شنبه، آبان ۱۱، ۱۳۹۲

معضلی بنام مزاحمت خیابانی و متلک پرا ندن و تیکه انداختن !

معضلی بنام مزاحمت خیابانی و متلک پرا ندن و تیکه انداختن !

این معضل  بر خلاف تصور جوانان امروزی مربوط به محدودیت ها وقوانین 
جمهوری  اسلامی نمیباشد , بلکه دارای سابقه دیرین و ریشه دار وعمیقی هست.

 بنوعی اینکار برای مردان و پسران عادت شده و جز فرهنگ نداشته ما محسوب میگردد.
وطبق مشاهدات و تعاریف ,  برای آنها باحجاب و بی حجاب و بد حجاب و چادری و مانتوئی و روپوشی و برقعی و روبنده دار   .....غیره ندارد و فرقی نمیکند.




و ما ایرانی ها چون باید در هر کاری افراط کنیم !

و تا  آن را به گند نکشیم ول کنش نیستیم.....

 تا.....  روزی که سبب تنفر و انزجار و در آخر باعث انفجار ما گردد!
 
و طبق معمول باید اجبارا در قبال آن هزینه مالی و جانی سنگینی بپردازیم ....

 تا که شاید دست از آن برداریم.

 در حال حاضر شکایت و اظهار تعجب و گلایه و ترس و عدم امنیت دختر خانم ها و زنها از مزاحمت و متلک های مردان متاهل وزن و بچه داری هست که در اینکار گوی سبقت را از پسران عزب و مجرد ربوده اند ......

هرچند دلیل عمده این رفتار شرم آور و زشت و ناپسند بیکاری وکار نداشتن وعلاف بودن آنهاست , ولی  در اصل نشان از سقوط ارزش های اجتماعی و مرگ مردی و مردانگی دارد و حاکی از رشد  بیشرفتی و بی غیرتی میباشد.

واز هر زاویه و از هر راه و منظری به این معضل بنگریم ؛

به دلایل و عللی چون :

 فقر فرهنگی و

بی بزرگتری و  

عدم آموزش برخورد درست با جنس مخالف  و

واکنش های غلط وتحریک آمیز واشتباه زنها ودختران میرسیم .

اما .......

پسرها  با تحمل هزینه و گاه با قرض به اصطلاح تیپ میزنند و برای  ورود به اجتماع و نشان دادن بلوغ خود و به چشم آمدن و مطرح  شدنشان از سر بیکاری  با دوستانشان  در مکانهای پرتردد گرد هم می آیند و در عین حرافی و گفتگو ,  رهگذران مخصوصا دختران را زیر نظر دارند... ,

تا که دختری نظرش را بگیرد و یا دختری با رفتارش توجه اورا جلب کند ,
و  پسرمایل به تماس و ایجاد آشنائی با دختر شود.

 چون راه ارتباطی انسانها برای رساندن منظور و  خواسته از طریق کلام و از راه دهان میباشد,  پسر هم  به همین قصد  به  سوی  دختر میرود .... 

ولی چون  فهم و شعور کافی ندارد و
فرهنگ آن را نمیداند  و نمیشناسد و
چون هیچ آموزشی در مورد برخورد متناسب با 
جنس مخالف و نحوه تماس  با اورا هم ندیده و بلد نیست...... ,

به جای آنکه خونسرد و مطمئن و با آرامش و نرمی نزد دختر برود و
 مثل یک انسان  متمدن  تمایل و خواسته اش را بیان و ابراز کند  و
از منظور و غرضش سخن بگوید تا اطمینان اورا جلب کند.... ,

جلو میرود و گاله را باز میکند و میگوید :
جوووو ون !
جیگرتو بخورم ....!
بابا ت از کدوم قصابی گوشت میخره ؟
مامانت میدونه اومدی بیرون ددر ...؟

یا با بلاهت تمام :

این چه تیپییه که زدی ؟
خرج عمل دماغت چقدر شد ؟
و مهملاتی از این قبیل و ......الباقی .

دخترهم آشفته , در پاسخ به این حماقت با بلاهت  شروع به هتاکی وفحاشی  میکند و این خود نفت بر آتش است و  گاهی  کار به در گیری و زد و خورد  میرسد و میکشد .....



این مشکل هم مانند بسیاری از مشکلات ما کاملا فرهنگی و تربیتی میباشد.
و باید برای حل و رفع آن میبایستی از همان کودکی و در خانواده و توسط  مادر , خصوصیات جنس مخالف و برخورد درست  را آ موزش بدهند  و و به آنها تفهیم کنند . 

 ولی اگربخواهیم  حل این مشکل را هم به حکومت و دولت جمهوری اسلامی واگذارکنیم ؛  مطمئنا  این معضل را هم  میخواهند با اعدام درملاء عام و حبس و  زندان و آفتابه به گردن انداختن و در خیابان گرداندن وبا  این  حرکات بیهوده و بی نتیجه و احمقانه برطرف کنند چرا که تجربه به ما نشان داده که آنها فقط میتوانند در این حد فکربکنند و عقلشان بیشتر از این نمیکشد و فهمشان هم نمیرسد!! 

           *   *     *             ****          *   *    *

 اما اجازه بدهید مطلب بسیار جالبی از نحوه اولین برخورد و  تماس و ایجاد ارتباط (یا  همان دختر بازی ایرانی خودمان  ) از پسران و دختران ژاپنی برایتان بگویم :

در ژاپن اصلا چیزی بنام متلک پراندن و تیکه انداختن وجود ندارد و هر چقدرهم درباره آن  توضیح هم بدهی نمیفهمند و درک نمیکنند !

و هیچ جوانی سر چهارراه و یا کوچه ای علاف نمی ایستد و نگاه خیره و  زل زدن را بی ادبی وبی احترامی میدانند .

ولی شبهای شنبه هم پسران و هم دخترها تیپ میزنند ( تیپ هائی واقعی که معرف و مشخصه افکار و شخصیت و منش و مرام آنهاست که شناخته شده میباشد و با یک نگاه , تقریبا میتوان آنرا بدرستی حدس زد )  و به مکانهائی که شناخته شده هست میروند .

 در آنجا  به دنبال هم تیپ خودش و یا نزدیک به آن میگردند و به انتظار مینشینند,
 و گاه شده که بخاطر پیدا نکردن هم تیپ خودش پس از ساعتها انتظار به خانه بر میگردند!

و وقتی از او سوال کنی که چرا ؟
این همه دختر اینجا هست ؟

خیلی جدی میگوید :

بله هست ولی هم تیپ من نیست ,
پس چرا وقت خودم و اورا هدر کنم و لذتی هم نبرم ,
میروم خانه و موزیک گوش میکنم یا تلویزیون میبینم بهتر است !!

اما بسیاری از آنها  با دیدن  و برانداز یکدیگر و در صورت  پسندیدن  برای ابراز این تمایل قدم پیش میگذارند...

 (( بیشتر پسر ها  ( ٩٠ درصد ) پیشقدم میشوند))  

و بنابر حالت روحی و شخصیتی خودشان به دختر نزدیک میشوند...

 ( برخی خونسرد و مطمئن و بعضی خیس عرق و لرزان و عده ای خشک و رسمی و صریح و سریع و گروهی آرام و قدم به قدم )


و کاملا از روبرو و جلو,

[ غیر ممکن است از پشت سر و ندیده  کلامی حرف بزنند] 

و در نهایت ادب و احترام ,  بی تردید و صددرصد اولین گفته این سوال میباشد :

روز بخیر یا شب بخیر ,

واقعا معذرت میخوام و ببخشید

 آیا منتظر کسی هستید ؟

یا با کسی قرار دارید؟

و دختر باید حتما جواب بدهد و موظف به جواب دادن میباشد .

که همیشه با لبخند و خنده و خم کردن سر به نشانه احترام و محترمانه یا عذر میخواهند و یا تشکر میکنند . 

اگر دختر گفت:   متاسفم , یا مرا ببخشید , بله منتظرکسی هستم ,

صددرصد پسر خیلی سریع  معذرت خواهی میکند و دنبال دختر دیگری میگردد .

و خیلی کم پسرانی هستند که آهی میکشند و خودشان را کج میکنند و حالتی میگیرند که خیلی حیف شد و زود میروند وتا رفتن آنها دخترتند وتند معذرت خواهی میکند... 

ولی اگر دختر گفت : متشکرم ...نه , منتظر کسی نیستم .
که این نشان قبول پسر میباشد.

 واینجاست که باید پسر شروع به توضیح دادن در مورد تصمیم و برنامه آن شبش برای دختر بکند ...

مثلا : شام را فلان رستوران میخوریم  و بعد از آن به فلان بار  یا دیسکو و یا شهر بازی و یا سینمامیرویم  و یا قدم زدن در خیابان ویا ماشین سواری و یا قرار رفتن به یک سفر کوچک در روز یکشنبه و .......

و دختر هم با دقت  از هزینه و مکان رستوران و مسافت و مهمتر از همه از مدت زمان باهم بودن  سوالاتی میپرسدآنرا مشخص و تثبیت میکنند.

 ولی  بیشترآنها با هماهنگی و توافق دوجانبه  , قرارها  را باهم طی میکنند و 
عازم تفریح  و گذراندن ساعاتی خوش باهم میگردند .

 اما نکته بسیار جالب در این است که :

آنها در تمام مدتی که باهم هستند و به هر کجا که میروند...., 

 پسر فقط پول و خرج خودش را میدهد و دختر هم هزینه خودش را  میپردازد!!

و بقول معروف دنگی دونگی حساب میکنند.

  و شنبه شب ها در بارها و رستورانها و ....

میبینید که آنها با خنده و شوخی و صمیمیت باهم خوردند و بودند ....
ولی پای میز حساب مانند دو نفر غریبه میمانند و بدون هیچ تعارفی ,

هرکسی سهم خودش را حساب میکند   .....!!

و اگر پسران ژاپنی متلک ما را نمیفهمیدند و تعجب میکردند ,
ماهم اینکار را نمیفهمیدیم و هضم نمیکردیم !

ولی منطق بسیار قوی و مستدل  و مفیدی در پشت این حرکت  خوابیده, 
 
ودلایل بسیار معقول و مفیدی  برای اینکار دارند...

و اگر از آنها بپرسی چرا ؟

 هم دختر و هم پسر میگویند :

با اینکار ما از رودربایستی کردن و نمک گیر شدن و تعارف الکی کردن , خودنمائی 
 و سوتفاهم و اختلاف ها , خرده حساب ها و شک و تردید ها و... جلوگیری میکنیم.
 
 وبا  پاک بودن حساب و پرداخت سهم هر کدام از ما ,
 آزادی  و اختیار خودمان را  حفظ میکنیم.

 و درطول  مدتی که باهم هستیم, 

هر لحظه در صورت بروز اختلاف و یا مشکلی ....

هرکدام از ما  بسیار راحت و بی دردسر و بدون  هیچ عواقبی  ,

میتوانیم از هم جدا شویم وبه خانه  برگردیم  !!
 

هیچ نظری موجود نیست: