این مصباح یزدی که اینچنین امام , امام میگوید
جناب مصباح یزدی که تا زمان زنده بودن خمینی هیچ اسمی از او نبود و بخاطر انجمن حجتیه نیز مغضوب هم بودند , حالا :
[[ مصباح یزدی : بله، ما ديني را كه آنها ميگويند، نميشناسيم، ما ديني را ميشناسيم كه امام به ما ياد داده است و براي آن انقلاب شده و خونهاي زيادي به خاطر آن فدا شده است.]]
و ایشان که چنین امام , امام میکند سنگش را به سینه میزند , در حالیست که حتی یک عکس هم در کنار همان امامش ندارد و درهیچ آرشیوی هم موجود نیست و دریغ از ده ثانیه فیلم که ایشان را لااقل در صد متری امام نشان داده باشند!!
و حتی در مراسم دستبوسی امام هم اصلا ایشان را حساب نکردند و راه ندادند و قابل ندانستند که بر دستان امام بوسه بزند !
ولی امروز چنان امام , امام میگوید که همه فکر میکنند ایشان با امام در یک کاسه آبگوشت میخوردند و در یک طشت رخت هایشان را میشستند و حضرت امام اگر این سید ممد تقی کنارش نبود ,یک لیوان آب هم نمیخورد.
خلاصه ما نفهمیدیم که این جناب مصباح یزدی چی کاره حسن این مملکت هست که به بالاترین اجرائی کشور گیر سه پیچ میدهد و برایش تعیین و تکلیف میکند و گاهی میدان را خالی ببیند تهدید هم میکند , ولی هیچکس به او چیزی نمیگوید و نهادی هم گوشش را نمیگیرد , تا زبان به دهن بگیرد و کمی از سکوت بهره ببرد.
بهتر است که حسن روحانی که خود نیز از قماش همین ها هست و خوب جنس شان را میشناسد یا دست مصباح را بگیرد و ببرد پشت میز ریاست جمهوری بنشاند و بگوید : بیا این هم مال تو ....
یا کمی از خود جربزه نشان بدهد و چنان با پشت دست بر دهانش بکوبد که حرف زدن از یادش برود و بفهمد که باید به اندازه جیره اش حرف بزند و پایش را از گلیمش بیشتر دراز نکند.
[[ که البته راه دوم هم از نظر انسانی و هم از لحاظ اقتصادی بهتر و بصرفه تر است .]]
وگرنه در این سه سال باقیمانده از ریاست جمهوری روحانی , اگر مصباح بخواهد همینطور پیش برود , حتی یکساعت وقت تدبیر کردن و امید دادن به ایشان نمیدهند.
و یقینا پس از پایان دوره ریاست در تاریخ جمهوری اسلامی نامش به (( خاتمی ذلیل شده دوم )) ثبت میگردد و بدان معروف خواهد شد .
جناب مصباح یزدی که تا زمان زنده بودن خمینی هیچ اسمی از او نبود و بخاطر انجمن حجتیه نیز مغضوب هم بودند , حالا :
[[ مصباح یزدی : بله، ما ديني را كه آنها ميگويند، نميشناسيم، ما ديني را ميشناسيم كه امام به ما ياد داده است و براي آن انقلاب شده و خونهاي زيادي به خاطر آن فدا شده است.]]
و ایشان که چنین امام , امام میکند سنگش را به سینه میزند , در حالیست که حتی یک عکس هم در کنار همان امامش ندارد و درهیچ آرشیوی هم موجود نیست و دریغ از ده ثانیه فیلم که ایشان را لااقل در صد متری امام نشان داده باشند!!
و حتی در مراسم دستبوسی امام هم اصلا ایشان را حساب نکردند و راه ندادند و قابل ندانستند که بر دستان امام بوسه بزند !
ولی امروز چنان امام , امام میگوید که همه فکر میکنند ایشان با امام در یک کاسه آبگوشت میخوردند و در یک طشت رخت هایشان را میشستند و حضرت امام اگر این سید ممد تقی کنارش نبود ,یک لیوان آب هم نمیخورد.
خلاصه ما نفهمیدیم که این جناب مصباح یزدی چی کاره حسن این مملکت هست که به بالاترین اجرائی کشور گیر سه پیچ میدهد و برایش تعیین و تکلیف میکند و گاهی میدان را خالی ببیند تهدید هم میکند , ولی هیچکس به او چیزی نمیگوید و نهادی هم گوشش را نمیگیرد , تا زبان به دهن بگیرد و کمی از سکوت بهره ببرد.
بهتر است که حسن روحانی که خود نیز از قماش همین ها هست و خوب جنس شان را میشناسد یا دست مصباح را بگیرد و ببرد پشت میز ریاست جمهوری بنشاند و بگوید : بیا این هم مال تو ....
یا کمی از خود جربزه نشان بدهد و چنان با پشت دست بر دهانش بکوبد که حرف زدن از یادش برود و بفهمد که باید به اندازه جیره اش حرف بزند و پایش را از گلیمش بیشتر دراز نکند.
[[ که البته راه دوم هم از نظر انسانی و هم از لحاظ اقتصادی بهتر و بصرفه تر است .]]
وگرنه در این سه سال باقیمانده از ریاست جمهوری روحانی , اگر مصباح بخواهد همینطور پیش برود , حتی یکساعت وقت تدبیر کردن و امید دادن به ایشان نمیدهند.
و یقینا پس از پایان دوره ریاست در تاریخ جمهوری اسلامی نامش به (( خاتمی ذلیل شده دوم )) ثبت میگردد و بدان معروف خواهد شد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر