جمعه، خرداد ۳۰، ۱۳۹۳

سخنی چند با برادران و سربازان گمراه ( گمنام ) امام زمان

     سخنی چند با برادران و سربازان گمراه ( گمنام ) امام زمان


برای اولین بار چند تن از ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که معروف به سربازان ( گمنام ) گمراه امام زمان هستند بدون دیده شدن چهره و با تغییر صدا مکنونات قلبی خودشان را در مصاحبه ای کوتاه با مردم در میان گذاشتند . کلیپ زیر :

        

اما من هم بعنوان یکی از اعضای همان خانواده ای که گفتید متعلق به آن هستید ,  دوست دارم چند کلامی با شما گپ بزنم و حرف دلم را بگویم .

از اینکه خود را از مردم و مردم را یک خانواده و خودتان را یکی از اعضای این خانواده میدانید بسیار خوشحالم , چون نگران بودم که خود را یک تافته جدا بافته از مردم و فقط سرباز امام زمان بدانید , سربازی که فقط دستور میگیرد و موظف به انجام آن هست و بغیر از اجرای آن دستور نمی تواند و یا نمیخواهد که به چیز دیگری فکر کند , درست مثل یک روبات یا آدم آهنی , منتهی از نوع اسلامی آن !!

بگذارید همین اول دلیل گمراه تصور کردن شما را بجای گمنام بودن برایتان بگویم .شاید خیلی ها و خود شما فکر کنید که لازمه گمنام بودن یا برای حفظ امنیت برای انجام هر ماموریتی هست و یا بخاطر تظاهر نبودن و ریا نشدن ...

ولی من این گمنامی را در این حرفها نمیبینم و نمیدانم ,  و دلیل اصلی آنرا پنهان کردن شما از مردم و یا همان خانواده ای که خیلی هم از شما میترسند و حساب میبرند هست که مبادا با شناختن و دانستن کار شما همان اعضای خانواده حرفهائی بزنند که شستشوی مغزی آنها را به هم بزند و شما را در انجام ماموریت هائی که  با فتوای مراجع (( همان آخوند ها و مراجعی که میزان ثروت و نیت قلبی آنها هماند نام و چهره شما گمنام و گنگ و نامعلوم هست)) سندیت و قانونیت پیدا میکند , سست کند و از انجام ماموریت و دستورات باز بدارد.

وگرنه کسی که کار بدی نمیکند و یا نمیخواهد که خلافی مرتکب شود و اگر نمیترسد و ترسی ندارد ,  نیازی به گمنامی و پنهان کردن روی خود و مخفیکاری ندارد , همانند  ماموران یا سربازان گمنام امام زمان تمام سرویس های اطلاعاتی و امنیتی جهان  و بنظرم خود این گمنامی نوعی تظاهر و ریا میباشد و به همین دلیل واژه [ گمراه ] را درست تر از [ گمنام ] میدانم .

 از اینکه برای آسایش و آرامش و امنیت خانواده خود زحمت میکشید و سختی میبینید شرمنده ام و نهایت تشکر را از شما دارم و میکنم و امیدوارم پا دهد که بتوانیم گوشه ای از آنرا در حقتان جبران بکنیم و بجای بیاوریم .

اما خدا وکیلی , تورا به همان امام زمانی که قبول دارید , امنیت و آسایش و آرامش یعنی این ؟؟

شما امنیت و آسایش و آرامش خانواده خودتان را با مردم عراق و افغانستان و لووانداو آنگولا مقایسه میکنید؟

شما به این وضعیت سخت اجتماعی و با این تورم و گرانی و کلیه فروشی و دزدی و اعتیاد و طلاق و خفت گیری در روز روشن و در وسط خیابان میگوئید آرامش و فکر میکنید مردمی که خانواده خود میدانید در آسایش به سر میبرند و امنیت دارند ؟

که اگر فکر میکنید که دارند و همینطور هست ,  همان واژه گمراه برازنده ترین و درست ترین تعبیر در مورد شما هست .

ای برادر هم خانواده من , شما تصور میکنید که ما را از دشمن محافظت میکنید , آیا  دشمنی که میگویید فقط دگر اندیشان و نویسندگان و فعالین سیاسی مخالف جمهوری اسلامی هستند که با کارد سر آنها را میبرید و آنها را سلاخی کردید و میکنید؟

اختلاس کننده ها و غارتگران مال و ثروت مردم و کشور دشمن ما نیستند ؟

آقا زاده هایی که لامبورگینی و پورشه سوار میشوند و برای مردم بدبخت در خیابان گاز و گوز میکنند و پارتی های آنچنانی میگیرند , دشمن ما نیستند ؟

عوامل گرانی و تورم و بی داروئی و کمبود و فقر و اعتیاد دشمنان این آب و خاک و دشمن خانواده شما نیستند ؟

چرا یکی از آنها را سر نبریدید و سلاخی نکردید و درستی خودتان را نشان ندادید ؟

آیا آنها از دوستان و آشنایان آقا امام زمان هستند و آقا سفارششان را به شما کرده ؟

آیا وظیفه شما را آقا تا کشتن فعالین سیاسی و اجتماعی و وبلاگ نویسان و روزنامه نگران تعیین کرده ؟

یا دارید کافران و ملحدان خانواده خودتان را که از دست همین حکومت و آخوند ها به کفر گوئی و دین ستیزی مبتلا شدند , پاکسازی میکنید ؟

در قاموس شما زیاده گوئی حرام است و جائی ندارد , پس من هم همینجا حرفم را تمام میکنم و میگویم : العاقل و الاشاره ...

و به همان حرف ارغوان در فیلم به نام ارغوان بسنده میکنم که میگوید :

تو دروغ میگی , ترا تربیت کرده اند که دروغ بگوئی ..

به همان اندازه که خروج شما را از این گرداب و مهلکه محال میبینم , به پاکی و صداقت تان ایمان دارم .// 

هیچ نظری موجود نیست: