یکشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۹۱

از معاونت وزارت دارائی ((مجتبی واحدی )) تا معاونت وزارت اطلاعات (( سعید امامی ))

از معاونت وزارت دارائی ((مجتبی واحدی )) تا معاونت وزارت اطلاعات (( سعید امامی ))
آقای مجتبی واحدی سلام ،امیدوارم حالتان در کشور شیطان بزرگ خوب باشد و دورانتان که نمیدانم
جیره و مواجب و خرج زندگیتان از کجا در میاید ؟ بر وفق مراد باشد .//
هر چند گفتگو با کسی که در طفولیت مشاور و در سن ۱۷ سالگی رئیس دفتر یک شیخ شجاع باشد
و همزمان با تمام مشغله ها تا معاونت وزیر دارائی که یکی از سنگین ترین وزارت ها از نظر کاری
هست به مهندسی شیمی هم دست پیدا کند ،باید بسیار مشکل باشد ولی،
آقای واحدی ، مطلب شما را در مورد مصاحبه جنجالی شده آقای رضا پهلوی خواندم ،که از بابت
مترجم و ترجمه و زبان حق را به شما میدهم و شما هم در مصاحبه خودتان فقط همان جمله را
حق گفتید و بس .//
 
در مورد گفته های شما ،قضاوت با خواننده عاقل ،چرا که من با چند بار خواندن هم و با مقایسه
با گفتارهای قبلی و مواضع پیشین شما ،مطمئنم که هنگام مصاحبه در حالتی ورای حالات قبلی
خود بودید ! که ارزش صحبت ندارد و بگذریم .//
تنها به این نکته اشاره میکنم که آیا بنابر تفکر شما و نسبت تشابه دیکتاتوری به شاه
مرحوم و رهبر معلوم ، سبب دریک جایگاه قرار دادن فرزندان آنها هم میشود و میتوان
چنین کاری کرد.؟ ولایتعهدی و شاهزادگی ؟؟
که با این حساب میتوان شما و سعید امامی معروف که امیدوارم به فرجام بدمزه و شوم
او گرفتار نشوید، را در یک جایگاه و یک منظر و همپالگی و یکسان دید .//
هردو در مکتب جمهوری اسلامی به ریش و پشم رسیدید و بالغ شدید،
هردو از صدقه سربلبشو انقلاب به نان و نوا رسیدید،
هردو تا پای جان برای آخوندها جان کندید که یکی تان فعلا جان داده ،
هر دو در جنایات این رژیم سهیم بودید و مشارکت داشتید ،
هردو از جانب همان حکومت طرد شدید،
هردو تا قبل از دستگیری هیچ بدی در حکومت ندیدید و بعد از آن نطقتان باز شد ،
هر دو اگر مشکلی نبود هنوز پایه های ولایت را مستحکم میکردید ،
هر دودر آب و هوا واز نعمت سرزمین شیطان بزرگ برخوردار شدید ،
هردو با پته رئیس بر آب افتادن به پیسی و مذلت سیاسی افتادید ،
و هردو سروته یه کرباسید و برو یکی دیگه روسیاه کن ........
ببین عمو ، یکبار خودت این چند تا چیز رو بخون و با گذشته و حالت مطابقت کن
تا بفهمی پشت گوش کی مخملی هست ....آره عزیز جان خودتی ......
با یه تلفن مشکوک شدی سخنگوی جنبش سبز کروبی ، که خوب با دوتا گوشی سه
یا چهارنفر نمیتونند حرف بزنند که شاهدی هم باشه :
{من در آخرين تماس تلفنی که (قبل از حصر) با آقای کروبی داشتم ايشان از من خواستند
که يک سری نکات را مطرح کنم که بنده از قول ايشون نقل کردم که حکومت اگر شجاعت
و غيرت دارد ايشان را محاکمه کند. همچنين مقايسه اين حکومت با زمان شاه و اينکه اين حکومت نه جمهوری است و نه اسلامی را از قول آقای کروبی نقل کردم. اين نکاتی بود
که ايشان مشخصا از من خواستند به عنوان سخنگوی ايشان مطرح کنم. بعد از آن نيز
کوشيدم بين جايگاه شخصی خود و جايگاه سخن‌گويی آقای کروبی تفکيک قايل بشوم.
هرآنچه که بنده به عنوان سخن‌گوی ايشان مطرح می‌کنم ايشان قطعا قبول دارند.
بنده اين کار را به درخواست ايشان انجام دادم؛ سمت مشاورت از قبل وجود داشت. }
البته من با آن عبارت آقای موسوی موافق نبودم، ولی حتی اگر از دوران طلايی
آيت‌الله خمينی هم هم صحبت می‌کنند، مقايسه می‌کنند با آن زمان که {حداقل در حرف
و سخن به آزادی‌های مردم اعتراف می‌شد؟}. امروز که در حرف و سخن هم می‌گويند
که کسی حق ندارد به رهبری انتقاد کند. //
در ضمن شما تنازل قانون اساسی و تا نبودن یک موافق ولایت فقیه برای رویاروئی
نه معلوم هست قبول داری نه جرت گفتن قبول ندارم رو داری !!
((خبرنگاران سبز: آيا شما عضو اين شورا هستيد؟
ــ خير، ولی تاکنون در باره برنامه‌هايی که داشته‌اند با بنده نيز مشورت کرده‌اند.
نه بنده و نه هيچ کدام از نزديکان آقای کروبی عضويتی در «شورای هماهنگی
راه سبز امید» ندارند. !!))
اما عرض می‌کنم که برادرانی که در آن شورا هستند از لحاظ مواضعی که در
مخالفت با استبداد، درخواست انتخابات آزاد، و تاکيد بر حق مردم دارند تفکر
و مواضعشان بسيار با تفکر و مواضع آقای کروبی نزديک است.//؟؟

هیچ نظری موجود نیست: