شنبه، مرداد ۲۵، ۱۳۹۳

احکام مسخره نگاه کردن به محرم و نامحرم

                  احکام مسخره نگاه کردن به محرم و نامحرم 



یکی از عجیب ترین و مضحک ترین و ابلهانه ترین احکام آخوندی منتسب به احکام اسلامی ,, حکم نگاه به نامحرم و احکامی در مورد نگاه کردن و یا نگاه نکردن است !
و هر چه بیشتر فکر میکنم , میبینم این [[ نگاه کردن یا نگاه نکردن به نامحرم ]] عجب حرف غیر منطقی و غیر عقلانی و پوچ و بیخودی هست .

در میان حواس پنجگانه , حس بینائی غیر قابل کنترل تراز دیگر حواس هست و ما  خیلی از چیزهائی را که میبینیم بصورت خواسته و ارادی نیست
و هر چیزی را که میبینیم بنابر اندوخته ها و اطلاعات در قسمت حافظه مغزمان  در ما ایجاد واکنشی محسوس و یا نامحسوس میکند.

برای مثال ما یک گل را نگاه میکنیم و زیبائی آن بطور ناخودآگاه سبب جلب توجه ما و خیره شدن به آن میشود و یا با دیدن خون و یا زباله روی خود را بر میگردانیم و از نگاه کردن به آن اجتناب میکنیم و این واکنش ها در ما غیر ارادی و بصورت خودکار صورت میگیرد و هیچ موجودی نمیتواند قبل از مشاهده چیزی برای دیدن یا ندیدن آن تصمیم بگیرد و برای خودش شرط بگذارد !

آیا انسانی میتواند به چشمانش دستور دهد که فقط چیزهای زیبا را ببیند و یا آنها را فقط به دیدن چیزهای خوب عادت بدهد ؟

انسان  برای شناسائی و انتخاب کردن مجبور به دیدن و نگاه کردن است و تا چیزی را نبیند نمیتواند در مورد آن هیچ تصمیمی بگیرد و واکنشی نشان بدهد .

حالا کسانی با دسته بندی و تفکیک افراد به محرم و نامحرم  مدعی هستند که دیدن محارم حلال و مجاز و بلامانع است ولی دیدن نامحرم نادرست و حرام و دارای اشکال است !!

وچون دیدن نامحرم ممکن است سبب لغزش و یا احتمال بوجود آمدن گناه را بکند
بنابراین نباید به نامحرم نگاه کرد و دیدن نامحرم فعل حرام است و مستوجب  کیفر میباشد !! 

پس چون هر جنس مخالفی ( محرم ! ) تو نمیباشد بنابر این تو مجاز به نگاه کردن به او نیستی و نمیباشی و نباید او را نگاه کنی !!

خوب برای تشکیل خانواده و امر ازدواج , یک مرد یا  زن جوان که نمیتواند با محارم خود ازدواج کند و تشکیل خانواده بدهد , و نگاه کردن به غریبه های نامحرم هم که جایز و ممکن نیست !

پس لطفا بفرمائید این فرد چه خاکی باید بر سر خودش کند ؟

آیا این ابلهانه نیست که فقط با شنیدن اوصاف , آن هم از زاویه دید دیگران  تن به ازدواج و وصلت با کسی بدهیم که اورا ندیده ایم ؟

آیا این احمقانه نیست که شریک زندگی من را که میخواهم یک عمر با او زیر یک سقف زندگی کنم , مادر و خواهرم برای من بپسندند و انتخاب کنند ؟

اوج مسخره بودن این تفکر و بی اساس بودن این عقیده درست  زمانی هست که میگویند: یک نظر حلال است !!!


که آدم میماند به این حکم مسخره قاه قاه بخندد , یا به حال ابلهانی که آنرا باور میکنند زار زار گریه کند ؟

حالا عده ای  برای توجیه این تفکر نادرست و غیر عقلانی تفسیر احمقانه تری دارند و میکنند و میگویند :

غرض از نگاه نکردن به نامحرم , همانا نگاه نکردن با دیدی شهوانی و جنسی میباشد و اگر نگاه شما پاک و بدون شهوت و هوس باشد , موردی ندارد و جایز است !

چطور میشود انسانی به کسی که هم برای ازدواج و تشکیل خانواده و هم برای  لذت و کامجوئی پس از آن , میخواهد همسرت گردد نگاهی شهوانی و جنسی و خریدارانه ای بنابر سلیقه شخصی خودش نکند و نداشته باشد ؟

و آیا میتواند او را مانند خواهر و مادر خود خودش بداند و بنگرد و نگاه کند ؟

بغیر از این چطور میشود تشخیص داد که نگاه جنسی و شهوانی هست یا نگاهی پاک و نجیبانه ؟

که این گروه آنرا به نگاه ناپاک و شهوانی به نامحرم تعبیر میکنند و میگویند !!

و چطور میتوانند امری که مربوط به عصب و سلول های خاکستری مغز و قرنیه و زجاجیه و عنبیه میباشد را به آموزه های دینی نسبت بدهند و آنرا به دستور خدا منتسب کنند و ارتباط بدهند ؟

وگیریم , اگر این مهمل هم دستور خدا باشد , آیا خود خدا عقلش نمیرسید که دستگاه بینائی را جوری طراحی کند که نگاه به محرم و نامحرم جداگانه و و بنابر دستور و فرمایش و بنابر خواسته خودش باشد و کار کند ؟

اینجاست که حکیم عمر خیام نیشابوری میفرماید :

یا رب تو جمال آن مه مهرانگیز
آراسته ای به سنبل و عنبر نیز

تو حکم چنان کنی که در وی منگر
این حکم چنان بود که کج دار و مریز

هیچ نظری موجود نیست: