سی و سه سال بعد در چنین روزی سایت جرس مینویسد
سایت جرس به نقل از کلمه : دیدار میر حسین با نوه های خود و تاکید بر
ایستادگی خودش و توصیه به آنها برای خواندن صدمین مرتبه کتاب وجدان
بیدار و رونویسی از آن برای بیستمین بار.//
میر حسین که در سی و سومین سال حصر خانگی خود میباشد ،همچنان به
ششمین نوه خود تاکید کرد، که ایستاده است اما مادر بزرگشان چون زانو
درد دارد نشسته است و نشسته بر حرفهای سابق همچنان ایستاده است .//
این ملاقات که تحت شدیدترین تدابیر امنیتی صورت گرفت.//
،زهرا رهنورد هم ،چون خانه قدیمی که داشتند ،درون طرح افتاده بود و نجا
را کوبیدند که اتوبان بسازند ،و آن درخت توت را هم که میر حسین کاشته بود،
با بیرحمی و زجر بسیار بریدند، به نوه های خود گفت که یک درخت توت
در حیاط منزلشان بکارند ، که اگر عوامل رژیم خواستند آنها را دار بزنند
که هیچ چیز تغییری نکند ، فقط با درخت توت دار بزنند .//
که نوه های آنها دور از چشم ماموران امنیتی و دوربین های مدار بسته به
زحمت حالی مادر بزرگشان کردند که خانه آنها آپارتمانی هست و نمیتوانند در
آن درخت توت بکارند .//
میر حسین همچنان ، نوه ها و بچه های طرفداران و هواداران خود را به صبر
و گذشت دعوت کرد و گفت:بالاخره روزی آب این رودخانه زلال و صاف میشود ،
فقط باید صبر کنیم چرا که راهی جز صبر کردن نداریم .//
و بازهم این شیردر قفس به تمام بچه ها و نوه ها و دامادانش ،توصیه کرد که
از خواندن کتاب وجدان بیدار غافل نشوند .//
در این سه ساعت و سی دقیقه ،میر حسین با لمیدن کنار بخاری دو ساعتی
را چرتکی زدند ،که نشان از بدرفتاری و کسر خوابشان در حصر است .//
در بازگشت و زیر کنترل شدید امنیتی بالگردها و آواکس ها به بهشت زهرا
و بر سر مزار شیخ شجاع رفته و با آن یار قدیم تجدید میثاق کردند ،که بر
اثر فشار ماموران امنیتی فاتحه آنها نصفه ماند،که از دور با فوت فرستادند.//
میر حسین با تاکید مجدد بر صبر و گذشت همچنان قهرمانانه ایستاده است .//
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر