شنبه، آذر ۲۵، ۱۳۹۱

شاید آمدنتان را بتوانید برنامه ریزی کنید ولی خروجتان از اینجا را خدا می‌داند

 ای خاک بر سر اپوزیسیون بکنند که تا بحال نفهمیدند که مدینه فضله جوانان ایرانی کجاست و سی و چند سال در گمراه کردن ما خودشان را به کشتن دادند ،
ای سبیلشان آتش بگیرد که نفهمیدند ،این مردم غیور و مبارز و فهمیده و آگاه دردشان چیست و چه میخواستند .!!
 
م ، بچه های عزیز دانشجویان مظلوم و کارگران محروم ,مردم آزادیخواه و دمکراسی طلب ،زنان آزاده ، چرا تا حالا نفهمیدید که مدینه فاضله شما کجاست؟
 
چرا نمیدانستید و تشنه لبان بدور کوزه میگشتید؟
 
چرا تا حالا از آن میترسیدید و برای نرفتن به آنجا هر ننگی را متقبل شدید ؟
 
بچه ها خاله فائزه را که میشناسید ؟
دختر علی اکبر هاشمی رفسنجانی ، مردی که از بدو پیدایش حکومت جمهوری اسلامی صادقانه در خدمت ان بود و همیشه در حساس ترین پست ها و مشاغل کلیدی بود ،مردی که رییس مجلس بود ، مردی که رییس جمهور بود ، مردی که رئیس خبرگان بود ، مردی که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و صلاح و مصلحت نظام را تعین میکرد، مردی که بانی و شاهد هشت سال جنگ ویرانگر بود ، مردی که در زمان صدارتش اوین به کشتارگاه جوانان ایران تبدیل شده بود ، مردی که بیشترین سهم را در بوجود آمدن وضعییت فعلی ایران دارد ،مردی که مملکت و یک باغ پسته ارثیه پدرش است ،مردی که زمانی اکبر شاه بود و مردی که میگویند رهبر را انتخاب کرد .//
 
اینجا خانه خاله فائزه هست ،بچه ها خوش آمدید ......
و اینک خاله فائزه از اوین خانه دوم و مصلحتی و موقت خودش همه آن چیز های خوبی را میخواستید و برایش باتوم خوردید و تحقیر شدید را میداند و جایش را بلد است و به شما گزارش میدهد و میگوید.//
 
و ای کسانی که نمیدانستید زندان کجاست و چگونه جائی هست و چه فضائی دارد ، گوش دل به ندای ملکوتی خاله فائزه رهبر و سمبل مقاومت و آزادی و رهائی جدید جدید و مبارز خستگی ناپذیر آزادی مردم فلک زده ایران ، از اوین بسپارید ، تا بفهمید زندان اوین همان بهشت گم شده شماست و خاله فائزه راهنماییتان میکند که حتی میتوانید با برنامه ریزی و نقشه قبلی به آنجا بروید اما هیچ تضمینی برای زنده بیرون آمدنتان به شما نمیدهد و
رفتن تان با حماقت و خودتان است و بیرون آمدنتان با کفن و خدا میباشد ،
 
به قصه جدید خاله فائزه گوش دهید :
 
اینجا آزادی حاکم است: کارهایی که بیرون از زندان در شرایط فعلی تقریبا شدنی نیست در اینجا جزء امور معمولی و عادی است.!
 
اینجا دموکراسی حاکم است: تصمیم‌ها در اینجا جمعی است، هر کسی یک رای دارد، همه به طور مساوی و با انگیزه‌های قوی در تصمیم گیری‌ها مشارکت می‌کنند و رهبر و قیم وجود ندارد و هر کسی آزادانه نظر خود را بیان می‌کند.!!
 
اینجا دانشگاه است: دانشگاهی که در هیچ زمان و مکانی در بیرون از زندان شکل نمی‌گیرد چیزهایی می‌بینی و می‌شنوی و یاد می‌گیری که در هیچ کلاس و جمع و جلسه و همایشی قابل مشاهده و لمس و درک نیست. !!!
 
اینجا گفت و گو حاکم است: گفتگوی ادیان در بحث های سیاسی همه گونه مذهب و جریان های فکری و سیاسی حضور دارند. مسلمان، مسیحی، بهایی، لائیک، جنبش سبز، مجاهدین، چپ و… اینجا همه به عقاید هم احترام می‌گذارند در ضمن اینکه به اعتقادات خود نیز پای بند هستند فرصت صحبت به یکدیگر می‌دهند و بحث می‌کنند.!!!!
اینجا مدرسه عشق است: دوستی‌های عمیق اینجا شکل می‌گیرد، حس مشارکت و کمک به دیگران، ایثار و فداکاری، همدردی و همکاری، مهربانی و عطوفت، شفافیت و زلال بودن، احساسات رقیق و نازک دل، از بین رفتن منیت‌ها، عشق و محبت. هر چه داری جانا و مالا بی‌دریغ در اختیار دیگران می‌گذاری. همه یکی می‌شوند، !!!!!
 
اینجا گنجینه انسان های ارزشمند است: حضور زنان متفکر و اندیشمند و تحصیلکرده، دارای مطالعه و آگاه، با هدف و با مرام، با اراده و مصمم، ثابت قدم و استوار، شجاع و رشید، مدیر و مدبر، مبنکر و خلاق در اینجا غنیمتی است !!!!!!
 
شاید بد نباشد همه کسانی که آرمانی دارند و هدفی و برای آن مبارزه می‌کنند برای مدت کوتاهی هم که شده به زندان بیایند، البته شاید آمدنتان را بتوانید برنامه ریزی کنید ولی خروجتان از اینجا را خدا می‌داند.!!!!!!!!
خدا میداند ، خدا میداند ....خدا میداند ، خدا میداند ..... خدا میداند که باز چه خوابی برای ما دیده اند !

هیچ نظری موجود نیست: