آمر به معروف + مزاحمت برای یک خانم + فرد شرور + چاقو = بیمارستان
دقت کردید که تمام سوژه های امر به معروفی تکراری شده و دیگر هیجان انگیز نیست !
در سناریو و داستان امر به معروف و نهی از منکر , همیشه شب است و در تاریکی و در یک مملکت بی در و پیکر و بی نیروی انتظامی و هنگامی که سردار احمدی مقدم با پیژامه راه راه در حالی که یکوری لم داده و اخبار را نگاه میکند و با یک تکه جارو مشغول خلال کردن دندانش هست... ,
یک بسیجی پاک و با غیرت و ناموس دوست که همیشه خدا هم از مسجد و پس از صرف نماز راهی خانه شان است , در میان راه فرد یا افراد شروری را میبیند که مزاحم یک خانم شدند ...
در همین حال ناگهان نوری از آسمان به قلب بسیجی میتابد و بسیجی مذکور هم ناگهان به یاد دین و تکلیف شرعی و واجبات و احکام اسلام و وظیفه خودش می افتد مانند یک نخود آش میپرد وسط معرکه تا به خیال خودش ثواب کند...
ولی تا بیاید دهان باز کند و حرفی بزند فرد شرور که باید حتما به چاقو مسلح باشد ( آخر اگر چاقو نداشته باشد برادر بسیجی او را حریف است و میزند !) با چند ضربه چاقو برادر امر به فضولی و نهی از قانون را وسط خیابان ولو میکند و باز هم کمبود آمبولانس و عدم پذیرش بیمارستان و مظلوم بودن بسیجی و باقی ماجرا ....
باز هم یک آمر به معروف را که برای مردم مزاحمت ایجاد کرده بود به ضرب چاقو روانه بیمارستان شد ...
[[ یک آمر به معروف شب گذشته در تهران با ضربات چاقو یک فرد شرور راهی بیمارستان شد.به گزارش دانا، شب گذشته یکی از آمرین به معروف در شهر تهران که قصد امر به معروف و نهی از منکر را داشت مورد اصابت چاقو قرار گرفت.در این حادثه یکی از افراد شرور در شهرک نفت برای یک خانم ایجاد مزاحمت می کند.بر همین اساس این آمر به معروف به فرد مزاحم تذکر می دهد و فرد مزاحم هم ضمن فحاشی وی را با چاقو مورد حمله قرار می دهد.این آمر به معروف بعد از این حادثه به بیمارستان اعزام شد.]]
منبع خبر : http://rajanews.com/detail.asp?id=215452
از برادران ستاد امر به دخالت و نهی از قانون ( امر بمعروف و نهی از منکر سابق ) درخواست میکنیم که برای هیجان انگیز بودن مطلب لطفا سناریو را تغییر بدهند. من الله التوفیق
دقت کردید که تمام سوژه های امر به معروفی تکراری شده و دیگر هیجان انگیز نیست !
در سناریو و داستان امر به معروف و نهی از منکر , همیشه شب است و در تاریکی و در یک مملکت بی در و پیکر و بی نیروی انتظامی و هنگامی که سردار احمدی مقدم با پیژامه راه راه در حالی که یکوری لم داده و اخبار را نگاه میکند و با یک تکه جارو مشغول خلال کردن دندانش هست... ,
یک بسیجی پاک و با غیرت و ناموس دوست که همیشه خدا هم از مسجد و پس از صرف نماز راهی خانه شان است , در میان راه فرد یا افراد شروری را میبیند که مزاحم یک خانم شدند ...
در همین حال ناگهان نوری از آسمان به قلب بسیجی میتابد و بسیجی مذکور هم ناگهان به یاد دین و تکلیف شرعی و واجبات و احکام اسلام و وظیفه خودش می افتد مانند یک نخود آش میپرد وسط معرکه تا به خیال خودش ثواب کند...
ولی تا بیاید دهان باز کند و حرفی بزند فرد شرور که باید حتما به چاقو مسلح باشد ( آخر اگر چاقو نداشته باشد برادر بسیجی او را حریف است و میزند !) با چند ضربه چاقو برادر امر به فضولی و نهی از قانون را وسط خیابان ولو میکند و باز هم کمبود آمبولانس و عدم پذیرش بیمارستان و مظلوم بودن بسیجی و باقی ماجرا ....
باز هم یک آمر به معروف را که برای مردم مزاحمت ایجاد کرده بود به ضرب چاقو روانه بیمارستان شد ...
[[ یک آمر به معروف شب گذشته در تهران با ضربات چاقو یک فرد شرور راهی بیمارستان شد.به گزارش دانا، شب گذشته یکی از آمرین به معروف در شهر تهران که قصد امر به معروف و نهی از منکر را داشت مورد اصابت چاقو قرار گرفت.در این حادثه یکی از افراد شرور در شهرک نفت برای یک خانم ایجاد مزاحمت می کند.بر همین اساس این آمر به معروف به فرد مزاحم تذکر می دهد و فرد مزاحم هم ضمن فحاشی وی را با چاقو مورد حمله قرار می دهد.این آمر به معروف بعد از این حادثه به بیمارستان اعزام شد.]]
منبع خبر : http://rajanews.com/detail.asp?id=215452
از برادران ستاد امر به دخالت و نهی از قانون ( امر بمعروف و نهی از منکر سابق ) درخواست میکنیم که برای هیجان انگیز بودن مطلب لطفا سناریو را تغییر بدهند. من الله التوفیق
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر