سه‌شنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۹۱

جنبش سبز، مظلوم وآزرده اما همچنان نیرومند وامیدوار

امیدوارم کسانی خواننده این مطلب باشند که چه موافق و چه مخالف منظور
از(جنبش سبز) را که همان جنبش راستینی که برای تغییرو نه برای اصلاح،
برای پیشرفت و نه برای بازگشت به هر چیزی،برای ایران و ایرانی و پس
از آن دیگرموارد، و برای حکومت و دولتی برگرفته از رفراندمی آزاد و نه،
جمهوری اسلامی نه بیشترنه کمتر و برای ساختن ایرانی آزاد و آباد که درآن
ایرانیانی برخوردار از امنیت و آرامش و امکانات وآسایش که به گمانم،
هدف اصلی وبنیادین آن جنبش هست، را دریافته باشند و بدانند .//
که بی تردیداین هدف،آرزوی تمامی ایرانیان، آزاده وآگاه و دلسوز ،با هر
قومیت ومذهب و گویش وعقیده وافکار وسلیقه ای هست و جز این نیست.//
که هرشخص و مقام و گروه و سازمان و دولت و حکومتی ،نظری بغیر از
این داردوهدف جنبش را به میل وسلیقه ودین وایمان خود تفسیر میکند ،
میتوانندبا حمایت وفعالیت وهمبستگی،درراه برگزاری یک رفراندم آزاد وپاک ،،
نتیجه و خواسته واقعی مردم ایران را در آرای آنها با خواسته خود بسنجند
و ببینندکه باید دربرابرآن انتخاب سر فرود آورده و در یاری به آن بکوشند.//
این جنبش مظلوم که با لقبهای رذیلانه، فتنه و خس و خاشاک و بدعت و
فتنه گران و آشوبگران و تزئین شد و با چوب و چماق و قمه و دشنه و چاقو
و باتوم واسپری وگازها، پذیرائی شد و گرفتند و زدند و تجاوز کردند و کشتند،
هیچکس هم بیاریش نیامد و تنها در مقابل این فشار خرد کننده طاقت آورد ،و
سپس بی سر و بی رهبرش کردند.//
وکسانی که با حمایت آنها به چهره هائی جهانی تبدیل شدند،باعجله ودستپاچگی
که در متن نوشته ها هم احساس میشود ومیبینیم، خواسته های خودرا درهیاهو
و جدال و مبارزه و جنجال خبری وآشفتگی و گرفتاری آنها به آن حقنه کردند.//
ودرست درزمانی که باید پاسخگوئی میکردند وبه کسانی که با خون و جان خود
پایداری کردند نشان میدادند که در راه خواسته های آنها تلاش میکند و مطیع و
تسلیم خواست آنها هستند //
به حبس و حصری که بیشتر به گریزاز پاسخگوئی به پرسش های آنها میماند،
رفتند وغیب شدند وکفنی که اول پوشیدند را پس داده وبه راه سرور ومولای
آمالشان هم قدم نگذاشتند که صداقتشان را ثابت کنند.//
و آنان این جنبش مظلوم و محروم با ساختن فرقه ای بی دلیل و مشورت بدست
مجهول الهویه هائی سپردند و آنها هم با رفتاروگفتاری آشفته و فراخوانهائی
ابتکاری ابتذالی به سخره آن پرداختند .//
وبیراهه ها را بزرگراه نشان میدهند و کرده های خود را برای مردم تحریم میکنند
و هیچ جوابی هم برای آن ندارند و در دفاع از خیانت خود را از جنبش جدا میکنند
و از آن برائت میجویند و نمک میپاشند و نیشتر فرو میکنند.//
و خود را همراه و جزئی از نظامی میدانند که ندا و سهراب و کیانوش و محسن و
محمد ها و ترانه ها و صانع ها را کشت میدانند و اصلاح گر بطن آن می نمایانند.//
که گناه آنها بیشتر و جرمشان نیز در پیشگاه مردم و در یاد آنها سنگینتروغیرقابل
گذشت هست و که این پشت کردن و پشت پا زدن در حافظه ملت بروشنی میماند .//

هیچ نظری موجود نیست: