پنجشنبه، آذر ۰۷، ۱۳۹۲

ملتی عقب مانده و خرافاتی یا روشنفکرانی درمانده و خیالاتی

مردمی عقب مانده و خرافاتی یا روشنفکرانی درمانده وخیالاتی



چندیست تعداد نه چندان کمی از کسانیکه دستی بر قلم دارند ,

بنابر عللی همچو درماندگی !  لبه تیز قلم را به سوی مردم برده و بر حرمت و حیثیت  آنها خط میکشند و هر چه که احساس میکنند و در فکرشان هست بی
محابا  نثار مردم میکنند !

 در یکی ازوبسایت ها مطلبی درباره لزوم انقلاب فکری -فرهنگی دوباره برای مردم ایران خواندم  که نگارنده مطلب ,  مردم  را غرق در جهل و خرافات و حکومت وقت را لیاقت آنها میداندو تصور نموده است .

و جامعه  خود بزرگ بین و از خود راضی و مغرور که  با  تمام بیچارگی و 
درماندگی اش( عین عبارات نویسنده میباشد )

چون  را ضی نیستند که حرفها ی ایشان را گوش کنند و به ساز ایشان برقصند را محکوم به نیستی و سزاوار همین حال و روز میدانند !

 بفکر فرو رفتم ....


بزرگانی همچون کسروی و  شفاء وسیرجانی

با آن شهامت و بزرگی و دانش وبا تمام حقی که
به گردن مردم در روشنگری و آگاهسازی آنها داشتند , 

اجازه چنین گفتار و ادبیات و نوشتار سخیفی را
در مورد مردم بخود ندادند وچنین نکردند.... 
  
برادر من  از جامعه ای که روشنفکران و روشنگران و آگاه کنندگانش امثال من و تو باشند , چه توقعی دا ری؟

دوست عزیز ملت عقب مانده هستند یا شما درمانده شدید و کم آوردید ؟

آقای محترم , مردم  خرافاتی شدند  یا شما  خیالاتی هستید ؟ 




من نمیتوانم جهل و نادانی خودم و عدم شناخت صحیح و درست از مردم را در پس عیبجویی از برخی رفتار نادرست آنها پنهان کنم و بپوشانم ... 

تو نمیتوانی بریدن و درمانده شدن  و میل به فرار خودت را با لایق بودن آنها در همین وضعیت موجودبدنی و  توجیه کنی و خودت را از همه چیز مبرا سازی ....

شما نمیتوانید بدون قبول اشتباه و اقرار به آن و پوزش خواستن بخاطر گرفتار کردن مردم در این بلا توسط شما , دوباره داعیه فهم و دانستن کنید و نسخه جدید برای آنها بپیچید و نوع  حکومت دلخواهتان را به آنها حقنه کنید ....

بخودتان و گفتار و رفتار و برخورد تان  با یکدیگر نیم نگاهی بیندازید تا دلیل بی تفاوتی و بی توجهی مردم را نسبت بخود تان دریابید و بفهمید ....

چکار کردید که توقع دارید مردم دست از خرافات بردارند و تو را باور کنند ؟

در کدام جایگاه و مقام هستی که انتظار داری مردم به تو اطمینان کنند و قبولت داشته باشند ؟

در کجا یار و همراه مردم بودی تا همراه و همیار تو شوند ؟

از کجا میدانی که حق با توست که مردم را از داشتن حق محروم میکنی ؟

آیا هیچ فکر کردی که همین خرافات که گفتی برای آنها و از نظر آنها  جز اعتقادات  آنها میباشد و هست  ؟

آیا مطمئن هستی که راه و روش تو درست بوده که آنها را متهم به نفهمیدن و ندانستن میکنی ؟

آیا به نتیجه کار کسانی که حرف تورا سی سال پیش میزدند نگاه کردی ؟

چرا بجای آنکه یقه ان کت کراواتی هائی که جلو افتادند و مردم را به چاه انداختند نمیگیری و آنها را متهم نمیکنی ؟

چرا آنها که با خیالات پوچ خود مسبب اصلی این خرافات شدند را به جهل و حماقت و بلاهت خودشان آگاه نمیکنی ؟

خرافاتی از عکس آقا را در ماه دیدن بالاتر میدانی و دیدی ؟

جهالت و بلاهتی برتر از درآمدن و طلوع  خورشیدشان از غرب داری و میدانی ؟

آنها هم ٣٥سال پیش عین همین حرفهای تورا میزدند و میگفتند ......

در آخر احترام مردم را داشته باش و حرمت آنها را حفظ و رعایت کن

و نجابت آنها را حمل بر جهالت نبین و ندان ...

آینه چون نقش تو بنمود راست
                                     خود شکن آینه شکستن خطاست 

                
      

هیچ نظری موجود نیست: