یکشنبه، اردیبهشت ۲۹، ۱۳۹۲

می خوردن من حق ز ازل میدانست ...


می خوردن من  حق  ز ازل  میدانست ... گر می نخورم  علم خدا  جهل  بود 



آقای جواد محقق درنوشته ای ؛مدعی شدند که حکیم عمر خیام نیشابوری 
اصلا شاعر نبوده و طبع شعر هم نداشته و انبوهی از شعرهای ضد و نقیض و
 بی پایه و متناقض با کلام و فلسفه ، که پس از چهارصد سال از مرگ او در نواحی 
آذربایجان پیدا شده و زمشخری و بیهقی و نظامی عروضی ، هیچ  چیزی در مورد 
اشعار خیام نگفتند،  و اگر انیشتین ویولونیست بود ، خیام هم شاعربوده....،

[[ http://alef.ir/vdciyyazrt1avq2.cbct.html?187672]]



و این اشعار سروده خیام نیست , بلکه این توطئه صهیونیست ها به سرکردگی استکبارجهانی  برای ضربه زدن
 به نظام مقدس جمهوری اسلامی درراستای تهاجم فرهنگی میباشد.//

 و بر نسل جوان واجب است که به دیگر جوانب خیام , همچون نجوم و ریاضیات 
و علوم  وی روی بیاورند و توجه کنند, و اگر نمی آورند به رباعیات و اشعار اوهم , چون به مذاق ایشان و همفکرانشان خوش نمی آید و جوابی برای آنها ندارند
 و اصلا آنها را نمیفهمند  ,
هیچ توجهی نکنند و اگر بزرگداشتی هم برای خیام میگیرند ، باید برای آن خیامی بگیرند که ایشان میگویند و تصور میکنند و ساختند  !

ولی  بسیار عجیب است که آقای محقق که میدانند ، خیام در حین خواندن صفحه چندم کتاب شفای بوعلی ، و در حین خلال کردن
 دندانش و پس از خواندن دورکعت نماز , جان به جان آفرین تسلیم کرد ،
نوشته و  مطلب خود را با یک رباعی منتسب به خیام  به پایان میرسانند!!
 
و با آن لابد میخواهند که به حزب الهی بودن خیام استناد کنند وباز هم بگویند و بنویسند  که خیام اصلا شعر نگفته و شاعر هم نبوده است . !!!

 در افکار آقای محقق ، هر کسی که جام شرابی نوشید و یا نه ,
حتی اگر آنرا بو کرد ،آن  خدا بیخبر درست مصداق بارز لاابالی و هرزگی و بیعاری و عربده کشی و از چپ و راست خود بیخبر بودن و همواره تلو تلو خوردن است.

[[ همانند حجاب که در طرز تفکر ایشان و همپالگی های ایشان اگر زنی کمی روسرییش عقب رفت و چند تار موی او بیرون بود ، بی حجاب است وآشکارا هرزه و مظهرناپاکی و عروسک استکبار و جرثومه فساد و آلوده دامن هست!]] 

      

در منطق ایشان , محال است که آدمی بتواند شراب بنوشد وکار علمی بکند و جز اندیشمندان و مکتشفان و ادبا و دانشمندان باشد ، و اصلا شرابخوار نمیداند که سواد یعنی چه و مکتب خانه کجاست ؟

و لابد باید همه چون آخوند های فیضیه ,
(( که تمام ابتکارات و اختراعات و اکتشافات علمی جهان ، مدیون و رهون تلاش ها 
و ننوشیدن شراب از جانب آنها هست! که ما هر روز و هر ساعت ،  شاهد کسب
 افتخارات علمی  و فتح  قله های علمی جهان و بهره مند شدن جوامع بشری  از  اختراعات و تلاش  آنها هستیم !))
 باشند و  فقط آبدوغ خیار بخورند و دم کرده گل گاو زبان بنوشند و زندگی کنند .

حال بیائیم فرض کنیم که نظر آقای محقق درست است واین اشعار که به ده ها زبان دنیا ترجمه و چاپ و نشر شده و شهرت جهانی پیدا کرده اصلا  کار خیام هم نباشد، و سروده وی نیست........

اما آیا ایشان و همفکرانشان  میتوانند , فقط به یکی از آنها جوابی در خور و منطقی و عقلانی و موجه و قابل قبول  و مستدل بدهند ؟



آیا ایشان میتوانند به سراینده این دوبیتی :

من می خورم و هرکه چو من اهل بود     می  خوردن من بنزد او سهل بود 
می خوردن من حق  ز ازل  میدانست      گر می نخورم ، علم خدا جهل بود 

پاسخی منطقی بدهند ؟

و یا در فلسفه این دوبیتی :

یزدان  چو  گل  وجود  ما  می آراست     دانست ز فعل  ما چه بر خواهد خواست 
چون هرگنهی که من کنم حکم مراست     پس سوختن بهر قیامت  ز چه  خواست 

پاسخی فلسفی و مستدل و قانع کننده ارائه دهند ؟

وآیا میتوانند بگویند که اگر خیام  بقول خودشان حجه الحق بود ، چرا آخوند ها ی آنزمان از دفن او در گورستان شهر جلوگیری کردند؟ 

 و در آخراینکه ؛
 آیا واقعا امام خمینی ایشان ,  شاعر بودند و شعر میگفتند ؟ 
       

هیچ نظری موجود نیست: