دوشنبه، آبان ۱۵، ۱۳۹۱

مصاحبه دوم با حجه الاسلام مرتضی حسینی یا آخوند رهبری

مصاحبه دوم با حجه الاسلام مرتضی حسینی یا آخوند رهبری
 
به دلیل استقبال بی نظیر ازمصاحبه با آخوند رهبری حجه الاسلام مرتضی حسینی [ سابق ] گفتیم تا رییس جمهوری ،رئیس مجلسی ، امام جمعه تهرانی ،چیزی نشده که دستمون بهش نرسه ،خیلی زود ترتیب یه مصاحبه باهاش دادیم ، و فهمیدیم خودش هنوز نفهمیده چی خورده .........همون گولو گولوی سابق مونده ، مصاحبه :
 
: رهبری علیکم
 
: علیکم رهبری
 
: حال شما خوبه ؟
 
: رهبری خوب باشند ، ما هم خوب هستیم ، خمار باشند ، ما هم خماریم ، سینوزیت شون درد بگیره ، مال ما هم درد میگیره ، آنفولانزا مرغی بگیرن ،ما هم میگیریم ، ایشون بچو ......، ما میرین .......م ./
 
: از قزوین چه خبر ؟
 
: رهبری جدیدا قزوین سیر نزول نکردند ./
 
: حال مامانت چطوره ؟
 
: از رهبری بپرسید ایشون میدونه ....!!./
 
 
: شما بچگی هاتون در قزوین چکار میکردید یا باهاتون چکار میکردن ؟
: من چون رفتم قم پیش رهبری که آخوند بشم ، بچگی هام قزوین نبودم ،ولی کیفیت فیضیه از قزوین خیلی بهتره ، اصلا میدونید یه حال و هوای روحانی و نرم و لطیفی داره که قزوین نداره ،ولی خوب قزوین پول خرد رو زمین میریختن که ما دولا میشدیم و .....برمیداشتیم ولی در قم و فیضیه از این کلک ها استفاده نمیکردند ./
 
: شما میشه یه بار دیگه فرهنگ را تعریف کنید ؟
 
: با اجازه رهبری چرا نمیشه ...........( پنج دقیقه سکوت ...... )
 
: : نمیخواهید فرهنگ را دوباره تعریف کنید ؟
 
: شما گفتین میشه ،بنده هم با اجازه رهبری گفتم چرا نمیشه ..../
 
: پس چرا تعریف نمیکنید ؟
 
: شما نگفتین که فرهنگ را تعریف کن ...گفتین میشه ، منهم گفتم چرا
نمیشه ....!!/
 
: آهان ،اینجوریاس ...، بنال فرهنگ و تعریف کن بینم ..../
 
: بسم اله الرحمن الرحیم . ان شرحی زبانی ، لکم دینکم علی العظیم ..قال فی کتابه ، فرهنگ همانطور که در جلسه قبل گفتم مخلوطی از از عقاید و آداب و رسوم به همراه لپه و نخود و لوبیا و نمک و فلفل به اندازه و یه چا رک زنجفیل و روغن کرمانشاهی ،اگر نبود روغن حیوانی و گوشت بز ماده ای که مادرش زناکار نبوده باشد ، واگر نبود گوشت گوسفندی که قبل از سن تکلیف ختنه شده باشد ،به اضافه اعتقادات سنتی مردم و کمی مذهب فرهنگ میگویند که همان دین است ، و مابین مراجع و علما در این بین اختلافی نیست فقط یه عده میگویند فرهنگ ، مابقی میگویند دین ،که البته گفتن دین مستحب است ./
 
: اصول فرهنگی چی هست ؟
 
: توحید ، خمس ، زکات ، آب کر ، شک بین اول و سوم ، جنگ بدر ، اصول کافی و خیلی چیزای دیگه ......
 
هرچند از قبل به من نگفتین که از این سوالات میکنید ، ولی چند تا سوال سخت تر بکنید ،اینهارو که هر خری بلده و میدونه ،!!!!
 
: کارهای فرهنگی که شما همیشه میکنید و به ان ملزم هستید را بفرمایید بگویید ./
 
: من همیشه و همه کارام فرهنگی هست و در شکم م والده اذان میگفتم و آمنه آمنه میخوندم و درست مثل رهبری وقتی پریدم بیرون ،یه ، یا مرتضی علی گفتم که رهبری کیف کرد ، و مرحوم قائد بزرگ امام راحل برام دست زد و یه وان یکاد هم فوت کرد برام ، برای همین اسم منو مرتضی گذاشتن و این اولین کار فرهنگی من در دنیا بود ، ولی کارای فرهنگی که دوست دارم ، با آفتابه طهارت گرفتن ، بعد از غذا بادگلو که فرهنگ استکباری میگه آروغ ،از خودم دربدم ، نعلین زرد بپا کنم ، سنت شب جمعه را درشبهای شنبه و یکشنبه و دوشنبه و سه شنبه و چهار شنبه و پنج شنبه دوبار بجا بیارم ، رو به قبله رختخواب بندازم و دمرو بخوابم ./ و هر چه رهبری بگویند ./
 
 
: مردم قزوین خوش حال و راضی هستند که شما نماینده قزوین هستید ؟
 
: نه ،اصلا هنوز هم میرم قزوین هیچکس به من سلام نمیکنه و هر مسجدی که میرم نماز جماعت را سه چهارنفره میخونیم و کسی نمیاد .!!
 
: ددد...مگه میشه ؟
 
: چرا نمیشه ؟
 
: پس کی به شما رای داد و چطور انتخاب شدید؟
 
: شما مردم آدم نمیشد ، نه ....دیگه رهبری بیچاره چجوری حالی شما بکنه که انتصابات داریم نه انتخابات ،الهی بمیرم برای رهبری چی میکشه از دست شما مردم...... امت همیشه در صحنه قزوین سر همون بچگی هم که رفتم قم وفیضیه و قزوین نبودم تا ،... ازمن شاکی بودند و مطمئنا بهم رای هم نمیدادند ./
 
: پس چه جوری انتصاب شدید و رفتید مجلس ؟
 
: گفتم که ،در مسجدی که من بودم ،امام جماعت جدیدی اومد که رفیق دوران طلبگی من بود و درس خارج را خیلی خوب به من یاد کردند و بقیه درسها ... که خوب بالا اومد از اول در بیت و مجمع و شورای نگهبان و اینا بود و گفت برای یه مساله اخلاقی فعلا تا آبها از آسیاب بیفته فرستادنش ،
 
من هم ناراحت که پرسید چیه ؟ گفتم من از نون خوردن میفتم ..با اومدن شما...، که خندید گفت : دوست داری چیکاره بشی ؟ قاضی ،دادستان ، وزیر امور خارجه ،نماینده ایران در آژانس ، یا در سازمان ملل ،یا نماینده مجلس ....که من گفتم نزدیک انتخاباته و نماینده مجلس میخوام بشم ، که همان شب طبق دستور ایشون من در یک برگه امتحانی پنجاه بار با خط خوش نوشتم : نظر من به نظر رهبری نزدیکتر است . !
 
و فردا دوست ما حاج آقا ...اسمشو نمیگم ریا نشه و رقیب و دست هم برام زیاد نشه ....فرستاد بیت و خودم هم نفهمیدم کی نمایش انتخابات شد ولی شب قبلش همین حاج آقا گفت که با شانزده رای بالاتر من نماینده میشم و شدم ،
 
الهی من قربون رهبری برم و فداش بشم که معجزاتی میکنه که موسی با عصای خودش نکرد ، مرد میخواین رهبری ،لوتی رهبری ،آقا رهبری ،کاردرست ،رهبری ، بامرام رهبری ، با معرفت رهبری ،رهبری ،رهبری ،رهبری رهبری ،رهبری ،رهبری ........./
 
خوانندگان عزیز سوزن آخوند حسینی رهبری گیر کرده باقی مصاحبه پس از رفع گیر ارائه میشود . رهبری نگهدارتان باد

هیچ نظری موجود نیست: