شنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۹۲

آیا باسواد کردن مردم برای خواندن شعر و روزنامه در اولویت نیست ؟

مگر دراوایل  پادشاهی رضا شاه  و از جمعیت آن زمان  چه  تعداد باسواد و تحصیل کرده داشتیم ؟



مگر دراوایل  پادشاهی رضا شاه وازکل  جمعیت آن زمان , چه  تعداد باسواد و تحصیل کرده داشتیم ؟

ما چه تعداد تحصیل کرده و باسواد داشتیم که روزنامه بخرند و بخوانند ؟

تیراژ روزنامه هایی که چاپ  میشد , مگر چند نسخه بود ؟

آیا بجز تهران در شهر دیگری هم روزنامه چاپ میشد و مردم میخواندند ؟

آیا مردم فقیر و بیسواد و گرسنه سال ١٣٠٠ شمسی توان خرید روزنامه و نشریه را داشتند؟




میزان نفوذ نشریات در مردم عامه و بیسواد چقدر بوده است ؟

آیا باسواد کردن مردم برای خواندن شعر و روزنامه در اولویت  نیست ؟

آیا فرخی یزدی و عشقی نمیدانستند که اول مردم باید سواد داشته باشند و بعد نوشته های آنها را بخوانند ؟

چنان از فرخی یزدی سخن میگویند [ استفاده میکنند ] که پنداری اگر زنده میماند و شعر میگفت , حالا  ایران به کشورهای سوئد و سوئیس ,خط و مشی دمکراسی را آموزش میداد .

و چنان از میرزاده عشقی حرف میزنند [ سواستفاده میکنند ] پنداری که اگر او زنده میماند  وروزنامه چاپ میکرد و مقاله  مینوشت ,  بساط  ظلم و جهل و ستم را در سراسر جهان برمیچیند و ایران گلستان بود و میشد . 

آیا مدرسه ساختن و باسواد کردن مردم اولین قدم برای دمکراسی نیست ؟

آیا زدودن جهل و خرافات بزرگترین خدمت به مردم و کشور نیست ؟



آیا  باسواد کردن کودکان ایرانی بهتر از مخالفت بی نتیجه  نیست ؟

آیا الفبا را خواندن و آموختن بهتر از [ باید رید ] نیست ؟ 

آیا تربیت محصلین و دانش آموزانی سربلند بهتر از [ نشوی گر غلام آزادی ] نیست ؟

آیا کمک به ساختن دانشگاه بهتر از خارج رفتن و روزنامه چاپ کردن و نوشتن و تحریک کردن نیست ؟

آیا نیم کردار و آجری بر آجری گذاشتن بهتر از دوصد گفته و یک دیوان شعر نیست ؟
( در روزگار و زمانه و وضعییت و موقعیت آن زما ن )

آیا کمک به تشکیل و تاسیس دادگستری بهتر از جیغ و داد کردن برای عدالت در روزنامه نیست ؟ 

آیا رعایت قانون و اجرای آن اولین شرط آزاد زیستن و سربلند بودن نیست ؟ 

چنان قتل آنها را به جنایات رضاشاه نسبت میدهند , که آدم خیال میکند رضا شاه شبانه به سلول آنها رفته و آنها هم با دست و پا ی بسته و بی دفاع و بی جان و توان در گوشه سلول افتاده اند و رضا شاه با دستان خودش پس از زجر و شکنجه بسیار آنها را به قتل رسانده و کشته است .

آیا کسانیکه امروز سنگ آنها را به سینه میزنند,
 از مفاد نوشته ها و مقالات  فرخی یزدی در روزنامه چاپ آلمان او آگاهی دارند و آنرا خوانده اند ؟

آیا کسانیکه امروزه خونخواهی میکنند,
میتوانند یک مقاله به قلم این دو شاعر که در راه آگاهی مردم  آنزمان باشد و از تاثیر آن نوشته بر توده مردم خبر دهد را برای اثبات حقانیت گفته آنها و ادعای خودشان به ما نشان دهند ؟ 

روان همه نیاکان و بزرگان و درگذشتگان مشمول رحمت حق باد  

  

هیچ نظری موجود نیست: