چهارشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۹۲

چرا شورای اسلامی امارات متحده سفر بی بازگشت به مریخ را حرام اعلام کرد ؟

چرا شورای اسلامی امارات متحده سفر بی بازگشت به مریخ را حرام اعلام کرد ؟

 

  

به گزارش منابع داخلی امارات متحده عربی، شورای عمومی امور اسلامی و اوقاف این کشور، نهاد مسئول اجرای احکام اسلامی و امور اوقاف، در فتوایی این سفر را حرام دانسته‌ است و گفتند  :

"این سفر تهدیدی جدی برای جان فضانوردان است و این در اسلام پذیرفته نیست. این احتمال وجود دارد فردی که به سیاره مریخ سفر می کند نتواند زنده بماند و در خطر مرگ قرار داشته باشد."



[[ فکر میکنم این برای اولین بار باشد که رهبران اسلامی یک کشور برای جان انسان ها تظاهر به نگرانی و یا بها دادن به آن میکند !]]


به گفته این شورا، فضانوردان جانشان را "به حق" از دست نمی دهند و مثل کسی که خودکشی کرده باشد، بعد از مرگ "مستوجب عقوبت" هستند.

[[ چطور با هواپیمای مسافربری مملو از سرنشین به ساختمانی پر از انسان کوبیدن خودکشی نیست و عقوبتی ندارد ؟]]


دکتر فاروق حماده رئیس این شورا گفت:

"صیانت از نفس در قبال خطرات موضوعی است که در تمام مذاهب آمده و قران کریم هم می فرماید خود و دیگران را نکشید."

که ایشان گفتند و ما هم باور کردیم ؟


چطور این دیگران را نکشید آمده در قرآن کریم تان ,  برای کسی که انتقادی از اسلام کرده و یا از اسلام خوشش نیامده و خارج شده , کاربردی ندارد ؟

اما باید به آخوند دکتر فاروق حماده گفت : خودتی !!


تو دلت برای کسی نسوخته و نگران جان کسی هم نیستی و این اداها به شما نمی آید...


ایشان نیک میدانند که بنابر فرموده همان قرآن کریم شان :

انسان خلیفه الله بر روی زمین است , نه بر سطح کره ماه و یا سیاره مریخ !!


 

پس تمام دستورات اسلام و فرموده های قرآن کریم شان فقط بر روی کره زمین اعتبار دارد و قابل اجرا میباشد.

و اطاعت از الله فقط بر روی زمین اجباری هست و احکام اسلام نیز فقط بر روی زمین واجب الاجرا است ,نه در کرات و سیارات دیگر ...!

در قرآن آمده که بر روی زمین فساد نکنید ولی در مورد کره ماه و یا مریخ هیچ چیزی نگفته و دستوری هم درباره آن نداده است.

و هر چقدرهم زور بزنید و در مفاهیم ظاهری و یا مفاهیم باطنی  آیات قران بگردید و جستجو کنید , باز هم  نمیتوانید نشانه ای از تاکید الله در آوردن اسلام و رستگار شدن در جائی بغیر از زمین پیدا کنید و آنرا به خیک مسلمانان ببندید .

ولی در اصل میدانید و نگران این هستید که در مریخ و ماه دیگر جائی برای حکومت شما و امثال شما نیست و دیگر نمیتوانید با تحمیق مردم به زندگی انگلی و مفتخوری خودتان ادامه دهید .



شما فقط نگران این مطلب هستید و بس .// 

من نمیخوام برم بهشت ...

من  نمیخوام  برم  بهشت ... 

چیکار کنم , کجا برم , کی رو ببینم ؟




آقا جان , دوست ندارم...

یعنی  خوشم نمیاد !

هر چی فکر میکنم میبینم  احتیاجی هم ندارم که برم بهشت ...

ارزونی خودتون !

اصلا  آب و هواش بهم نمیسازه ,

من با جایی که فقط چمنزار و سبزه و  آب و رودخونه و دار و درخت باشه ,

حال نمیکنم .

من از حوری هم  خوشم نمیاد  ,

همین زنهای ایرونی خودمون از همه بهترند.

تازه هفتاد هزارتا میخوام چیکار ؟

میدونم کسانی که هول میزنند و میخوان و هفتاد هزارتا میگیرند ,

باید سر هفته دم در کاخ های لولو و مرجان شون  بشینند و ژتون بفروشند ؟

از غلمان هم  که خجالت بکشین , آدم باشین ...

زن و بچه مردم اینجا نشستن , منحرف های  مریض !

راستش , میدانم که  بعضی ها هم آنجا هستند  که اصلا ما یل نیستم  قیافه شان را ببینم!

چه رسد که باهم همسایه و یا همشهری شویم .   
 
قصر و کاخ میخوام چیکار ؟

 مگه دیوونه شدم به چه دردم میخوره ؟
 شهد و شیر و عسل و شرابی که  تو جوب باشه !

 بهداشتی نیست و نمیخورم ,

 بدین به همون تازی های نخورده و گدا گشنه بخورند.   
 
آخه بهشت هم شد جا ؟

بیکار و بیعار فقط بشینی و حوری دید بزنی و یا باهاشون ور بری ؟

که چی ؟

تا کی ؟

اینم شد کار ؟ 

من یکی , از این که فقط بخورم و بخوابم و حوری دید بزنم , بیزارم .
آقا جون ,

با این همه دلیل های خداپسند و انسانی و وجدانی و منطقی و عقلانی :  
اینجانب مصطفی نیک کردار ,

 در صحت عقل و سلامت کامل ,

حاضرم این ادعا و گفته خودم ( نرفتن به بهشت ) را, 

 در هر محضر خانه و یا ثبت اسناد شخصی یا دولتی و رسمی یا غیر رسمی , همراه با سه شاهد عاقل و بالغ و با گذاشتن وثیقه ای  در حد توانم و یا هر چه شما بگویید .....

را به ثبت رسمی برسانم  و به آن متعهد شوم و قول شرف بدهم که زیر حرفم و قولم و سندمربوطه  نزنم وتا آخر پای آن بایستم ...

فقط از روحانیت مبارز خواهش میکنم که اصرار بیخود نکنند و دست از سر کچل ما بردارند .  

چرا که دیگر به شما ربطی ندارد , چون بعد ازثبت قرارداد  بنده مشمول قوانین و دستورات شما نمیشوم .

دیگر من میدانم و خدای تبارک و تعالی  ,

حالا هر کسی هم که مشکل یا مسئله ای با این موضوع  داره  میتونه بره و از خدا بپرسه ...
 

سه‌شنبه، اسفند ۰۶، ۱۳۹۲

مهملی غیر منطقی و غیر عقلانی بنام نگاه به نامحرم

مهملی غیر منطقی و غیر عقلانی بنام  نگاه به نامحرم 



هر چقدر فکر میکنم میبینم این [[ نگاه کردن یا نگاه نکردن به نامحرم ]] عجب حرف غیر منطقی و غیر عقلانی هست .

در میان حواس پنجگانه , حس بینائی غیر قابل کنترل تراز دیگر حواس هست , و ما ناخواسته خیلی از چیزهائی را که میبینیم بصورت ارادی نیست.


ولی هر چیزی را که نگاه میکنیم , بنابر اندوخته ها و اطلاعات در قسمت حافظه مغزمان ,  در ما ایجاد واکنشی محسوس و یا نامحسوس میکند.

ما یک گل را نگاه میکنیم و زیبائی آن سبب خیره شدن به آن میشود و یا با دیدن خون و یا زباله روی خود را بر میگردانیم و اینجا هست که ما مجبور به انتخاب میشویم.

اما گاهی برای  انتخاب کردن است که مجبور به نگاه کردن میشویم , و آن انتخاب زوج و همسر برای ادامه بقا و تولید مثل و برای حضور در اجتماع میباشد.

و این  در میان دیگر جانوران نیز مشاهده میشود و اکثر حیوانات نیز میگردند و نگاه میکنند و جفتی برای خود بر میگزینند.

حالا اینجا گروهی معتقدند که چون هر جنس مخالفی ( محرم ! )  تو نمیباشد بنابر این مجاز به نگاه کردن به او نیستی و نمیباشی و نباید او را نگاه کنی  !!

خوب , یک مرد جوان یا زن جوان که نمیتواند با محارم خود ازدواج کند و تشکیل خانواده بدهد , و نگاه کردن به غریبه های نامحرم هم که جایز و ممکن نیست !

پس این فرد چه خاکی باید بر سر خودش کند ؟

آیا این احمقانه نیست که شریک زندگی من را که میخواهم یک عمر با او زیر یک سقف زندگی کنم , مادر و خواهرم برای من بپسندند و انتخاب کنند ؟


آیا این ابلهانه نیست که فقط با شنیدن اوصاف , آن هم از زاویه دید دیگران , تن به ازدواج و وصلت با کسی بدهیم که اورا ندیده ایم ؟

اوج مسخره بودن این تفکر و بی اساس بودن این عقیده در زمانی هست که میگویند: یک نظر حلال است !!!



 
که آدم میماند قاه قاه بخندد , یا زار زار گریه کند ؟

و برخی برای توجیه این تفکر نادرست و غیر عقلانی تفسیر احمقانه تری دارند و میکنند و میگویند :

غرض از نگاه نکردن به نامحرم , همانا نگاه نکردن با دیدی شهوانی و جنسی میباشد و اگر نگاه شما پاک و بدون شهوت و هوس باشد , موردی ندارد و جایز است !

چطور میشود که آدم ,  به کسی که هم برای لذت و کامجوئی پس از عقد ازدواج و هم برای تولید مثل , میخواهد همسرت گردد ,  نشود نگاهی جنسی و خریدارانه بنابر سلیقه شخصی خودش نکند و او را مانند خواهر و مادر خود خودش بنگرد و نگاه کند ؟

و بغیر از این چطور میشود تشخیص داد که نگاه جنسی و شهوانی هست یا نگاهی پاک و نجیبانه ؟

که این گروه آنرا به نگاه به نامحرم تعبیر میکنند و میگویند !!

و چطور میتوانند امری که مربوط به عصب و سلول های خاکستری مغز و قرنیه و زجاجیه و عنبیه میباشد را به آموزه های دینی نسبت بدهند و آنرا به دستور خدا منتسب کنند و ارتباط بدهند  ؟

وگیریم ,  اگر این مهمل هم دستور خدا باشد  , آیا خود خدا عقلش نمیرسید که دستگاه بینائی را جوری طراحی کند که نگاه به محرم و نامحرم جداگانه و و بنابر دستور و فرمایش و بنابر خواسته خودش باشد و کار کند ؟

اینجاست که حکیم عمر خیام نیشابوری میفرماید :

یا  رب  تو جمال  آن  مه  مهرانگیز
                                                 آراسته ای  به   سنبل  و  عنبر   نیز

تو حکم  چنان کنی  که در وی  منگر
                                               این حکم چنان بود که کج دار و مریز
 

کم و کسری های دولت سابق و بررسی اموال مدیران دولت فعلی

کم و کسری های دولت سابق و بررسی اموال مدیران دولت فعلی


این دولت تدبیر و امید هم شده دولت تحقیر و یاس و نکبت  ...

[[ ایران > قانونگذاری- گروه سیاسی : کار مردان دولت تدبیر و امید این روزها به قوه قضاییه افتاده است و در پی درخواست دستگاه قضا از دولتی‌ها، روحانی، وزرا و معاونانش مانند اسلاف خود باید لیست اموال و دارایی‌هایشان را به دفتر رسیدگی به دارایی‌های رئیس‌جمهور یا همان دفتر اصل۱۴۲ ارائه دهند. ]]


آخه الان چه وقت بررسی اموال مسئولان و مدیران دولت هست ؟


مگر بعد از تشکیل کابینه صورت و اموال وزیران و رئیس جمهور و دولتمردان را گرفتند ؟

حالا گیریم که گرفته بودند , نه ماهه به آن  رسیدگی میکنند ؟

هنوز سه سال و سه ماه دیگه که از عمر این دولت باقی مانده !!

حالا قوه قضائیه وقت گیر آورده ؟

پس این همه اعدام ها ی فله ای بخاطر همین بود ؟

خواستند سرشان را خلوت بکنند تا با اهل دولت لاس بزنند ؟

دولت قبلی کلی کم و کسری آورده !

یقه اینها را برای چی گرفتند ؟

لابد میخواهند اموال اینها را در طی نه ماه !! حساب کنند و بنویسند به پای دولت قبلی؟

و بگویند که :

همه چی آرومه , ما چقدر خوشبختیم ....
                                                 اصلا دزدی نشده ...ما چقدر خوشحالیم !

مگر ٨٠٠ میلیارد دلار پول فروش نفت هشت سال گذشته , حساب و کتابش دست اینها بوده ؟

یا شاید ملت را گوش مخملی دیدند ؟

چرا قوه قضائیه پرونده های آنهمه اختلاس های هزار میلیاردی را ول کرده و رفته پولهای قلک بچه ظریف و نوه های زنگنه را میشمارد و حساب کتاب میکنه ؟

پرونده بابک زنجانی مختومه شد ؟

به ریخت و پاش های سعید مرتضوی رسیدگی شد ؟

از آقای خاوری چه خبر ؟

بابا صد رحمت به خاتمی ....

این حسن فریدون فقط قیافه اش غلط اندازه ...

وگرنه باید همون سایز چیزهای خاتمی باشه ...

 این همه کار نکرده و بدبختی و مشکل ریخته تو این مملکت و حالا دولتی ها باید بروند و حساب یه قرون و دوزار هاشونو سر نه ماه پس بدهند ؟

این تدبیر هست یا تحمیق ؟ 

 

دوشنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۹۲

شرح حال یک نومسلمان عرب در اوایل ظهور اسلام !

 شرح حال یک نومسلمان عرب در اوایل ظهور اسلام !
پستی اندر اوصاف شخصی بنام شبث بن ربعی در پلاس دیدم و خواندم و درباره او کنجکاو شدم و به چند مرجع رجوع کردم و شرح حال یکی از نومسلمانان [ همین جناب شبث بن ربعی ] را که تقریبا در تمام وقایع مهم صدر اسلام حضور داشته است را جویا شدم .

اگر هنوز هستند کسانیکه قرآن را معجزه پیامبر اسلام نمیدانند , بدون شک مسلمان شدن چنین شخصی را باید یکی از معجزات بزرگ دین اسلام و پیامبرش بدانند و بحساب بیاورند !


شبث بن ربعی از طايفه بنى تميم و از آخرین کسانی بودند که اسلام آوردند و مسلمان شدند .


سپس مؤذّن سجاح (مدعی دروغین پیامبری بعد از رسول الله) شد .
زنی از قبیله بنی تمیم ادعای پیامبری كرد ،شبث بن ربعی وسوسه ی گفتار این زن شد و از اسلام بازگشت و سخنگوی این زن با مردم شد.
خلیفه اول ابوبكر  با سركوب كردن  این پیامبران دروغی (مرتدین) ،به قضیه خاتمه داد اما شبث با حیله گری توانست خود را از مخمصه نجات دهد.
وى از چهره‏هاى‏ معروف كوفه و در ابتدا از ياران على‏ علیه السلام بود و حضرت او را همراه‏ «عدى بن حاتم‏» نزد معاويه فرستاد و در جنگ صفين هم در ركاب امیرالمومنین بود، ليكن در مسير حركت به ‏سوى نهروان، همراه چند نفر ديگر سر از اطاعت آن حضرت باز تافتند و به خوارج ‏پيوستند.
بر ضد عثمان شوريد، بعد از قتل عثمان نامه ای به معاویه نوشت و او را متهم به کوتاهی در حمایت از عثمان نمود و نوشت که: تو دوست داشتی تا عثمان کشته شود و آن را بهانه قرار دهی .
وقتی معاویه درخواست داشت تا عمار یاسر را به عنوان قاتل عثمان در اختیار او قرار دهد، شبث به عنوان نماینده امام با او محاجه و اعتراض کرد. [ منبع : کتابخانه طهور ]
توبه كرد و از خوارج‏ شد.
به جاى بيعت با على‏ علیه السلام با يك سوسمار بيعت كرد و مى‏گفت با هم برابرند! [ منبع : دانشنامه اسلامی ]
امام على علیه السلام از آينده او خبر داده بود و به او و عمرو بن حريث فرمود: به خدا قسم ‏شما دو نفر با فرزندم حسين‏ علیه السلام خواهيد جنگيد! و چنین نیز شد .
از جمله كسانى بود كه به حسين بن على‏ علیه السلام نامه براى آمدن به كوفه نوشته بود.
که حسین بن علی در روز عاشورا خطاب به وی گفت : يا شبث بن ربعى و يا... الم تكتبوا الى ان قد اينعت الثمار و اخضر الجناب و انما تقدم ‏على جند لك مجندة؟...» اى شبث بن ربعى و... مگر شما به من ننوشتيد كه ميوه‏ها رسيده‏ و اطراف سرسبز است، اگر بيايى لشكريانى مجهز براى تو آماده است؟
سپس در قتل او شریک و فرمانده نيروهاى پياده عمر سعد در كربلا شد.

       

 
پس از عاشورا به شكرانه و خوشحالى از كشته ‏شدن حسين بن علی ‏مسجدى در كوفه تجديد بنا كرد!
بعدتر همراه مختار به خون خواهی حسین قیام کرد. مسئول شرطه های کوفه  و رئیس پلیس مختار شد.
ولی  در نهایت با مصعب در قتل مختار شریک شد ودر كشتن مختار هم حضور داشت.
ودر سن هشتاد سالگی در کوفه مرد.
اما چند نکته در مورد این شخص بسیار عجیب و درخور تفکر و تعمق است ؛
* اگر مرتد واجب القتل هست , چرا این واجب را در مورد او اعمال نکردند ؟
* چطور علی بن ابیطالب یک مرتد را در سپاه خود میپذیرد و او را فرمانده جناح چپ سپاه خود میکند ؟
* و چرا از علم غیب خود غافل شده تا چنین شخصی به او خیانت بکند ؟
* چرا با علم بر آنکه او با پسرش حسین میجنگد , او را زنده گذاشته و نکشته است ؟
* حسین بن علی  با کدام منطق و عقلی به نامه چنین شخصی اعتماد کرده و به کوفه رفته ؟
* و چرا دیگر در روز عاشورا او را صدا میزند و به گواه میگیرد ؟
* مختار ثقفی با کدام عقلی او را رییس پلیس خود میکند؟
* آیا اعراب بسیار ساده  و زود باور بودند یا شبث خیلی پدرسوخته و هفت خط بود ؟
و در آخر چند در صد از مسلمین همانند او یا از مریدان مکتب او بودند و هستند ؟

توهین به ملیت آری , توهین به قومیت هرگز !

توهین به ملیت آری , توهین به قومیت هرگز !

شاید ما تنها ملتی باشیم که در مقابل توهین به قومیت ها و طوایف از خودمان واکنش نشان میدهیم, 



اما در مقابل توهین به ملیت خودمان بی تفاوت هستیم و واکنشی بجز غر زدن از خودمان نشان نمی دهیم !

براستی چرا ملت ایران در مقابل توهین به ملیت خودشان واکنشی نمیدهند ؟

شاید بعضی ها بپرسند کجا و چطور به ملیت ما توهین شده که ما سکوت کردیم ؟
آیا سقوط ارزش پول ملی ما توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا بی اعتبار بودن گذرنامه های ما , توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا شب خوابیدن دم در سفارتخانه ها برای ویزا , توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا تخریب آثار تاریخی ما , توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا حذف دوره های تاریخی از کتب درسی , توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا منزوی کردن ما در جهان , توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا برخورد های ناپسند در فرودگاه های دنیا به ما , توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا ارجحیت هر چیزی بر ملیت ما , توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا به ثبت رساندن فرهنگ و تاریخ ما به نام کشوردیگری توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا چشم پوشی از منافع خودمان برای حفظ  منافع سوریه و لبنان و فلسطین, توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا داشتن بیش از چهار میلیون مهاجردر سرتاسر جهان ,  توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا غرق شدن ایرانیان در سواحل نیوزلند و استرالیا بخاطر پناهندگی , توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا رکورد دارفرار مغز ها شدن , توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا ادعاهای اعراب در مورد جزیره های ما , توهین به ملیت ما نیست ؟
آیا در مدارک و گذرنا مه های ما مینویسند ؛

 یک لر ایرانی ؟
             یا یک گیلک ایرانی ؟
                                یا یک قشقائی ایرانی ؟
                                                           یا یک بختیاری ایرانی ؟

یا فقط مینویسند , ملیت : ایرانی ؟
اگر موارد بالا توهین نیست که هیچ ....
ولی اگر توهین هست , ما چه واکنشی که درخور و شایسته با آن توهین باشد از خودمان نشان داده ایم ؟
براستی چه چیزی سبب شده که ما در مقابل توهین به ملیت خودمان بی تفاوت باشیم؟
ولی در مقابل توهین به قومیت ها برافروخته شویم و عکس العمل نشان بدهیم ؟

   

شنبه، اسفند ۰۳، ۱۳۹۲

قانون قصاص و انسانهای امروزی

            قانون قصاص و انسانهای امروزی



آیا برای انسان های هزاره سوم و آدم های  قرن بیست یکم , 

 در عصر کامپیوتر وفضا ...


زمانی که دنیای مجازی از دنیای حقیقی پرطرفدار تر و آباد تر است ! 

در زمانه ای که حتی برای فکرها و خیالات  نیز قوانین جدید وضع میکنند ,

میتوانیم از قانون چشم در مقابل چشم و دندان در مقابل دندان حمورابی ,

و یا قصاصی که مربوط به هزاران سال پیش است دفاع کنیم و آنرا درست بدانیم؟

آیا میتوانیم  آنرا شایسته انسان امروزی بدانیم و همان را با همان شرایط بر بشر کنونی اعمال کنیم ؟

آیا انسانهای امروزی سطح فکری یکسان با افراد قوم آشور و ایلام در سه هزار سال پیش دارند ؟

آیا بشر امروزی که با تکنولوژی روز به دنیا می آید و با آنها پرورش می یابد و رشد میکند و خو میگیرد را ,

میتوانیم با بیابانگردهای صحرای حجاز ١٤٠٠ سال پیش , یکی کنیم  و یکی بدانیم و یک قانون را در مورد آنها اعمال کنیم  ؟