شنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۹۲

نمیدانم که باید به این خبر بخندم یا گریه کنم ؟

 نمیدانم که باید به این خبر بخندم یا گریه کنم ؟

خبر غرق شدن کشتی پناهجویان ایرانی در آبهای استرالیا و کشته شدن آنها خبری متأثر کننده و درد آوری بود .

آنها با تصور غیر قابل تحمل بودن زندگی در ایران و با امید و در سر داشتن  رویا و آرزوی مهاجرت و رفتن به کشوری دیگر و  ساختن و داشتن زندگی بهتر برای خود و فرزندانشان , جان خودشان را از دست دادند .

اما این خبر برای من  قابل تامل تر است ؛

 پیرترین ایرانی که به تابعیت آمریکا درآمد(+عکس)  

عصر ایران - "خاتون خویکانی" پیر زن 99 ساله ایرانی تبار روز گذشته در مراسمی به همراه 3700 تن دیگر به تابعیت آمریکا در آمد.




ایشان  ٩٩ ساله هستند و تا سن ٨٤ سالگی در زادگاه و موطن خود روزگار را میگذراندند  و ١٥ سال پیش به  امریکا رفتند و دیروز موفق به دریافت تابعیت کشور امریکا  شدند.

               

به ایشان تبریک میگویم و برای ایشان آرزوی تندرستی و شادی و طول عمر دارم .

اما ...................

به نظر شما چه علل و عواملی سبب میشود که یک ایرانی ٩٩ ساله ترک دیار کند و از کشور دیگری درخواست  اقامت و تبعیت  کند ؟

چه چیزی از ٨٤ سال یاد و خاطره روزهای تلخ و شیرین زندگی در زادگاهش برای او مهمتر و با ارزشتر بوده ؟

چه انگیزه ای سبب شده که در این سن و سال , او بتواند پانزده سال مراحل سخت و مشکل اداره مهاجرت را تحمل کند و بگذراند , تا موفق به دریافت اجازه اقامت و دریافت تابعیت کشوری دیگر در سن ٩٩ سالگی شود ؟

چه بر سر ما آمده  یا آورده اند که ما را وادار میکند به خاطر فرار از زادگاه و وطن  خودمان و با به خطر انداختن جان خودمان و پشت وپا زدن به تمام یاد ها و خاطراتی که زندگی یکنفر را میسازند و تشکیل میدهند , دست به چنین رفتار های بزنیم ؟

مشکل ما در چیست و از کجاست ؟

           

هیچ نظری موجود نیست: