن برای خود و زنان جامعه خود می باشند.]]
امیدوارم خانم مهرانگیز کار به این نکته توجه کافی را مبذول بدارند و با زبانی ساده و همگان فهم این مهم را تشریح کرده و در این مورد با زنان گفتگو و روشنگری کنند:
کنترل زنان از طریق اعمال سیاست های تبعیض تحصیلی در مقطع دانشگاهی آسان تر از کنترل نسل جدیدی از فرزندانی است که ثمره تربیت مادرانی تحصیل کرده هستند و با آگاهی از حقوق خود در پی احقاق آن برای خود و زنان جامعه خود می باشند.
بعضی از مردها خیلی خوب میدانند که دقیقا روز هشتم مارس روز زن است .
دسته ای دیگر از مردها چند روز بعد , پس از خواندن اخبار مربوط به روز زن و نوشته های دیگران متوجه میشوند که هشت مارس روز زن بود .
گروهی دیگری از مردان برایشان هیچ فرقی ندارد و اصلا مهم نیست که که روز زن , خواه روز هشتم مارس باشد یا شانزدهم ربیع الاول یا بیستم جمادی الثانی .
و عده دیگری از آقایان هم پس از آنکه متوجه میشوند روز زن بوده یا هست , سری تکان میدهند و زیرلب میگویند : زن رو چه به این حرفها ؟ روز زن فقط یک روز وآن هم روز میلاد بتول زهرا دختر پیامبر اسلام عزیز هست و بس .
راستش را بخواهید من از دسته دوم هستم و البته بخاطر این نوع مرد بودنم و نگاهم به روز زن , دلایل کافی و قانع کننده ای هم برای خودم دارم ولی باور کنید با آنکه میدانم اولین ایرانی دریافت کننده جایزه نوبل و اولین فضانورد ایرانی همین زنان ایرانی هستند نه مردان ایرانی و بنده شخصا به این مساله افتخار میکنم و بر خود میبالم , در طی این چند روز گذشته بیشتر فکرم در مورد زنان ایرانی بود و اکثر مطالب و نوشته ها در مورد این روز را هم در سایت های مختلف دنبال کردم و خواندم ولی هر چه در موتورهای جستجوگر اینترنتی گشتم و جستجو کردم هیچ سازمان و نهادی که واقعا مربوط به جنبش زنان و یا بطور رسمی و خیلی جدی مدافع حقوق زنهای ایرانی باشد را پیدا نکردم و ندیدم (( شاید خوب نگشتم و وقت زیادی صرف نکردم !)) وبا آگاهی از سرکوب آن دو کمپین زنان و برخورد و شدت عمل در دنیای حقیقی , از کم بودن مطالب و صفحات مربوط به زنان و جنبش زنان و حقوق زنان ایرانی در دنیای مجازی و ویکیپدیا بشدت شگفت زده شدم!
باری در وبسایت " توانا " به مجموعه درس هایی در مورد حمایت از حقوق زنان در ایران با همین تیترکه مجموعه نوشتاری همراه کلیپ های ویدوئی در ده جلسه از خانم مهرانگیز کار میباشد برخوردم که خواندن آنرا بر هر زن ایرانی واجب و لازم میدانم و به دیگران نیز پیشنهاد میکنم که حتما آنرا بخوانند.
آدرس : https://tavaana.org/fa/content/%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
هر چند که بعلت کمبود وقت موفق به دیدن کلیپ های ویدوئی نشدم اما با خواندن کلیه نوشته ها به نکات عجیبی برخوردم و با گفته ها و راهکار هایی مواجه شدم که امیدوارم یا خانم مهرانگیز کار در مورد آنها با شفافیت بیشتری سخن بگویند و در آنها تجدید نظر کنند و یا فعالین و خانم های دیگر راهکار هائی بهتر و کم هزینه تر و کم تنش تر برای بدست آوردن آزادی و احقاق کلیه حقوق انسانی و حقوق زنان در ایران از خودشان ارائه دهند.
در تمام گفته های برحق اعلام شده خانم مهرانگیز کار در مورد تبعیض و تحقیر و آزار و پایمال شدن حق زنان ایرانی , ما به نقصان احکام اسلامی و تعارض آن با قانون اساسی و قوانین بین المللی و نگاه اعمال شده تبعیضی اسلام به زنان بر میخوریم .
و تمام تلاش و کوشش خانم کار نیز درتحلیل و تفسیر این احکام و قوانین و بیان آن به زبان ساده و همگان فهم و در راستای روشنگری در این زمینه و بیان ایرادات و نقصان و اشکالات و کمبودهای همین قوانین و احکام اسلامی میباشد.
اما در مواردی از فرموده های خانم مهرانگیز کار مانند :
[[ متاسفانه به علت عدم تعادل بین حق طلاق زن و مرد، در بیشتر پرونده ها زن برای اخذ طلاق مجبور می شود همه حقوق مالی خود را بذل و بخشش کند. زنان ایرانی در حال حاضر از مهریه های بالا همچون ابزاری برای طلاق استفاده می کنند.]]
برمیخوریم که یا ایشان از افراط زنان (( در مهریه قرار دادن یک کیلو بال مگس و چند لیتر اشک چشم مورچه و دست و پا و قلب )) در استفاده از این ابزار بی خبر هستند ویا از عواقب و نتایج این راهکار و که تعداد چند ده هزار مرد زندانی مهریه هست ناآگاه و غافل میباشند !
چرا که ایشان در اینجا تاکید میکنند که :
[[ از آنجایی که نظام حقوقی در ایران حقوق برابر برای زن و مرد قائل نشده و وضعیت زن در خانواده پس از ازدواج بسیار متزلزل میباشد، زنان میتوانند با قید کردن برخی شروط در ضمن عقد ازدواج (نکاح)، یک سری امتیازاتی بگیرند و دست آخر به زنان توصیه می شود که تعدادی شروط دیگر را بر شروط چاپ شده در عقدنامه ها اضافه کنند و به امضای شوهر برسانند]]
که باید به خانم مهرانگیز کار گفت که : خانم محترم طبق فرموده های خودتان تمامی اشکالات و معایب و تبعیض ها از اجرای احکام اسلامی و فقیهان جاهل میباشد آنگاه شما پیشنهاد تسمه بر گرده مردان کشیدن میدهید و به زنان توصیه میکنید که در ازای کاستی قوانین و نقصان احکام اسلامی شرط و شروط در عقد نامه ها را بیشتر کنند و انتقام این نابرابری ها را از شوهرانشان بگیرند؟
و باید از ایشان پرسید که آیا مشکل زنان ایرانی با گرفتن این امتیازات ! و نهادن این شروط و اجرای این توصیه برای شوهران بدبختشان برطرف میگردد و این احکام اسلامی کامل و درست میشود و کلیه تبیعض ها مرتفع میگردد ؟
و آیا شما درک و فهم تمام زنان ایرانی را در برداشت از گفته ها و توصیه ها ی خودتان یکی و یکسان میدانید ؟
در زمینه محدودیت تحصیلی و سهمیه های جنسیتی ایشان با استناد به این گزارش :
[[ در گزارش دفتر مطالعات اجتماعی مرکز پژوهش های مجلس آمده است از سال ۱۳۶۲ تعداد شرکت کنندگان زن در کنکور از ۴۲ درصد به ۶۵ درصد و میزان پذیرفته شدگان نیز از ۳۲ درصد به ۶۵ درصد افزایش یافته است. سازمان سنجش در سال ۸۵ برای ۲۶ رشته و در سال ۸۶ برای ۳۹ رشته با اعمال سیاست متناسب سازی آزمون سراسری، ضرایبی به صورت ۳۰ تا ۴۰ درصد مرد، ۳۰ تا ۴۰ درصد زن و مابقی به صورت رقابتی با هدف توزیع دانشجویان بر حسب جنسیت اعمال کرده است. به عبارت دیگر اکنون کنکور تنها ملاک تشخیص صلاحیت و شایستگی افراد برای ورود به دانشگاه ها نیست و نظام آموزشی با هدف کاهش تعداد دختران در دانشگاه ها قائل به اعمال سهمیه های جنسیتی شده است ]]
چنین نتیجه گیری میکنند و این مطلب را بسیار مهم میدانند و نشان میدهند و میگویند :
[[ مطلب مهمی که باید به آن اشاره شود این است که زنان و دخترانی که از حق تحصیل در رشته مورد دلخواه خود محروم می شوند در آینده نیز نمی توانند در شغل مطلوب خود مشغول به کار شوند و نقشی منفعل در جامعه خواهند داشت که به خانه داری و خانه نشینی آن ها ختم می شود. نه اینکه خانه داری فی النفسه اشکالی داشته باشد: نادیده گرفتن حق تحصیل و به دنبال آن حق کار کردن نقض حقوق اولیه انسان هاست و در ایجاد و اشاعه فرهنگی که زن را صرفاً در قالب همسر و مادری مهربان که وظیفه ای جز آشپزی، نظافت منزل و تربیت فرزندان ندارد، کمک می کند. ]]
آیا واقعا خانم مهرانگیز کار تربیت فرزندان را همپای آشپزی میدانند و چنین نکته مهم و حیاتی را همطراز و همسطح نظافت منزل میبینند و تصور میکنند ؟!
من با آنکه قبلا در نوشته و ایمیلی در پاسخ برای نوشته ایشان در مورد حجاب اجباری (( که بعلت نبودن و وجود نداشتن هیچ نشان و آدرسی از خانم کار آنرا به سایت نشر و پخش کننده همان مطلب فرستادم )) از خانم کار پرسیدم و دوباره میپرسم که :
اگر در این سی و شش سال که زنان تمام نیروی خود را برای مبارزه با حجاب اجباری صرف کردند و هزینه های گزافی هم بابت آن پرداختند و نه تنها به جائی نرسیدند بلکه از رفتن به ورزشگاه ها هم منع شدند , در طی همین سی و شش سال وقت و نیروی خود را صرف آموزش و تربیت فرزندانی میکردند که با حق و حقوق زنان آشنا بودند و نگاه متفاوتی به زنها نداشتند و تبعیض جنسیتی را زشت و ناپسند میدانستند و اینگونه در دامن مادرانشان پرورش میافتند و به آنها یاد میدادند که به خواسته های زنان احترام بگذارند , آیا اینک زنان ایرانی وضعیت بهتری نداشتند و دیگر همه مشکل آنها بیرون ماندن چند تارموی آنها از زیر روسری هایشان نبود؟؟
و من بسیار درشگفتم و برایم عجیب است که:
چگونه ایشان این مطلب مهم را در همان نوشته های خودشان آورده اند و نشر گردیده را نادیده گرفتند و آنرا قابل ندانسته اند و چرا خانم مهرانگیز کار به نکته ای به این مهمی توجه نکرده و به آن نپرداخته اند ؟
[[ مرکز پژوهش ها در گزارش خود اشاره کرده است که افزایش نسبی دانشجویان دختر باعث ایجاد عدم تعادل در خانواده ها می شود. هچنین در مقدمه این گزارش آمده است آموزش مادران باعث بهبود آموزش، تغذیه و بهداشت کودکان می شود و هر چه میزان تحصیلات مادران بیشتر باشد تعداد کودکان کمتر است. بدیهی است که یک مادر تحصیل کرده بهتر می تواند فرزندان خود را آموزش دهد و به عنوان الگو در شکل گیری افکار و رفتار کودکان خود موثر باشد. کنترل زنان از طریق اعمال سیاست های تبعیض تحصیلی در مقطع دانشگاهی آسان تر از کنترل نسل جدیدی از فرزندانی است که ثمره تربیت مادرانی تحصیل کرده هستند و با آگاهی از حقوق خود در پی احقاق آن برای خود و زنان جامعه خود می باشند.]]
امیدوارم خانم مهرانگیز کار به این نکته توجه کافی را مبذول بدارند و با زبانی ساده و همگان فهم این مهم را تشریح کرده و در این مورد با زنان گفتگو و روشنگری کنند:
کنترل زنان از طریق اعمال سیاست های تبعیض تحصیلی در مقطع دانشگاهی آسان تر از کنترل نسل جدیدی از فرزندانی است که ثمره تربیت مادرانی تحصیل کرده هستند و با آگاهی از حقوق خود در پی احقاق آن برای خود و زنان جامعه خود می باشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر