همیشه و در هر کجا اختلاف بین نسل قدیم و جدید بوده ، هست ، وخواهد بود .
اختلاف ، عقیده ، تفکر ، علاقه و سلیقه ،/ مابین دور اندیشی وبی پروایی // بین حفظ سنت و تجدد وپیشرفت .
همانند اختلاف بین آب و شراب ، شرابی که ماندن در یکجا بر ارزشش میافزاید و آبی که اگر بماند میگندد و مرداب میگردد .
نسل جدید ، متوقع و در طلب خواسته هایش گستاخ نیز هست ،.
در ایران نسلی آتشی برپا ساخت و سوخت و دیگر نسل را هم بسوخت و از خاکستر آن نسلی نو پدید آمد .
نسلی که به نسلهای قبل بدیده شک مینگرد و بنابر گفته ها و عملکردشان به صحت عقلشان تردید دارد و تصمیمات آنها را با معیار خود میسنجد و در آخر کار خودش را میکند ،.
نسلی که درگیر انقلاب و شناخت ، مکتب ها و ایسم ها و ایدولوژی ها و رژیم ها و سازمان ها نبود .
نسلی که درگیر و قربانی جنگ و موشک و بمب و خدمت نا خواسته و شهادت و جهاد نبود.
نسلی که با هیچکس و با هیچ عقیده و با هیچ مسولیتی پیمان نبسته و پیمان نشکسته است .
نسلی که تاوان گناه و اشتباه نکرده خود را پس میدهد .
نسلی که طبیعی ترین حقوق انسانی و زندگی ،برایش بزرگترین آرزوست..
نسلی که همیشه دفاع کرده و تنها ،فقط منتظر یک ضد حمله است .
نسلی که فقط در صورت درخواست شان حق گفتن حرفی و یا نشان دادن راهی را به آنها داریم و تنها با جبران اشتباه و ترمیم چهره خراب و جلب اعتمادشان ، میتوان با آنها رابطه برقرار کرد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر