به اتهام تشویش اذهان عمومی و به جرم بزه انتسابی !
پلیس فتا ادعا میکند که یکی از کاربران فیس بوک اهل آستارا و ٢٥ ساله را به اتهام تشویش اذهان عمومی و به جرم بزه انتسابی دستگیر کرده است !
آقا ما هم جزئی از این عموم هستیم و ذهن هم داریم , پس چرا در ذهن ما تشویشی بوجود نیامده ؟
بغیر از قاضی , چه کسی توسط این پسر ٢٥ ساله آستارائی دچار تشویش و پریشانی شده ؟
روح عموم از کاری که او کرده خبر ندارد , چه رسد به آنکه مشوش شود !
اصلا تشویش اذهان عمومی یعنی چه ؟
باید در لغت چنین معنی کنیم : پریشان کردن و بهم ریختن فهم و هوش مردم یک جامعه یا به هم ریختن افکار جامعه !
آیا ما هیچ تعریف مشخص و قانونمندی از تشویش اذهان عمومی داریم که نخست به اتهام و سپس به جرم آن واقف شویم ؟
آیا اذهان مردم نسبت به یک خبر همه یک واکنش مشخص را نشان میدهند ؟
آیا اذهان عمومی در مقابل هر خبری یکسان است و یکسان تحت تاثیر قرار میگیرد ؟
آیا اعلام خبر یک توفان بزرگ از یک منبع ناشناس در همگان و عموم ایجاد ترس و وحشت میکند ؟
آیا خبر یک بیماری مهلک از یک منبع غیر رسمی اذهان همه عموم را پریشان میکند و در هم میریزد ؟
اگر یک جوان ٢٥ ساله اهل آستارا یا ٢٦ ساله اهل تهران , یا ٢٤ ساله اهل تبریز , در پیج خود در فیس بوک مکرر اعلام کند که ٢ روز بعد زلزله بزرگی تمام ایران را ویران میکند و یا موجودات فضائی به زمین حمله میکنند , شما باور میکنید یا به او میخندید ؟
آیا او میتواند ذهن شما را به هم بریزد و خاطر شما را مشوش کند ؟
آیا اگر شخصی در فیس بوک ادعا کند که فردا در میدان ولی عصر بمبی را منفجر خواهد کرد در تمام ذهن مردم تشویش ایجاد میکند ؟
خیر , بسیاری از مردم فردا در میدان ولی عصر کاری ندارند و با پوزخند به دیگران میگویند : فردا به آن اطراف نروید و یک کشاورز گیلانی یا سیاح بندرعباسی نیز تشویش ذهن نمیگیرد و مشوش نمیشود .
و این در حالیست که بسیاری از مردم حتی به خبر های رسانه های رسمی و رادیو و تلویزیون هم اعتمادی ندارند !
اگر ذهن دولت و حکومت و قاضی مشوش میشود لطفا آنرا به همه و عموم نسبت ندهید .
این بزه انتسابی دیگر چیست و آن را دیگر از کجایتان در آوردید ؟
بروید اینها را که مصداق تشویش اذهان و سوهان روح مردم هستند را بگیرد !
پلیس فتا ادعا میکند که یکی از کاربران فیس بوک اهل آستارا و ٢٥ ساله را به اتهام تشویش اذهان عمومی و به جرم بزه انتسابی دستگیر کرده است !
آقا ما هم جزئی از این عموم هستیم و ذهن هم داریم , پس چرا در ذهن ما تشویشی بوجود نیامده ؟
بغیر از قاضی , چه کسی توسط این پسر ٢٥ ساله آستارائی دچار تشویش و پریشانی شده ؟
روح عموم از کاری که او کرده خبر ندارد , چه رسد به آنکه مشوش شود !
اصلا تشویش اذهان عمومی یعنی چه ؟
باید در لغت چنین معنی کنیم : پریشان کردن و بهم ریختن فهم و هوش مردم یک جامعه یا به هم ریختن افکار جامعه !
آیا ما هیچ تعریف مشخص و قانونمندی از تشویش اذهان عمومی داریم که نخست به اتهام و سپس به جرم آن واقف شویم ؟
آیا اذهان مردم نسبت به یک خبر همه یک واکنش مشخص را نشان میدهند ؟
آیا اذهان عمومی در مقابل هر خبری یکسان است و یکسان تحت تاثیر قرار میگیرد ؟
آیا اعلام خبر یک توفان بزرگ از یک منبع ناشناس در همگان و عموم ایجاد ترس و وحشت میکند ؟
آیا خبر یک بیماری مهلک از یک منبع غیر رسمی اذهان همه عموم را پریشان میکند و در هم میریزد ؟
اگر یک جوان ٢٥ ساله اهل آستارا یا ٢٦ ساله اهل تهران , یا ٢٤ ساله اهل تبریز , در پیج خود در فیس بوک مکرر اعلام کند که ٢ روز بعد زلزله بزرگی تمام ایران را ویران میکند و یا موجودات فضائی به زمین حمله میکنند , شما باور میکنید یا به او میخندید ؟
آیا او میتواند ذهن شما را به هم بریزد و خاطر شما را مشوش کند ؟
آیا اگر شخصی در فیس بوک ادعا کند که فردا در میدان ولی عصر بمبی را منفجر خواهد کرد در تمام ذهن مردم تشویش ایجاد میکند ؟
خیر , بسیاری از مردم فردا در میدان ولی عصر کاری ندارند و با پوزخند به دیگران میگویند : فردا به آن اطراف نروید و یک کشاورز گیلانی یا سیاح بندرعباسی نیز تشویش ذهن نمیگیرد و مشوش نمیشود .
و این در حالیست که بسیاری از مردم حتی به خبر های رسانه های رسمی و رادیو و تلویزیون هم اعتمادی ندارند !
اگر ذهن دولت و حکومت و قاضی مشوش میشود لطفا آنرا به همه و عموم نسبت ندهید .
این بزه انتسابی دیگر چیست و آن را دیگر از کجایتان در آوردید ؟
بروید اینها را که مصداق تشویش اذهان و سوهان روح مردم هستند را بگیرد !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر