پنجشنبه، تیر ۲۰، ۱۳۹۲

ای وای که این علی آباد عجب شهریست !

ای وای که این علی آباد عجب شهریست !



کلاغی از روی آنتن میپرد و قار قار میکند .

غازی پایش زیر چرخ ماشینی گیر کرده و جیغ میکشد .

گنجشکی به ریش لاشخورها میخندد .

آه که چقدر این شهر ، پر سرصدا و شلوغ است .

مردم چتر ندارند ، اما ا درودیوار شهر خبر بر سر مردم میبارد .

جوانی به موقع جاخالی داد و خبری زوزه کشان کنار پایش به زمین خورد وشکست .

الحمدالله ، بخیر گذشت ، چیزی نبود ، خبر مهمی هم نبود ، خبر نتیجه انتخابات بود .

آه که چقدر این شهر پر آشوب شلوغ است .

مرده ای پس از دویست روز اعتصاب غذای خشک و تر و مرطوب و خیس ، دوباره مفقودالاثر شد.

همه برای همراهی که نمیخواست رهبر باشد و حالا به یاد کودکی قایم موشک بازی میکند ، نگران و مضطرب هستند .

کبوتری هم بچه اش را با احتیاط از چراغ قرمز و از کنار خط عابر پیاده رد میکند .
  
آه که چقدر این شهر پر تصادف شلوغ است .

خاله فائزه میگفت که زندان اوین مهد آزادی و دمکراسی شده !

مهدی هم از تنگ بودن تنبانش و سلولش ناراضی و ناراحت بود .

همه منتظر شیخ بی ریش بودند تا بیاید و پدر همه ریش هارا  دربیاورد و ریشه همه مشکلات را بسوزاند .

آه که چه خبر لوس و بی مزه ای .....

فریبا پیدایش نیست ! حتما باز کمرش درد میکند ، یا شاید برای خوردن دیزی سنگی دوباره به دماوند رفته ...!

دیگر خبر سن جنتی سوژه و دستمایه خنده نیست ، حسنی هم طفلک مرد .

گنجشکها هم مثل موش از سوراخ این خانه به سوراخ آن خانه سینه خیز میروند .

آه که چقدر این شهر بی خبر شلوغ است .

بجای برگ بر درختان چنار خیابان ولی عصر لب تاپ های پانزده اینچ آویزان است !

بر صفحه مانیتور همه آنها یا عکس عریان زنی هست یا شاه و بی بی و سرباز، ورقهای فال پشت سر هم ردیف شده است .

مرغان لاشخور هم همانطور در آسمان شهر دور سرما میگردند و چرخ میزنند .

آه که چقدر این شهر بی در و پیکر شلوغ است .

زندانیان بند بد شانسی و انتظار ، وبلاگ هایشان را به روز میکنند .

دنیای مجازی هم هنوز صحنه درگیری و زدوخورد جاهلان دانا و روشنفکران ابله است .

کبوتر سپیدی به شیشه کامیونی خورد و با دهانی خونین نقش آسفالت خیابان شد ، در خبرها نوشتند که شیشه کامیون شکست !

آه که چقدر این شهر مصیبت زده شلوغ است .

آشنائی از انفرادی ترین سلول انفرادی اوین ، اخبار فردا را تنظیم میکند .

خبرنگاران دربند ...ها و سلولها ، اخبار را پیگیری و هدایت میکنند .

اردکی جوجه هایش را به خط کرده و از خاطرات شنایش در آب حوض برای آنها تعریف میکند .

آه که چقر این شهر مرموز و شلوغ است .

حتما در شهر خبری هست ، چون زوزه گرگها قطع نمیشود .

باید که در شهر خبری باشد ، چون رفت و آمد کفتارها در تاریکی بیشتر شده ...

زیر پوست این شهر خبری هست ، چون صدای واق واق سگها هم بلند شده است .

آه که چقدر این شهر بی کلانتر شلوغ است .

برق رفت ....اما تلویزیون ها روشن است !

صدای پای پارازیت ها هم قطع شده و نمی آید .

نگاه کن بر صفحه تلویزیون ها نوشته :

دنباله اخبار تا چند لحظه دیگر .....

آه که چقدر این شهر پردود سرطان زده شلوغ است .

ای وای که چقدر این علی آباد شهری هست .



 

هیچ نظری موجود نیست: