چهارشنبه، فروردین ۲۱، ۱۳۹۲

آقای بابک داد ، باور کنید ما هم این چیز ها را میفهمیم


آقای بابک داد ، باور کنید ما هم این چیز ها را میفهمیم


 
 

مطلب و نوشته شما را بدقت خواندم  و به شرافت و خویشتنداری و مردانگی شما هم درود میفرستم .

اما دوست گرامی شما هیچ از خود نپرسیده اید که در میان تمام زندانیانی که روزگاری کارگزار و خدمتگزار حکومت بودند و شاید هنوز هم کلیت نظام را قبول داشته باشند که دارند ، و مطیع  اوامر ولایت فقیه هم باشند که هستند ،

چرا فقط مهدی خزعلی آماج تیر طعنه ها و کنایه ها و مخالفت دیگران قرارمیگیرد ؟

و به چه دلیلی اینگونه برخی ها  حساس و برانگیخته گشتند که رسم فتوت را
هم نادیده گرفته و چشمانشان را بسته اند و رعایت در بند بودن ایشان را هم نمیکنند و حرکت های ایشان راهم مد نظر قرار نمیدهند  ؟

و چراین حساسیت  و نامرا دی و مخالفت ها را در حق خانم نسرین ستوده و در مورد اعتصاب غذای ایشان نکردند و نمیکنند  ؟

من این را از نظر شخصی خودم میگویم , و میدانم درد اکثر کسانی هست که نسبت به این مطلب حساس و برافروخته میباشند.

اولین مطلب غیر قبل هضم  ، ادبیات طرفداران و هواخواهان ایشان است , نگارش و ادبیات اغراق آمیزی که او را در حد یک قدیس منزه و پاک و مظلوم نشان میدهد!
 با روشی که انگار دارند ترحم را گدائی میکنند.....

(( چناچه گوئی ایشان هم هنگام بدنیا آمدن ،
فریاد [[یامرگ یا دمکراسی ]] را سر داده اند واز بدو پیدایش نظام ،
 یکی از علمداران و علم کشان بیرق آزادی و آزادیخواهی بودند
و سهم بزرگی در آگاهسازی توده های گمراه و بیکس و کار جامعه ایرانی دارند !!))

هواخواهان ایشان گذشته و کارنامه ایشان را نادیده میگیرند ،

که باز تا اینجای مطلب قابل تحمل و قابل گذشت است........ ،

اما این دسته از دوستان به این مقدار رضایت نداده و ازاعتصاب ایشان چماقی درست کرده و با آن بر دهان و فرق سر دیگران میکوبند!

که چون آقا مهدی درسلولی نمور و تاریک در ته زیرزمین و دالان های اوین , 
مشغول گرفتن رژیم و یا اعتصاب غذای خشک و تر و یا نمدار ، خودشان هستند....
 حرف ازهیچکس دیگری نزنید و شما نیز بایدهمگام با ما قربان صدقه ایشان بروید!

و ذکر شرح مصیبتهای جگر سوزی را که در انفرادی میکشد را با سوز و گداز وایجاد احساس ترحم برای خواننده گان بنویسید و به آن  بپردازید.

 واین اعتصاب غذائی که به نظر من کاملا غیر عقلانی و اغراق آمیز و بنوعی مایه تمسخر و دست انداختن برای برادران هست را چنان بزرگ جلوه میدهند که در صورت اثبات خلاف آن هیچ راهی جز مرگ در قبال رفع ننگ برایشان باقی نمی ماند.
 
(( خدا وکیلی خود شما به عقلتان جور در می اید که ایشان صدروز هست که در اعتصاب غذای خشک هستند و فقط ضربان قلبشان کمی کند شده باشد ؟))

 وچرا و به چه دلیلی این ننگ و یا افتخار ( که ارزانی خودشان باد ) را تعمد دارند و میخواهند چون منتی بر گردن ما بگذارند و دستی دستی ما را بدهکار و مدیون  ایشان بکنند؟

و از طرفی ، ما نگران لوث شدن مطلب و دستاویز قرار گرفتن این اغراق بزرگ 
درجناح حکومت و تمسخر آنها ونیزتعمیم آن به همه موارد و کنش های همه زندانیان میباشیم ،
که دیر یا زود خواهیم دید و خواهیم شنید .//

من برای اینکه در شخصی ایجاد حساسیت و کدورت نکنم از نوشته ای نام نمیبرم ،ولی شما میتوانید با مراجعه به بالاترین و با نگاهی به  لینکهای مربوط به این قضیه و ادبیات و نگارش و برخورد آنها این حقیقت را ببینیدو بوضوح حس کنید .

دیگر آنکه این اعتصاب غذاهای بیهوده و بی نتیجه این آقازاده که مدت شصت روز قبلی آن هم با کلی نوحه و ماتم سرائی و و بزرگنمائی این دوستان همراه بود،

آیا نتیجه ای جز اتلاف وقت و به حاشیه بردن اخبار اعدام ها و تحت الشعاع قرار 
دادن اخبار فضای مجازی داشت ؟

که بنظر من نتیجه دیگری ,  جزگردش و تفریح  و تفرج و لذت بردن از  
کوهنوردی بعد از آن اعتصاب غذای شصت روزه !
 برای هیچکس جز خود ایشان نداشت .

که بجای شاخ ، درخت چنار بر کله آدم سبز میکند
که کدام آدمی با عقل سالم یا در گفتارش صادق ,  
پس از شصت روز نخوردن میتواند  به کوهنوردی برود ؟

که نه رنج نخوردن ایشان
ونه  آن همه آه و ناله دوستان ایشان..... 
هیچ نتیجه ای در بر نداشت وهیچ اثری بجای نگذاشت و اصلا مثمر ثمرواقع نگردید..... !

پس چرا آقا مهدی باید دوباره همانکار را که اصلا خردمندانه و کارساز نیست را انجام بدهند و تکرار بکنند ؟

و چرا هر دوباراز بدشانسی و بدبیاری و بدبختی ما
باید زمان اجرای هردواعتصاب غذای ایشان
 درست  قبل ازانتخابات صورت بگیرد؟

تا نیرو و انرژی دیگران برای اخبار و خبررسانی در مورد انتخابات را به 
لطف آه و ناله ها و ذکر مصیبتهای دوستانشان ,  بر این کار بیهوده تحلیل ببرند؟ 

و چرا باید اخبار مهم ،تحت پوشش این خبر مشکوک و غیر عقلانی و ناله های بیهوده تحت الشعاع قرار بگیرد و  نا قص و ابتر گردد؟

آقای داد ، بهتر است اول دوستان وهواخواهان ایشان اول روش مبارزه و نحوه گذاشتن شروط  معقول ، و وقت شناسی و موقعیت سنجی را  برای یک اعتصاب غذای موثر و کارساز یاد بدهند و حالی ایشان بکنند .

 و به او بگویند که :
 ایشان باید خودشان را با بقیه هماهنگ کنند ، نه آنکه دیگران را در وضعیت اجباری و هماهنگی ناخواسته خودشان قرار بدهند......
 
وحتما به او گوشزد کنند که آخر کار هم به کوهنوردی نروند !!

با این حال حرف شما هم متین و به حق است ; 
 حمایت از کسیکه برای دیگران با ایجاد مزاحمت و دردسر میکند,
 ولی  حس سرافکندگی و شرمساری دریاران ودوستان و همراهان و همفکران میر حسین بوجود می آورد ، بر همه ما واجب است .//   

۱۱ نظر:

بابک گفت...

جانا سخن از زبان ما می گویی

Unknown گفت...

بلبل از فیض گل آموخت سخن ، ورنه نبود

این همه قول و غزل ، تعبیه در منقارش

ناشناس گفت...

مقاله متینی بود. ولی من از آن نتیچه میگرم که حرف آقای داد درست نییست (البته با احترام به ایشان). شاید اگر از خود ایشان این سئوال مطرح شده بشود بهتر است تا اینهمه ما و شما به سرو کله خود بزنیم.

ناشناس گفت...

ببخشید من کامنت گذار قبل هستم: منظورم از خود ایشان خود اقای دکتر خزعلی است.

Unknown گفت...

دوست عزیز ، من در خوشبینانه ترین حالت فقط میتوانم تصور کنم که ایشان بر اثررنج و عذاب از جنایات پدرش و گذشته تاریک خودشان دست به چنین اعمال غیر منطقی و بدور از خرد میزنند ، در خوشبینانه ترین حالت..... !!

و در بدبینانه ترین حالت ، میتوان تصور کرد که ایشان اصلا در اوین نیستند و در اتا قی در وزارت اطلاعات مشغول محاسبات و بررسی واکنش های مربوط به این نمایش و محاسبه و برآورد زمان و وقتهای تباه شده و به هدر رفته کاربران مجازی ایرانی در این سناریو میباشند ...!!

پس در دو حالت تذکر این مطالب به ایشان بی ثمر و بیهوده میباشد .//

ایشان پس از عمری در بطن رژیم بودن و همکاری با سعید امامی و آگاهی از بسیاری از جنایات و خیانتها و جیک و پوک حکومت بعنوان افشاگری موضوع قتل احمد خمینی و آیت را که مربوط به بیست و سی سال قبل است و همگان میدانستند عنوان کردند !!!

ناشناس گفت...

آقای عزیز به جای الفبای مبارزه یاد دادن به دیگران مراعات این الفبا را بکن که افراد حق دارند به دلایل و اشکال خود انتخابی شان مخالف یا منتقد جمهوری ظلم و جور اسلامی ایران باشنذ. مزاجتان نمی پذیرد راه خوذ را بروید. حرف و شعار را ول کنید که این قبیل در خارج زنگ تفریح است و سرگرمی. نکند دلت خوشه که با این حرف ها داری مبارزه می کنی. اگر جنین واقعن که خودتو به زحمت انداختی و ما رو پاک شرمنده کرذی.

ناشناس گفت...

آقای عریز انسان شرافتمندی به جهت آنکه وجدان انسانی اش تاب نیاورده به مبارزه و مخالفت با حکومت جانی و جانی پرور پرداخته و حالا در زندان است و مقاومت می کند. حرف شما چیست جز اینکه انتظار دارید چه باید کرد تی تیش مامانی تان رابه ایشان آموزش دهید. حرف شما واقعن چیست؟ آن را به او بگویید یا از او بخواهید که اگر ایران بودید خودتان انجام می دادید. وگرنه حدف زدن که مفت است.

ناشناس گفت...

ایشان در بطن رژین نبوده اند. هیچ شغلی هم نداشته اند جز اینکه چشم پزشک اند و سرباز دوره جنگ در دفاع از میهن شان. ایشان در دوره دانشجویی حتی عضو انجمن اسلامی دانشگاه هم نبوده اند. به لحاظ درسی یکی از ممتازترین دانشجویان بوده اند. نمره کنکور بسیار بالایی داشته اند. عزیز من شما ایرانی هستی اول می زنی ظرف رو می کشی بعد میگی موضوع چی بود یارو کی بود.

Unknown گفت...

دوست ناشناس عزیز ،دشمنتان شرمنده باشد ، بنده هنوز خودم را یک مخالف هم نمیدانم چه رسد به یک مبارز !!

بنده الفبای آگاهی را خدمتتان عرض کردم ،تا شما هم بتوانید ، دوست را از دشمن بشناسید .//

Unknown گفت...

دوست ناشناس عزیز ،شما با این مقدار شناخت از ایشان تقصیری ندارید ، ایشان برای شما یک چشم پزشک و یک سرباز آشخور وظیفه فقط بوده است،

خوشا بحالتان که از همکاری ایشان با سعید امامی و سربازان گمراه امام زمان هیچ آگاهی و اطلاعی ندارید ، خوشا بحالتان .......

Unknown گفت...

دوست محترم ، شما خودتان به من بگویید که یک آدم باشرف ، میتواند طرفدار جمهوری اسلامی باشد ؟

اگر جواب شما ،بلی است ،.خداوند به شما عقل و وجدان و چشمی بینا بدهد .