دوشنبه، آذر ۱۳، ۱۳۹۱

حمایت زهیر( شکوفه ) توکلی از لعن صادق هدایت توسط موسوی گرمارودی

حمایت زهیر( شکوفه ) توکلی از لعن صادق هدایت توسط موسوی گرمارودی
 
این آقای ژیگولو که با زلف پریشان و بدون رعایت حجاب اسلامی وارد جرگه شعرای بی ادب شده کسی نیست جز زهیر ( زهیر به معنای شکوفه دار ،درخت شکوفه ، یا همان شکوفه اسم دختران ایرانی ) توکلی ،
دختر ( فرزند ) دوم احمد توکلی معاون رییس جمهور ونمیدانم عروس یا داماد صادق زیبا کلام ، که از سر خوشی و بیکاری و شکم سیری و ..ر مستی و با حمایت از طرف چند تن از دختران ترشیده فامیل ، احساس شعر و شاعری کرده و در این مملکت هردمبیل که قورباغه هفت تیر کش میدان شده برای اینکه سری تو سرها دربیاورد و یا بخاطر سفارش ابوی چنین مهملاتی را سرهم کرده و گفته، و از کلمه [ لعنت] به معنای ضد آفرینش الهی رسیده :
 
اگر مشکل تنها با کلمه لعن است،‌ بروید تحقیق کنید و ببینید که آیا کلمه لعن از نظر کانتکست دینی مصداق توهین است یا مصداق عمل آگاهانه و مبتنی بر معرفت و شناخت؟ مترادف فارسی لعن می‌شود نفرین و نفرین یعنی نه آفرین.‌ یک معنای آفرین ستایش است، اما معنای دیگر آن از آفرینش می‌آید و ما به کسی نفرین می‌کنیم که او را رودرروی نظام آفرینش می‌دانیم. /
 
و این پدر سوخته ژیگول که نباید تنهائی نزد رییس پدرش احمدی نژاد برود چون ممکن است به سرنوشت هلوی اول مبتلا شود ،کلمه را نیمه کاره معنی کرده و دشنام و سب آنرا ندیده و نخواسته ببیند ./
 
(اِ) دعای بد. (لغت فرس اسدی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). لعنت . بسور. پسور. سنه . غورا. یارند. پشول . پشور. دشنام . (از ناظم الاطباء). از: ن' (نفی ، سلب ) + فرین (آفرین ); ضد آفرین . مقابل آفرین در تمام معانی . لعن . لعنت . بوه . مرغوا. فریه . ذم . تقبیح . نکوهش . لعان . نفری .
 
و بازهم گفته :
وظیفه‌ی هر قلم به دستِ اهل قبله می‌دانم که حداقل به جوانان این کشور بفهماند که چه بی‌شرف‌هایی در این کشور قلم زدند که از امویان هم بدتر بودند؛ اسم‌شان هم صادق بود و هدایت مردم را بر عهده داشتند ./
 
که باید گفت : نه آفرین به پدرت ،اگر بدا نی چه بیشرف هائی که اسمشان صادق است اما کذاب ترین مردمانند و شهرت زیبا کلام را دارند و زشت ترین دروغ ها را میگویند که اگر آنها را دیدی سلام برسان .......

هیچ نظری موجود نیست: