دوشنبه، دی ۲۲، ۱۳۹۳

برخورد موجودات فضائی با احکام امام راحل ( سره قدس )

     برخورد موجودات فضائی با احکام امام راحل ( سره قدس )


یک تیم تحقیقاتی فضائی که چندی پیش برای تحقیق و پژوهش در مورد رفتارهای انسان و تخریب لایه اوزون و تولید گازهای گلخانه ای و نابود کردن طبیعت و محیط زیست خودش به سیاره زمین آمده بودند شب گذشته با احکام رساله امام خمینی ( قدس دامه شریف  )  در مورد موجودات فضائی برخورد کردند و پس از تحقیقاتی در مورد آن تصمیم به فرستادن گزارشی به مافوق های خود در کنفدراسیون و هیئت رئیسه راه شیری منظومه خود شدند.




متن گزارش به شرح ذیل میباشد :
از تیم تحقیقاتی زمین به کنفدراسیون راه شیری - گزارش شماره ١٣ ( یک پیام بد )

ما در ادامه تحقیقات خودمان بر روی زمین بطور اتفاقی در گوگل پلاس که یک پایگاه اجتماعی مجازی که مشابه آنرا در سیاره خودمان برای زبان باز کردن نوزادان کشت شده مان داریم و استفاده میکنیم میباشد , ولی زمینی ها در آن عکس درخت و بچه گربه میگذارند و به هم امتیاز میدهند کیف میکنند , به مورد بسیار عجیبی برخوردیم که مستقیما به ما مربوط میشود و دقیقا طرف مخاطب آن ما میباشیم .


 و آن رعایت اصول و احکام دینی و مذهبی در مورد ما موجودات فرازمینی و اجبار در انجام آن برای ما میباشد !

نکته بسیار عجیب در این است که این  احکام نه تنها توسط دانشمندان مرکز فضائی ناسا که در مورد فضا و موجودات فضائی کار و تحقیق میکنند صادر نشده , بلکه از یک مبلغ مدرسه مذهبی بنام فیضیه و از یک رهبر دینی بنام خمینی که تابحال هیچ فعالیتی در زمینه علم و دانش نداشته و هیچ قدمی در راه آن برنداشته اند وزمینی ها به آنها آخوند میگویند و ٢٥و سال پیش مرده است صادر شده است .

(( البته فکر نکنید که چون او ٢٥ سال پیش مرده احکامش فرت ..نخیر اینها هنوز بخا طر کسیکه ١٤٠٠ سال پیش کشته شده بر سر و کله خودشان میزنند و حرف اورا گوش و عمل میکنند ))

که به علت حساسیت و حیاتی بودن مطلب و تنگی وقت بطور خیلی خلاصه به آن اشاره میکنم :


آخوندها موجوداتی هستند کاملا شبیه به انسانها و ظاهرا از نظر شکل ظاهری و جسمی هیچ تفاوتی جز ریش بلندشان با بقیه ندارند ولی در پوشش کاملا با آنها فرق دارند و ما هنوز نفهمیدیم به چه دلیلی آنها چندین متر پارچه را که از آن میتوان برای ده تا بیست کودک فقیر زمینی شورت و بیژامه بدوزیم  را بدور سرهای خود میبندند در حالی که تحقیقات ما نشان داد که آنها اصلا سرشان هم درد نمیکند و به آن عمامه میگویند .


و ظاهرا بقدری کار آنها آسان و سبک و ساده بنظر می اید که از یکنوع دمپائی بنام نعلین ( که ٦٥شهاب و ستاره مشغول تحقیق در مورد شباهت و یا تفاوت آن با همان نعل اسب و الاغ  هستند ) استفاده میکنند .


ولی در حقیقت آنها اصلا کار نمیکنند و ما تابحال آخوندی که مشغول بنائی و نجاری و کار و ساختن و حمل و نقل و فروشندگی و بیل زدن باشد را در هیچ موردی به چشم خود ندیده ایم و وقتی ناچارا من از یکی از آنها شغل او را پرسیدم جواب داد :

راهنمائی و ارشاد و هدایت مردم به خدا و بهشت!!!!

که حتی در حافظه ٦٥شهاب  هم چنین کاری وجود نداشت و ما هرچه در فرهنگ لغات و دیکشنری و تمام کتاب کارها به زبان زمینی ها گشتیم چنین شغلی اصلا وجود نداشت و نبود .

تا من و ٦٥- شهاب   دیشب مجبور شدیم به مکانی بنام مسجد که مرکز رشد و نمو و پرورش آنها میباشد برویم تا ببینیم کار یک آخوند چیست ؟


که یک فقره آخوند آمد و در جلوی و پشت به عده کمی که بیشترشان هم پیر و پاتال بودند ایستاد و آوازی خواند و چندین بار دولا و راست شند و نشستند و بلند شدند و به آنها نرمش داد و ورزش کردند تا برای شنیدن حرفش که در بالای مکانی بنام منبرمیزند آماده شوند !


در بالای منبر او از انرژی هسته ای و سیاستهای کلان جهانی و روابط پیچیده بین الممل و ایستاده شاشیدن بچه ها و جماع با خر و طرز نشستن سر مستراح و شستن ماتحت و حتی لایه اوزون هم گفت و حرف زد ولی ما باز نفهمیدیم که شغل او چیست و این چیزهائی که میگوید به او چه ربطی دارد ...!!


البته شهاب در همان اول مدار فهم و شعور و منطق ترانزیستور ٧٥ بایدی گیلیچش سوخت که پس از چند بار تعویض مجبور شدم خاموشش کنم .


   

که بعلت مشکوک شدن موجوداتی بنام بسیجی که آنها را انگار به در کون آخوندها گره زده اند و همه جا دنبال آنها هستند , به شهاب زود به خانه برگشتیم ...


و سپس تحقیقات خودمان را با اینترنت ادامه دادیم و فهمیدیم اگر آنها بخواهند همان ((معامله ای )) که با زمینی ها در مورد عدم رعایت احکام میکنند با ما بکنند کارمان زار است .


رئیس جان مادرت فکری به حال ما بکن که اگر یکی از ما بخاطر رعایت نکردن احکام توسط گشت ارشاد آنها دستگیر شویم و کار ما به شلاق خوردن برسد و در حین شلاق خوردن پوست و پوشش زمینی ما پاره شود کار ما و ماموریت مان فرت فرت میشود ...


رئیس چیزهائی از آنها خوانده ایم که اگر ما گیر آنها بیفتیم و با آنها طرف شویم مجبوریم از دست آنها به  آغوش باز  قوزمیت های سیاره آلفا متادون پناه ببریم...

  
اینطور که خواندیم و شنیدیم این موجودات یعنی همین آخوند ها عاشق فینگول و موخ یا همان پول خودشان هستند ولی اشتهای سیری ناپذیری دارند که در صورت معامله ممکن است از پسشان بر نیاییم .


ما سیاهچاله فضائی را روشن کرده و منتظر دستورات شما میمانیم ...
راستی به جناب زرگ بگویید که این آخوند ها اول اسم ایشان یک [ ب ] میگذارند و میگویند بزرگ و آن را به هم و همه حواله میدهند ...

همراه این گزارش متن احکام مربوط به ما از رساله خمینی و دانلود تمام اطلاعات مربوط به آخوند ها و جنایاتشان را با یک عدد عمامه پیوست میکنیم.


تماس فرت...... 

                                  

هیچ نظری موجود نیست: