یکشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۹۲

مصیبت و درد و بی پناهی یک هموطن مسلمان و متدین در جمهوری اسلامی

مصیبت و درد و بی پناهی یک هموطن مسلمان و متدین در جمهوری اسلامی
((من نمیدانم که این آخوند ها چه موجوداتی هستند که هم معتقدین و هم بی اعتقاد ها و هم امت متدین وهم  قوم کافرین , باید از دست آنها در زجر و عذاب باشند و تاوان حماقت آنها را بپردازند ! ))



در آغاز این نکته بسیار حائز اهمیت و قابل توجه هست که ایشان,  اصلا  درد کرایه خانه و گرانی وتهیه مایحتاج و نان شب خودشان را ندارند و از این بابت ها هیچ مشکلی ندارند و هزار مرتبه خدا را شکر و گوش شیطان کرکه  محتاج داروهای خاص نمیباشند و درگیرمشکل کمبود و تهیه این داروها بخاطر تحریم ها  نیستند و فارغ از مشکلات معیشتی و مادی میباشند .

اما مشکل این هموطن گرامی که خواب و خوراک را از او گرفته و زندگی را بر ایشان تلخ و جهنم کرده این است که :

[[  پسرم از دو سال پيش روزه مي‌گيرد يعني امسال سومين ماه رمضانش است. چهارده سال و هفت هشت ماه دارد. من خودم سال‌ها روزه نمي‌گرفتم حدود هفت سال چون سردرد شديد و دلهره شديدتر از سردرد، به مشقّتي فراتر از حد طاقتم مي‌افكند.

از چهار سال پيش سر لج افتادم و با خودم گفتم:« به هر قيمتي شده بايد اين ماه رمضان را از دست ندهي.... 

كله‌شقّي كردم و روزه گرفتم تا آخرين اذان مغرب ماه مبارك را با لبان تشنه درك كرده باشم و شكر خدا طوري هم نشد. ( اگه چیزی میشد چی ؟)

امسال نخستين روز ماه مبارك، سر ظهري من و همسرم گذارمان افتاد به يكي از امام‌زاده‌هاي تهران و توفيق پيدا كرديم كه در نماز جماعت شركت كنيم.

 ميان دو نماز، آخوند پيش‌نماز برخاست كه مساله بگويد و از جمله گفت:

فتواي آيت الله العظمي سيستاني و آيت الله العظمي بهجت اين است كه مي‌شود با غروب آفتاب، افطار كرد. چون خودم مقلد ايشان بوده‌ام و پس از از درگذشت آن عزيز، به فتواي مرجع بعدي‌ام، باقي بر ميّت مانده‌ام و هميشه بيست دقيقه زودتر از ديگران حمله را مي‌آغازم و كلي هم حال مي‌كنم و ذره‌اي حيا هم نمي‌كنم!

و  به پسرم خبر دادم و او هم كه از ايشان تقليد مي‌كند ، از همان روز همراه من با غروب آفتاب روزه‌اش را باز مي‌كرد.

پس از نه روز، يك بار به دلم زد كه نكند آن بنده خدا آخوند پيش‌نماز امام‌زاده ، اشتباهي گفته باشد؟

زنگ زدم به يكي از دوستانم در قم كه مدرس خارج فقه و اصول است و متخصص در مساله‌گويي. لابد بقيه‌اش را خودتان حدس مي‌زنيد.

معلوم شد كه پيش‌نماز محترم، اشتباه كرده و پسر بيچاره من كه هيچ تقصيري در اين ميانه ندارد، نه روز روزه گرفته است كه همه باطل است !!

( آن هم در اين تابستان طاقت‌فرساي امسال) و بايد هر نه روز را قضا كند زيرا آيت الله العظمي سيستاني احتياط واجب دارد كه تا لحظه اذان راديو بايد صبر كنند و روزه را نگه دارند.

چه كسي جواب يك پدر شرمنده را خواهد داد كه باعث باطل شدن نه روز روزه پسر نوجوانش در اين گرماي وحشت‌ناك شده است و دستش به هيچ جا هم بند نيست و نمي‌داند شكايتش را به كجا ببرد از اين كوتاهي غير قابل جبران يك روحاني پيش‌نماز؟ ]]

میتوانید شرح کامل این مصیبت و فاجعه بشری را در این آدرس بخوانید :
http://alef.ir/vdcepe8z7jh8ofi.b9bj.html?194760
 
((وبه خیل کامنتها و اظهار همدردی با این پدر بیچاره نیز توجه بفرمائید)) .

اما ....

ما کجائیم در این بحر تفکر , تو کجا ؟

من نمیدانم این افراد چی هستند و چه فکر میکنند و خدایشان چگونه خدائی هست ؟
            

اما میدانم که پروردگار بزرگ و خداوند عالمیان چارچشمی زل نزده به این پدر و پسر که از آنها آتو بگیرد و به خاطر این اشتباه سهوی غضب بکند وناراحت شود و داد و بیداد راه بیاندازد و عرش الهی را بلرزاند .

من نمیدانم که این آخوند ها چه موجوداتی هستند که هم معتقدین و هم بی اعتقاد ها و هم امت متدین وهم  قوم کافرین , باید از دست آنها در زجر و عذاب باشند و تاوان حماقت آنها را بپردازند ! 

من نمیدانم این هیولا یا خدائی که آخوند ها برای این آدم ساخته اند , آنقدر رحم و انصاف ندارد و بخشش در وجودش نیست که این اشتباه را ببخشد و باید حتما آن نه روز را قضا کنند.!

 وگرنه تمام فلسفه آفرینش و حساب و کتاب خدائیش به هم میریزد ؟

این چه خدا ودین و قوانینی و  چه طرز تفکری هست که سبب شرمندگی پدری شود ؟

این چه دین و آیینی هست که با اظهار نظریک مبلغ ابله آن , پدری احساس بیچارگی و درماندگی کند و نداند به که پناه ببرد و شکایت کند ؟

این چه روش هدایت و راهنمائی بندگان خداست که جز وحشت و عقوبت وعذاب , حتی در مقابل اشتباهات سهوی , تفکرو دید دیگر ی ندارند و از بخشش و رحمت او ناامید هستند ؟

این چه عبادتی هست که برای رفع گرسنگی حاصل از آن باید خجالت نکشی و حال کنی و حمله کنی ؟

این چه حساب و کتابی هست که چند دقیقه تعجیل یا تأخیردر آن  زحمت و اجر آنرا برباد میدهد و هدف و نیت را به هیچ می انگارد ؟ 
   

 

۲ نظر:

ناشناس گفت...

اقا این چه ..س شعری است که نوشتی
آخوند ربطی به دین ندارد از نظر اسلام آخوند کافر است از نظر آخوند اسلام کفر است
عروس خمینی گفت امام کارمندی را که زن دوم گرفت را از کار بیکار کرد و با زن دوم گرفتن مخالف بود
امام مخالف علی چهار زنه است بابا

Unknown گفت...

ببینم دوست عزیز , آیا آن امامی که از زبان عروسش خاطره نقل میکنید آخوند نبوده ؟

و آیا آن آخوند بنابر گفته شما کافر و از نظرش اسلام کفر نبوده و نیست که برای ....س و شعر دانستن نوشته من از آنها دلیل می آورید؟