آقای حداد عادل که معلوم نیست کدام از خدا بیخبرانی سرکارش گذاشتند
و به قافیه های جور کرده او شعر ناب گفتند و به به و چهچه بنافش بستند...
تا توهم بزند که شاعر شده و شعر بسراید و آنرابا تطمیع و تهدید ونفوذ در
کتاب ششم دبستان جا کند و بخورد بچه های طفل معصوم و بیگناه مردم بدهد...
ولی دیروز شعرش را از کتب درسی حذف کردند ودر خالش نزدند ونگفتند که تو شعر بلد نیستی بگوئی و شاعر نیستی .
برای دلداری شعری بر وزن شعر خودش گفتم که تقدیم ایشان میکنم ,متشکرم...
شاعر : مصطفی نیک کردار قابل
و به قافیه های جور کرده او شعر ناب گفتند و به به و چهچه بنافش بستند...
تا توهم بزند که شاعر شده و شعر بسراید و آنرابا تطمیع و تهدید ونفوذ در
کتاب ششم دبستان جا کند و بخورد بچه های طفل معصوم و بیگناه مردم بدهد...
ولی دیروز شعرش را از کتب درسی حذف کردند ودر خالش نزدند ونگفتند که تو شعر بلد نیستی بگوئی و شاعر نیستی .
برای دلداری شعری بر وزن شعر خودش گفتم که تقدیم ایشان میکنم ,متشکرم...
شعر حداد عادل :
ای زبان فارسی ، ای در دریای دری
ای تو میراث نیاکان ، ای زبان مادری
در تو پیدا ، فر ما ، فرهنگ ما ، آیین ما
از تو برپا , رایت دانایی و دانشوری
کابل و تهران و تبریز و بخارا و خجند
جمله،ملک توست تا بلخ و نشابور وهری
جاودان زی، ای زبان دانش و فرزانگی
تا به گیتی ، نور بخشد آفتاب خاوری
فارسی را پاس میداریم ، زیرا گفته اند
قدر زر زرگر شناسد ، قدر گوهر گوهری
شاعر : حاج غلامعلی حداد عادل
و شعر دلداری من:
ای تو عادل , ای تو حداد , ای همان غلامعلی
ای تو مانده درخیالات , شعر نگو ورمیپری
در تو پیدا نیست , عقل و حکمت و آئین ما
از تو تا کی گوش کنیم و بشنویم دری وری؟
هم زبان پارسی ,هم شعر و داستان و غزل
جمله کار تو نباشد , رنج بیخود میبری
جاودان زی , سرفرازی, ارج و قرب داری اگر
بی خیال شاعری گردی , به دورش نپری
کار را بر کاردان بسپار زیرا گفته اند
ازفضولی برتظاهرکارکردی ازالاغ هم کمتری
شاعر : مصطفی نیک کردار قابل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر