جمعه، شهریور ۳۱، ۱۳۹۱

اختلاف سطح آگاهی در جامعه ما وحشتناکتر از اختلاف طبقاتی و اختلاف عقیدتی هست

اختلاف سطح آگاهی در جامعه ما  وحشتناکتر از اختلاف طبقاتی و اختلاف عقیدتی هست 



اگر در ایران اختلاف طبقاتی وحشتناک سبب شده که فقرا، فقیرتر و پولدارها ، پولدار تر بشوند و آمار طلاق و اعتیاد و بزهکاری بالا برود...

 و اگر اختلاف عقیدتی خشک و  یکسویه هم باعث تنشهائی در سطح روابط 
خانوادگی  و اجتماعی  ما گردیده و حتی  در کلانترین سیاست ها و تصمیمات  دولتمان  نیز در روابط بین المللی  رخنه کرده  است ...

(( و میدانیم که همان ها  مستقیما  بر زندگی و رفتارهای  ما تاثیر میگذارند ))

اما ...  

 اختلافی  به مراتب ویرانگر تر و دهشتناک تر از این دو اختلاف در ما  وجود دارد 
که چندان به آن توجهی نشده و نمیشود , و آن اختلاف سطح آگاهی بسیار شدید در اقشار مختلف جامعه  کنونی ما هست که بر سر کنش ها و واکنش های آنها  سایه ای سنگین  انداخته است .


میدانیم که ریشه اختلاف از عدم تفاهم  در برداشت مشترک از یک مطلب است و
 از آن بوجود می آید.

 و همچنین میدانیم که عدم تفاهم  نیز بعلت برداشت های متفاوت از یک  مفهوم
 تثبیت نشده شکل میگیرد و بروز میکند . 
 
به زبانی ساده تر وقتی آگاهی و دانسته های  دو نفر از یک مطلب مشترک  
بصورتی مستند و مشخص و شفاف در مراجع و ماخذ ها  معتبر تعریف یکسانی
 از آن نشده و نداشته باشند ,  بناچار برداشت های آنها هم  از همان مطلب
 یکسان نیست بلکه گاهی متفاوت و گاه مخالف و متضاد یکدیگر هم  هست .

و این خود ریشه اصلی بی اعتمادی و دلیل اصلی بروز اختلافات میان افراد خانواده 
و افراد یک اجتماع میباشد . 

 برای مثال،، همه ما خواهان دمکراسی و حاکمیت قانون در کشور خودمان هستیم ,  
و میدانیم برای رسیدن و بدست آوردن آن  نیاز به همبستگی و داشتن هدف مشترک و مبارزه پیگیر داریم ، اما  هرگز ما به آن  دست نمییابیم و به آن نمیرسیم ،چون برداشت های ما از  دمکراسی و قانون و همبستگی و مبارزه یکی نیست و با هم  متفاوت است و با یکدیگر فرق های اساسی دارند!

برای امتحان از ده نفر از اطرافیان خود بپرسید دمکراسی یا مبارزه  یعنی چه ؟

مطمئنم که حتی سه نفرشان هم با هم در فهم از معنا  و در برداشت از آن  , با یکدیگر هم رای و هم نظر و هم فکر نیستند !!

 و چون  هر کسی هم بنابر سطح فهم و آگاهی و دانسته های  خودش ، خود را برحق میداند پس  سرسوزنی هم دراینمورد کوتاه  نمی آید و نمیبخشد وهمین است که بر
آتش اختلاف آنها دامن میزند .  
و دامنه این اختلاف در عوام و خواص بتدریج از حد اختلافات خانوادگی به  درگیری های اجتماعی تبدیل میشود و حتی از این هم فراتر رفته تا کار به برخورد فیزیکی و تصمیم به جنایت برای حذف طرف مخالف خواهد شد که همین سبب بوجود
آمدن احساس عدم امنیت در زندگی افراد جامعه میشود ...

[ همان بلائی که پس از انقلاب گریبانگیر ماشده و هنوز هم گریبانگیر ما هست ]
  
                  
 در هر اجتماعی کسب آگاهی , یا از راه بینائی و دیدن اتفاقات و یا خواندن کتاب و مطالعه هست و یا از طریق شنیدن اخبار از دهان دیگران و گوش سپردن به سخن
 استادان و واعظان ممکن و میسر میگردد .

پس آگاهی های ما یا  از  تصویری که میبینیم و کتابی را که میخوانیم و حرکتی را که مشاهده میکنیم ، یا از راه شنیدن صدا ها و گفتار ها در ذهن و یاد  ما ذخیره و دسته بندی میشود.

  که  صد البته که دیدن و خواندن مطمئنترین و بهترین راه برای یادگیری و کسب آگاهی هست .

اما بنابر آمارها و تحقیقات ،آمار سرانه مطالعه هرایرانی در روز از ۲ دقیقه تا ۸ دقیقه میباشد،

((که عمق این فاجعه  در بلند مدت از  خشک شدن اورمیه ونابودی جنگلها  و تاراج نفت و سرمایه های ملی هم دردناکتر و اسفبارتر وهولناک تر و با اهمیت تر است))
 
پس باید قبول کنیم که در کشور ما کسب آگاهی درصد بسیار بالائی از ایرانیان ، از طریق شنیدن میباشد وآگاهی و معلومتشآن متکی بر  شنیده های آنهاست .

که این معلومات و آگاهی در کودکی از مسجد و تکایا  با نشستن برپای منبر آخوند ها شروع میگردد و هر ماهه و هر ساله نیز در یاد و خاطر آنها  تمرین میشود... ،



که میدانیم این آگاه کنندگان و دارندگان معلومات هم یا آخوندهای مسجدی  و یا پیران بی حواس و پرچانه و یا خالی بندان قهارو خوش زبان در ظاهر مداحان میباشند .

که  چون منابع گفتار آنها هم  بیشتر شنیداری بوده و مستند نمیباشد دارای ثبات نیست واختلاف گفته های آنها بسیار فاحش است و گاه کاملا متضاد یکدیگر میباشند
 
و نتیجه این راه کسب آگاهی و افزودن معلومات چیزی جز بوجود آمدن گروهی 
پرمدعا و نا آگاه و قشری جاهل متظاهر به روشنفکری نبوده و نیست .

همان ها که با وقاحت و کله خشکی و سرسختی و غرور احمقانه خودش در دنیای مجازی امروزه با نامهای مستعار ترکتازی میکند ...

هم اوست که برای کم نیاوردن خودش , حاضر به از بین رفتن و از بین بردن همه چیز , حتی خودش هم میشود و هست و چنین کاری برا نیز شروع کرده و با افتخار نیز همچنان ادامه میدهد و از آن در محفلهای خودشان نیز یاد میکنند و میخندند ...
 

هیچ نظری موجود نیست: