سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۹۲

خبری از بهشت ...

خبری از بهشت ...
Mansour rezaie yazdi

دیروز ۵:۳۱ - عمومی

خبری از بهشت ...
 
 جدیدترین ایمیل وارده ...

آقاى اهل دلى، به رحمت خدا رفته بود وراهى آن دنیا شده بود./
 
در آن دنیا ، در پیشگاه عدل الهى ، اعمال خوب و بدش را در
 
ترازوى نقد گذاشتند و او را به سبب اهل دل بودنش شایسته ى
 
آن دانستند كه به بهشت برود......
 
و فرشته اى از فرشتگان بارگاه كبریایى ،
 
دستش را گرفت تا او را به بهشت ببرد .//

این آقاى اهل دل ، وقتیكه مى خواست وارد بهشت بشود ،
 
متوجه شد كه یك آقاى پیر مرد سپید مویى ، دم دروازه ى
 
بهشت نشسته است و شباهت غریبى به رضا شاه دارد .

با خودش گفت :
 
این آقا چقدر شبیه رضا شاه است!!

فرشته گفت : خود رضا شاه میباشد ....

پرسید : مى توانم چند كلمه اى با او حرف بزنم؟

فرشته گفت : چرا كه نه ؟

آقاى اهل دل ، خودش را به رضا شاه رساند و سلامى كرد و گفت :

-ببخشید كه مزاحم تان میشوم قربان ! شما توى بهشت چیكار میكنید ؟

رضا شاه گفت :
 
والله ! ما تا همین چند سال پیش توى جهنم بودیم ،
 
اما از بس ملت ایران گفته اند:
 
' خدا پدر شاه را بیامرزد '
 
خدا پدر شاه را بیامرزد ....
 
به امر الهى ما را به بهشت آورده اند . //

آقاى اهل دل پرسید : خب ، چرا دم در نشسته اید ؟

رضا شاه گفت :
 
والله ! از خدا كه پنهان نیست ، از شما چه پنهان ،
 
بیست سال پیش وقتیكه ما وارد بهشت شدیم ،
 
یك دل نه صد دل عاشق یكى از فرشتگان بهشتى شدیم ،
 
اما قانون بهشت این است كه بدون ازدواج نمى توان به وصال هیچ فرشته اى رسید....... .
 
حالا بیست سال است كه من اینجا ، دم در ، نشسته ام ،
 
ولی هیچ آخوندى وارد بهشت نمى شود تا صیغه ى عقد مان را
 
جارى كند.!!

آن مرد اهل دل داشت می رفت که یهو چیزی یادش آمد به فرشته گفت:
 
 یک سوال دیگر بپرسم ؟
فرشته گفت : بپرس .......،
 
و مرد از رضا شاه پرسید :
 
دراین جا چه چیزی  برایتان از همه چیز  تاَمل برانگیز تر بوده است؟
رضا شاه گفت :
 
وقتی ماَمور انگلیسی مرا به جزیره موریس تبعید میکرد ، 
 
 در راه از من پرسید: نگرانی ؟
 
به او گفتم :
 
من نگران تبعیدم نیستم ......
 
جایی را ساختم (دانشگاه تهران ) که مردم ایران با فرا گرفتن 
 
دانش و علوم و کسب آگاهی ، مانع از سلطه و استعماردوباره شما بشوند . ...
 
ماَمور انگلیسی نیز گفت :
 
ما هم نگران ساخت دانشگاه شما نیستیم ....
 
چون ما هم در قم حوزه ای ساخته ایم که هر چه ببافید آنها رشته می کنند.........

رضا شاه نیز با اندوه گفت :
 
و من هم هر روز به آن فکر می کنم
 
(( که چرا همچون آتاترک با آنها رفتار نکردم ))

جناب آقای خامنه ای آیا این یکی از حماسه های اقتصادی منظور شماست ؟

جناب آقای خامنه ای آیا این یکی از حماسه های اقتصادی منظور شماست ؟



این غیر ممکن ،  فقط در جمهوری اسلامی ممکن است ومیشود و شد !

هفت میلیارد کیلو یا هفت میلیون تن گندم در ایران گم شد !!

اگر برای حمل هر یک تن آن یک دستگاه وانت در نظر بگیریم ، هفت میلیون دستگاه وانت نیاز داریم !

یا فقط برای جابجائی آن  نیاز به هفتصد هزار دستگاه کامیون ده تن داریم ، هفتصد هزار دستگاه ...!

و اگر طول هر کامیون را ده متر در نظر بگیریم و آنها را پشت سر هم بچینیم ،برابر با هفت میلیون متر ، یعنی هفت هزار کیلومتر.................،



 
 7میلیون تن گندم گم شد !

شرق: براساس آمار، سال گذشته 10میلیون تن گندم در کشور تولید شد که از این میزان گندم تنها سه‌میلیون تن آن در سیلوها انبار شده است. تکلیف مابقی گندم‌ها که حدود هفت‌میلیون تن برآورد می‌شود، مشخص نیست.

امیری کهنوج نماینده مردم کهنوج و عضو کمیسیون کشاورزی گفت :

 «در سال گذشته تولید گندم در کشور حدود 10میلیون تن بود که کل نیاز کشور را پوشش می‌داد اما از این میزان گندم تنها سه‌میلیون تن در سیلوها ذخیره شد.»!

«در عین حال حدود هفت‌میلیون تن از گندم‌های تولید داخل یا به دامداری‌ها فروخته شد یا اینکه به خارج از مرزها ارسال شدند.»!!

«امروز خبردار شدیم که از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس گندم کشاورزان جنوب استان کرمان را با نرخ هزار تومان خریداری می‌کنند.» !!!

وی در این گفت‌وگو عنوان کرده بود سال گذشته برای تامین نیاز کشور مجبور به واردات گندم شدیم که علت به وجودآمدن این نیاز کمبود تولید گندم نبود بلکه دلیل این واردات تعیین نرخ پایین خرید تضمینی گندم از کشاورزان بود .!!!!




محمد صنعتی، دبیراتاق بازرگانی کرمان نیز در گفت‌وگو با «شرق» ضمن اظهار بی‌اطلاعی از خبر فروش گندم کرمان به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس عنوان کرد که صادرات گندم ممنوع است. وی گفت:

«اصلا در جریان صادرات گندم نیستم و از موضوعی که شما به نقل از آقای امیری کهنوج اعلام می‌کنید خبر ندارم.»!!!!!

گندم یعنی نان ،
         نان یعنی قوت لایموت ،
                                نان یعنی شکم گرسنه ،
                                                        نان یعنی برکت خدا .........

آقایان ، حکام ... اگر ریگی در کفشتان ندارید ،

 ادا ها و اطوارهای احمدی نژاد را برای مشائی ول کنید که سیاه بازیست  ،

سفرهایش را لغو کنید و گوشش را بگیرید و اورا در جلوی دوربین تلویزیون در پخش زنده ، بنشانیدش ،
 
و از او بپرسید که چرا ؟



     

                                                                                   

 

دوشنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۹۲

آقای اسماعیل نوری علا ، اگربخواهید مردم را کاملا نا امید کنید ، چه مینویسید ؟

آقای اسماعیل نوری علا ، اگربخواهید مردم را کاملا نا امید کنید ، چه مینویسید ؟

 
آقای نوری علا ، تاکنون گزینه عدم آگاهی درست و شناخت صحیح شما از علل شکست و ناکامی مخالفین خارج از کشورو ندانستن و نفهمیدن ابعاد تخریب یکدیگر  ، بهانه ای برای بی توجهی و اهمیت ندادن به سخنان شما  برای ما  بود ، ولی پنداری که ما اشتباه میکردیم !! 

آقای اسماعیل نوری علا با دیدی بسیار بالا و آگاهی زیادی علل ناکامی اپوزیسیون خارج از کشور اینگونه برمیشمارند :

(( هر یک از ما یا خود را به تنهائی رهبر دانستیم و چون دیگران از این «فردمحوری» تن زدند آنان را به شکستن امکانات و خیانت به «مأموریت» متهم کردیم؛ و یا بر اختلافات کهنه ای که هرگز در فضای خارج کشور قابل حل و فصل نبودند پرداختیم و پای فشردیم،

+ تن به اتحاد بر اساس اصول و باورهای مشترک ندادیم

+دستگاه امنیتی و اطلاعاتی همین رژیم نبود که در هر گوشه ای نفوذ کرد، در داخل قهرمان ساخت و به خارج تحویل داد، هدایت کار اتحاد اپوزیسیون را خود بر عهده گرفت

+ همدلی ها را از درون تهی کرد، و همهء ما را از هم ترساند ))

که اصل مطلب را بدرستی شرح دادند و بیان کردند ،

و همچنین عواقب و  نتیجه آنرا نیز بخوبی دیده اند واینچنین  بیان میکنند :

(( و امروز در جغرافیای گستردهء اپوزیسیون تنها چادرهای ژنده و پاره پورهء گروه هائی سیاسی به چشم می خورند که ترجیح داده اند حکومت اسلامی بماند مبادا که حریفان عقیدتی شان به قدرتی دست یابند.

+ تنها به ناامید کردن هرچه بیشتر مردم داخل کشور تمام می شود.

+ که «امیدتان را به ما نبندید، از این امامزاده معجزی بر نمی خیزد». ))

و اینگونه با مردم سخن میگویند و آنها را امیدوار !! میسازند .//

و پیداست که از فاجعه تخریب یکدیگرنیز خوب آگاه هستند ، ولی بازهم خودشان با قبول ناتوانی و شکست در افکار و رفتارشان ، دوباره  درصدد تخریب و کارآئی و فعالیت های دیگران بر می آیند و دست از اینکار بر نمیدارند و انگارکه  برایشان عادت شده ! و میگویند :

(( خاتمی اکنون معرف روزگاری خوش است، همانگونه که رضا پهلوی نیز بیشتر ایستاده بر سکوی همین نگاه نوستالژیک به گذشتهء پیش از انقلاب است که مطرح می شود؛

+ چرا که با این انتخابات «تاریخ مصرف» آنها و تئوری های ورشکسته ای همچون «وادار کردن رژیم به انجام انتخابات آزاد» نیز به سر خواهد آمد؛

+ حتی فکر می کنم دست زدن به ایجاد نهادهای آبکی اپوزیسیون در فاصلهء امروز و انتخابات تنها به ناامید کردن هرچه بیشتر مردم داخل کشور تمام می شود...))
 
http://www.rangin-kaman.org/v1/index.php?option=com_content&view=article&id=10676:2013-04-12-18-16-

آقا اسماعیل ....حالا با این دوگانگی در گفتار شما ،

  ما باید قسم حضرت عباس شما را باور کنیم یا دم خروس را ندیده بگیریم ؟

و اگر شما میخواستید با نوشته ای از خاتمی طرفداری کنید !!

ویا اگر میخواستید این مردم بیچاره را کاملا نا امید کنید ، چه مینوشتید ؟؟


 
 

پاسخ دندان شکن کاربران به توهین سایت افکار نیوز به شاهزاده رضا پهلوی

پاسخ دندان شکن کاربران به توهین سایت افکار نیوز  به شاهزاده رضا پهلوی

سایت افکار نیوز با ادبیاتی سخیف که در شان و در جایگاه اصحاب جراید نیست و چاپ عکسی که نشانگر عدم بلوغ فکری و بلوغ سیاسی و بیخبری از دنیای خبر نگاری آنها میباشد ،  اقدامات شاهزاده رضا پهلوی را در کنفرانس اخیر در پاریس و شورای ملی به تمسخر گرفت.......، 

که کاربران و بینندگان آن سایت با مجموع امتیاز های داده شده در کامنت ها ،تودهنی محکمی به این افراد با این پایه نازل تفکر وبه  این رفتارکودکانه و مشمئز کننده زدند که بسیار دیدنی و قابل تعمق میباشد ، دقت کنید :

ایرانی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۲-۰۹ ۰۸:۱۶:۳۷
١٢٦+   ١٧ - 
 
سلام یه دوستان
کاری با مطلب نوشته شده ندارم.التبه که هر مسلمونی حکومت اسلامی رو دوست داره
ولی مسلمون فکر نمیکنی گذاشتن این عکس تمسخرآمیز گناه باشه
به هر حال اون آقا یه انسان و هیچ جای اسلام تمسخر انسانها رو تایید نکرده
 ١٢٦+ مثبت و   ١٧ -   منفی  

ریزبین
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۲-۰۹ ۰۸:۴۱:۰۷
بابا این ربع هم نیست فکر میکنم آی کیوش در حد جلبک یک گرمی هم نیست...با این افاضاتش فقط بدرد همان هم پالگیهاش میخوره و بس..!
 
        ٤١+  مثبت و  ٨١ - منفی

ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۲-۰۹ ۰۸:۵۶:۳۴
آخیییییییییییییییییییییییییییییی چقدرگناه داری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 
        ٢٨ + مثبت و ٢٨ -  منفی 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۲-۰۹ ۱۰:۰۲:۱۹
انشاء الله اینبار به دنبال گور نداشته پدر و پدر بزرگت بروی لندهور تو دیگه کی هستی که برای مردم ایران تصمیم بگیر ی بی دین اول باید پولهای ملت ایران از حلقوم خودت و حانواده ات بیرون بیاید بعد ..... مگر می شود امریکا و انگلیس دوبار برای ایران اسلامی نسخه بنویسند ....
 ٣٤ + مثبت و ٧٨ - منفی 

احمد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۲-۰۹ ۱۰:۱۱:۰۵
شتردرخواب بيندپنبه دانه ،مگه ميشه عشق روازمردم گرفت آقاي اون ورآبي .....
 
        ٣٣+ مثبت  و ٧٩ - منفی 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۲-۰۹ ۱۰:۵۱:۱۰
از تعداد مثبت منفی ها مشخصه مردم چی میگن!!!!!
 ٧٨ + مثبت و ١٣ - منفی 

يوسف
United States
۱۳۹۲-۰۲-۰۹ ۱۱:۵۵:۵۷
متعصفم كه اسممون مسلمونه...

خداوند به هركسي يك شكلي داده و ما حق مسخره كردن نداريم
 
        ١٩ + مثبت  و ٣ - منفی 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۲-۰۹ ۱۲:۰۸:۳۳
مسخره گر سخت کیفر می گردد.
 
        ١٧+ مثبت و ٢ - منفی 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۲-۰۹ ۱۲:۲۶:۴۷
جمهوری اسلامی باید بار دیگر حقانیت خود رو با رای مردم اثبات کنه. برای روسیاه شدن اینها تقاضامندیم رفراندوم برگزار شود
 
        ١١+ مثبت و ١  - منفی 
شیوا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۲-۰۹ ۱۳:۳۴:۰۶
بابا خیلی هم بد نیست .هر چند وقت یک بار کلی میخندیم با افاضات ایشان.
 
         ٣ + مثبت و ١٠ - منفی 
United States
۱۳۹۲-۰۲-۰۹ ۱۴:۱۶:۵۵
به توهرروز میخندن حتمن عقده ای
پاسخ به اين اظهار نظر  ٩+ مثبت و ١- منفی
 
جدیدترین اقدام مضحک ربع پهلوی؛برگزاری انتخابات آزاد در ایران!
گروه سیاسی: درسری اقدامات مضحک ربع پهلوی،
 
        
حالا ببینید ،  که چه کسی در سر خیال خام میپرورد و اقدامات مضحک میکند !   

یکشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۹۲

متن جالب و حذف شده ای از فیلم گوزنها

متن جالب و حذف شده ای از فیلم گوزنها  



این متن تقریبا در تمام فیلم هاو نوارهای فیلم  گوزنها حذف گردیده و نیست.
 و تنها درنسخه کامل آن هست و  نوارکاست دکلمه و موسیقی متن آن که
در آن سالها جلوی گیشه سینما میفروختند .

قسمتی که سید ماجرای عملی شدن خودش را برای قدرت تعریف میکند :




قدرت : اولین بار کی بهت داد ؟

سید : از یه چاقو کشی جلو امام زاده شروع شد ،

داستانش بلنده..........

( ده اینم که فیتیل نداره .......)

[ سید در حال روشن کردن سماور برا ی درست کردن چا ئی بود و سماور فیتیله اش تمام شده بود ]


تو شلوغی دعوا، با یه ضامن دارگردن کلفت  دسته سفید  زنجونی   ، گذاشتم تو کتف یه نامحرم....

یه سال ، کمتر واسم بریدند ....

تو حبس به آژان بد نگفتم ، خوشرفتاری کردم ، ده ماهش کرس( کسر) شد .

همونجا بود یه رفیق پیدا کردیم ، بهش گفتم چند ماه از حبست مونده ؟

گفت : ده سال....

گفتم : جرمت چیه ؟

گفت : دعوا ...

گفتم :  ده رضا جون ....اسمش رضا بود ...

رضا ، نوکرتم ، باوفا ........، اینهمه حبس برای یه مرا فه  ....

گفت : قاطی  هم  داره ...

گفتم : قاطیش چیه ؟

گفت : یه قتل جزمی (جزئی ).....

خلاصه هر  جوری بود که ترکش دادم ....بی دکتر و دوا ....همون جا یکی دوبار دماغم بهش خورد ....

ای صلوات به قبر عمه اش، یه نظافتچی داشتیم ، اون برامون میاورد ...

انباری میاورد ....میدونی که چیه ؟

میزارن تو پلاستیک ، میکنن اون تو .....

خوب دیگه کاسبیه .......

از حبس که اومدیم بیرون ، دور و برمون  میپلکیدن ....

برا ما که  ، بابامون تو مدرسه بود ، میرفتیم و میومدیم ، برا اینا شده بود باغ زمزم .....

تو دوتا عرق خوری ، کلکم رو کندند ............

منه  ، بی پول ، آس .........

گفتن میری تو مدرسه هر یه مشتری که دست و پا کنی ، یه ماه خودت دوا مجانی داری..... 

دیگه دوروبرم خیلی خالی شده بود ......هیشکی نبود ....

همه بچه ها ، یا افسرشده بودن    ، یا کارمند  .....

همون بچه درسخونا .....همونا که زیر کتل ما درس میخوندن ......./.

دست بر قضا ، افسر بند ما هم ،یکی از همین بچه های مدرسه بود...

تو نمیری  یه بارم  رو نشون نداد ،

حق هم داشت ........

ما شده بودیم جن وآقا شده بود بسم الله.....

چقدر برا همون آقا ، تو مدرسه ،  تو خیابون ،

با بچه های گذر  حاج امیر آقا .....مشرق و مغرب.... سر شاخ شدیم.....

زد و ننه ام  مرد ...دیگه داشت پشمهام  میریخت .....

تا اینکه یه شب ، تو لاله زار ...اولین کتکه رو خوردیم .......

تو نمیری هیچ بهانه ای هم نداشتم ....تک به تک بودیم ...یارو هم خیلی زپرتی بود .

اونجا بود که دیدم زرشک ........جلو خودمو ول کردم ............... 

مثل کرباس ، پاره ام کرد ....................























  

شنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۹۲

حقیقتی در مورد روبات نماز خوان واظهارات مبتکر و طراح اصلی آن

حقیقتی در مورد روبات نماز خوان واظهارات مبتکر وطراح
اصلی آن

در هفده فوریه امسال لینکی در مورد روبات نماز خوان و وقف آن با تیتر

 [[ مخترع روبات نماز خوان ، با وقف آن حماقتش را تکمیل کرد !  ]]

را در وب خودم نوشتم و در بالاترین هم گذاشتم .//

در منابع اصلی خبر که در لینک مزبور نیز استفاده شده  نام مبتکررا 
جمشید شهرکی  عنوان کردبودند ومن نیزچنین باز نشرکردم  .//

اما آقای جمشید شهرکی مسرور طی تماسی حقایقی را بیان کردند ، که بنظر من نشان از بی توجهی به مبتکرین و رقابت ناسالم بین آنها و 
سواستفاده از افراد با نفوذ دربه ثبت رساندن اختراع و سهل انگاری غیر قابل بخشش و اسفناک خبرنگاران ناشی و غیر مسئول وعدم نظارت 
سردبیران به کار آنها ، میباشد .//

آقای جمشید شهرکی مسرور اصلا ربات نماز خوانی را طراحی نکرده و نساخته اند و اصالتا ، ورامینی هم  نیستند و از هم میهنان سیستانی ما میباشند  !

بهتر است عین نوشته ایشان را ببینید و بخوانیدو خودتان قضاوت کنید  :
  
 
سلام دوست عزیز
نتونستم که بی تفاوت از کنار اینهمه اشتباه و خبری که مستقیم به خودم مربوط میشه بگذرم/
من جمشید شهرکی مسرور مخترع ربات آموزش دهنده نماز هستم.//
شاید چون خبرنگارایی که با من تماس گرفتند و در مورد اختراعم ازمن  اطلاعات میگرفتن مرتکب این اشتباه شدند  و به جای استفاده از لفظ ربات آموزش دهنده نماز از لفظ ربات نماز خوان استفاده کردند وباعث ایجاد این تفکر اشتباه در شما و شاید کسان دیگه هم شده که قراره این ربات به جای انسان های نماز بخونه!
این تفکر کامل اشتباهه و چنین چیزی ممکن نیست چون برای نماز خواندن نفس نیازه که یک ربات به هیچ وجه نمیتونه داشته باشه...//
هدف اصلی ساخت این ربات آموزش نماز به کودکان در مدارس و بهزیستی هاست دوست من/
با چیزهایی که توی خبرت دیدم معلومه که اطلاعاتت رو از سایت های مختلف جمع آوری کردی چون کلی اشتباه توش دیدم:
1. اون عکس هایی که گذاشتی هیچ کدومش من نیستم!
و همچنین هیچ عکسی توی اینترنت از ربات من هنوز منتشر نشده و اون فردی که توی عکس هاست من نیستم و کسیه که از روی ربات بنده کپی زده!
 
 و مدتیه ی که داره با خبر سازی ها و معرفی خودش به عنوان مخترع این ربات برای خودش شهرت و منابع مالی جور میکنه......./
 
در حال حاضر هم من پی گیر مراجع قضایی برای شکایت هستم/

2. بنده هیچ وقت با امام جمعه ورامین دیدار نداشتم/آخه من اهل سیستانم اگر ملاقاتی داشته باشم اول با امام جمعه ی خودمون دارم دیگه،  درسته؟/
3. آخرین مورد هم دوست عزیز این که وقف رباتم یک نیت شخصی و به طور کامل بی ربط نسبت به کاربرد ربات هست همون طوری که شما یک زمین را وقتی میخرید قصدی متفاوت دارید و وقتی بعد از چند سال اون رو وقف مسجد ، مدرسه و ... میکنید نیت متفاوتی نسبت به نیت قبلی خودتون دارید//

سخن آخر دوست عزیز
چرا به جای اینکه تبلیغ مثبت برای یک اختراع اسلامی که فقط و فقط جنبه ی آموزشی داره و توسط یک ایرانی ساخته شده بیایم و اینطور بدون تحقیق و یک طرفه قضاوت کنیم؟
چرا بزاریم چند سال بعد به دلیل بی تفاوت بودن ایرانی ها نسبت به این اختراع یکی دیگه از کشور های اسلامی این اختراع رو در سطح تمام کشور های مسلمان تولید کنه و یا همین کشور چین برای منافع خودش اون رو تولید کنه و به خود ما بفروشدش... اون موقع ست که ما باید به خودمون بیایم؟/
من اینجا ایمیلم رو میذارم تا پاسخگوی شبهات و سوالات شما دوست عزیز و دیگر عزیزان باشم:

با سپاس از شما دوست عزیز
jamshid_shahraki@yahoo.com

 
و من نیز در پاسخ به ایشان نوشتم :


[[  دوست عزیز جناب آقای جمشید مسرور سلام ،

اول از همه از متانت و لحن بیان شما شرمنده و بسیار سپاسگزارم که نشان دهنده شخصیت بردبار و خوب شماست .//
دوم آنکه همانطور که فرمودید بعلت نشر خبر روبات نماز خوان و خواندن این مطلب در جراید آنرا در همه جا دنبال کرده و از منابع گوناگونی مطلبم را نوشتم ، و امیدوارم که از لحن تند نوشته من ، از برداشت و تعجب از ساختن روبات برای نماز خواندن !!
 
حق را به من بدهید،
 
 چرا که واقعا چنین کاری آخر حماقت و بلاهت است .//
سوم آنکه ، اگر اجازه بدهید آنرا در قالب لینکی بنویسم و در دید همگانی بگذارم و مراتب پوزش و عذر خواهی را از شما کرده باشم و همچنین اعتراضی هم به بی توجهی خبرنگارنما ها در نشر اشتباه خبر بکنم و دیگران را هم به از این اشتباه در بیاورم و همچنین نقدی برکار [ ساختن روبات برای آموزش نماز ] از شما بکنم، اگر توهینی به شما شد و جسارتی کردم مرا ببخشید و پوزش میطلبم و آنرا به حساب اشتباه در نشر و پخش نادرست خبر بگذارید ، منتظر پاسخ شما برای رفع اشتباه هستم .، باز هم ببخشید ، و منتظر پاسخ شما میباشم

تندرست و شاد و پایدار و سرافراز باشید
 
دوست عزیز  جمشید جان این تنها کاری بود که برای جبران این اشتباه ،از دست من ساخته بود که امیدوارم سبب رفع کدورت و سوتفاهم گشته باشد .//
 
انتقادی داشتم که با توجه به آزادی عقیده و تفکر و اجباراخلاقی به احترام 
به سلیقه شخصی و عقیدتی دیگران و آزاد بودن هرکس در این مسائل و در داشتن آن ،  از بازگو کردنش خودداری میکنم .//
 
برای شما آرزوی تندرستی و سربلندی و موفقیت دارم      

ولایتی بازهم بی گدار به آب زد

ولایتی بازهم بی گدار به آب زد


شیخ دکتر علی اکبر ولایتی که در سالهای دهه شصت وزیر امور خارجه ایران بود و در سفرش به ایتالیا با چهارکیلو تریاک جاسازی شده در کفش (( کیفش ))  دستگیر شده بود که  سروتهش را بزحمت هم آوردند ، گفت :

برای بگم بگم های احمدی نژاد آماده ام ......

خوب دکی جان ،

الهی که ، جنتی قربون اون هیکل ورزشکاریت بره  ،

الهی که ، سایه ولایت فقیه همیشه بر سر ولایتی خودتون باقی بمونه ... 

الهی که ، قالیباف فدای اون ریش های انکارد شده ات بشه ........

این چه حرفی بود که زدی ؟

این پسره چا ک و دهن نداره ،

از آبرو و شرم حیا هم چیزی سرش نمیشه ،

به همون اندازه ای که در به گند زدن کارهای مملکت استاده ،

بیشتراز اون ،  تو آبروریزی و آبرو بردن افراد مهارت داره ،

خوب مرد حسابی ، اگه جلوی دوربین تلویزیون و مناظره زنده ،

و جلوی چشم هفتاد میلیون  قیافه اش را اون شکلی کنه و برگرده بگه :

بگم ، بگم .....

بگم ، از همینجا بلند شیم و بریم یه آزمایش و تست اعتیاد ازت بگیریم.....

چی میخوای جواب بدی؟   

مگر عبا را هم اتو میکنند ؟

مگر عبا را هم اتو میکنند ؟

آخوند نوری همدانی که در جان به عزرائیل ندادن  با جنتی همبازی هست و در یک تیم توپ میزنند و با وجود اختلاف سنی زیاد در میزان کمالات و معلومات هم در حد و  پایه آخوند احمد خاتمی میباشد ،

بالاخره به گرانی و تورم پی برد و فهمید که در کشور گرانی وجود دارد ،

آنهم از قیمت خشکشوئی و اتو کردن عبا !!



[[ به گزارش روز جمعه (ششم اردیبهشت) ایلنا٬ آقای نوری همدانی در دیدار با حسن روحانی گفته است: «اگر سال گذشته برای اتو کردن عبای خود باید هزار تومان به اتوشویی می‌دادیم٬ امسال باید پنج هزار تومان بدهیم.» ]]

ولی برای من عجیبتر از درک و فهمیدن و اقرار به گرانی توسط نوری همدانی ، شنیدن اتو کردن عبای آخوندی میباشد !!

 

چه غلط ها .....سر پیری و معرکه گیری .....مگر عبا را هم اتو میکنند؟

درست مثل این میماند که گونی سیب زمینی را قبل از پر کردنش اتو بکشند  و برایش خط اتو بگذارندو سپس در آن سیب زمینی بریزند ،

حالا خط اتوی عبا از کدام طرف و در کدام قسمت عبا هست ؟

من فکر میکنم عبای جین بپوشندو بر دوش بیاندازند  بهتر و اقتصادی تر باشد ، چون نه به اتو کردن احتیاج دارد و هم مقاومتر است و به مذاق جوانان هم خوش می آید و امروزی تر هست .//

حالا از کی این ادا اطوار ها و قرتی بازیها در آخوند ها مد شده که ما نمیدانستیم ؟

ولی میگویم منزل ها و ضعیفه های آخوند ها سلیقه به خرج بدهند و دور و حاشیه عباهای آقاهایشان را با تورهای گلدار و ظریف حاشیه دوزی بکنند ، قشنگتر هم میشود یا روی آن پولک دوزی و گلدوزی هم بکنند بد نیست




یا مثلا رتبه و اسم حاج آقا را با منجوق های رنگی منجوق دوزی هم بکنند 
که از پشت هر که میبیند بفهمد که با چه آخوندی و از کدام رسته و با چه درجه ای از آخوندها برخورد میکند .//

حاج نوری همدانی نگفت که آیا عمامه هایشان را هم خشکشوئی میدهند و 
آنها را هم اتو میکنند ؟

ویا  نعلین هایشان هم واکس مخصوص میزنند پولیش میکنند؟

ولی اتو کردن شورت های مامان دوز با گلهای آبی آخوندی حتما لازم است 
چون دست کمی از شلوار ندارد .!

و در آخر فقط باید گفت :

یارب ، مگذار که گدا معتبر شود .....که گر معتبر شود ، زخدا بیخبر شود     

جمعه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۹۲

فرصت مراجعه به عقل ...

فرصت مراجعه به عقل ...



«بعضی چنان سرگرم میراث علمی گذشتگانند، 

                که فرصت مراجعه به‌عقل خود را ندارند ............... 

و اگر فرصتی هم به‌دست بیاورند..........

            حا ضر نیستند که اشتباهات و لغزش‌های آنان را اصلاح و جبران نمایند.» 

« تعصب در علم و فلسفه
               
              مانند هر تعصب دیگر نشانه خامی و بی‌مایگی است

                                                         و همیشه به‌زیان حقیقت تمام می‌شود.»

     
        « تا به‌جائی رسید دانش من ، که بدانم همی که نادانم »

                                                                             بوعلی  سینا 

 

اگر داشته باشیم ...

اگر داشته باشیم ...



«من همیشه پیش خودم می‌گفتم که:

 ما آدم‌ها پادشاه لازم داریم برای این‌که مثلأ؛

 اگر با روسیه جنگ کنیم، هیجده شهر قفقاز را محافظت کند که روس‌ها نبرند.//

 اگر اولاد داشته باشیم مدارس عمومی مجانی تهیه نماید که
بچه ها  بی‌سواد و کور بار نیایند.//

 اگر مجلس داشته باشیم سه دفعه به قرآن  قسم بخورد و عصمت مادرش  را هم مزید وثیقه کند که در حفظ مجلس بکوشد.»

علامه علی اکبر دهخدا

این روزها همه میخواهند رئیس جمهور بشوند ، شما چطور؟

این روزها همه میخواهند رئیس جمهور بشوند ، شما چطور؟


احمدی نژاد با تمام معایب و ایراداتی که داشت و با همه دروغ هائی که گفت و با تمام وعده هائی که داد و عمل نکرد و با همه گندهائی که زد ، یک چیز را خیلی خوب نشان داد و آنرا کاملا اثبات کرد ، و آن این هست که :

<< در ایران هر گاگولی میتواند رییس جمهور بشود >>

من نمیدانم چرا این کاندیداهای ریاست جمهوری هنوز این اعتماد بنفس را پیدا نکرده اند  برای کاندیدا شدن خودشان بهانه های بنی عزرائیلی می آورند و جان عمه جانشان را قسم میخورند!!

که همه آنها بلا استثناء ، به یکباره تنگشان گرفت و احساس تکلیف و مسئولیتشان گرفت !

این احساس تکلیف هم بد کوفتی هست ها .....

درست مثل همان احساس تنگ گرفتن و به مستراح رفتن میمانند ، نه شب و روز میفهمد و نه وقت و بی وقت سرش میشود و خدا نکند که درست سر شکار بگیرد .//

و بازهم ،همه آنها فقط به اصراروفشار دیگران قبول میکنند که کاندیدا شوند وپا دراین ورطه هلاک بگذارند! 

دوستان لطفا در اینجا توجه بیشتری بکنید و سرسری نخوانید و کمی دقت بکنید ؛
 << این کاندیداهای باشرف و با وجدان و باناموس و خدمتگزار ما ، احساس تکلیف و مسئولیت میکنند ولی با فشار و اصرار اطرافیانشان و دیگران کاندیدا میشوند !!>>

این چه تکلیف و مسولیتی هست که با فشار دیگران احساس میشود ؟

(( توجه داشته باشید که مقدار و جهت و سمت و سوی و مکان فشار آوردن ، در بوجود آمدن این احساس  بسیار مهم و لازم و ضروری است و جنبه حیاتی دارد .)) 

و یکی نیست که به این گاگول های عزیز بگوید :

که اگر احساس تکلیف و مسئولیت دارید و میکنید که دیگر نیازی به فشار و حرف دیگران نیست و نمیباشد !

حالا خودتان دیگر حساب کنید که آن دسته از گاگول هائی که ادعا میکنند خودشان یا مادربزرگ شان و یا ننجون همسایه آنها خواب نما شده و خواب یک سید نورانی سبزپوش شال به کمر بسته (( که اگر کمی ریشش بلندتر بود با امام زمان خودمان مو نمیزد)) و همیشه خدا یک بسته یا یک بقچه دستش هست ، را دیده که گفته ؛ به فلانی بگویید که شک به دلش نیاورد و کاندیدا شود !!

ببینید آنها دیگرچه جانورانی هستند و چه خوابی برای این مملکت این مردم بیچاره دیده اند .// 

ولی چه خوب بود که این افراد (( همین گاگول های خودمان )) کمی هم احساس شرم و حیا و کمی احساس پشیمانی و ندامت از جنایت های قبلی خودشان و مقداری احساس سیری و کناره گیری از قدرت را هم در وجود بی وجود خودشان هم داشتند و میدیدند و میکردند .//

زلزله ، امدادرسانی ، کولر گازی ، فهم و شعور مسئولین و مردم بیچاره !

زلزله ، امدادرسانی ،  کولر گازی ، فهم و شعور مسئولین  و مردم بیچاره !




چندی هست که شایعاتی مبنی بر وقوع زلزله در تهران بزرگ بر سر زبان ها است و  تدبیر مسئولان برای پیشگیری از تلفات در اثر تخریب و امداد رسانی ، از دغدغه ها و نگرانی های مردم است....... ،

که من یک نمونه از تدابیر و از میزان فهم و شعور همین مسئولین و مدیران را ذکر میکنم :

همه ما از زلزله بوشهر و میزان خرابی ها و وضعییت آب و هوائی آنجا باخبر و آگاه هستیم.

حالا نگاهی کنیم به میزان فهم و شعور دبیر کل جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی 
آقای محمد عباسی و فعالیت و تصمیم گیری ایشان :

[[ محمد عباسی در گفت و گو با ایسنا با اشاره به وضعیت اقلیمی مناطق زلزله زده بوشهر گفت: با توجه به شرایط اقلیمی این منطقه و گرمای بیش از حد هوا، مردم زلزله‌زده نیاز شدیدی به کولر گازی دارند.وی با بیان اینکه براساس مشاهدات تیم های عملیاتی حاضر در منطقه، کودکان و سالمندان در چادرها به سختی زندگی می‌کنند،


گفت: این مسئله مطمئنا با آغاز فصل تابستان جدی‌تر خواهد شد و برهمین اساس جمعیت هلال احمر از محل کمک‌های مردمی برای زلزله زدگان بوشهر و همچنین منابع داخلی جمعیت اقدام به خرید 1000 کولر گازی کرده است.دبیرکل جمعیت هلال احمر با بیان اینکه به دلیل هوای شرجی این منطقه، کولرهای آبی و پنکه پاسخگو نخواهد بود، گفت: بک هزار دستگاه کولر گازی خریداری شده هفته آینده میان زلزله زدگان بوشهری توزیع خواهد شد.]]

دقت کنید ، و توجه داشته باشید که ایشان میدانند که مردم در چادر زندگی میکنند ؛




و با آگاهی از زندگی کردن مردم در چادر ها دستور خرید و اهدای کولر گازی به مردم بیچاره را میدهند ،

خوب دقت کنید ؛ کولر گازی !!!


که پیداست یا ایشان نمیدانند چادر  چست و چگونه در آن زندگی و شب را روز میکنند؟
و یا نمیدانند کولر گازی چست و چگونه از آن استفاده میکنند و نحوه  راه اندازی و مشخصات مکانی برای نصب آن چگونه میباشد !!

آخر ، مرد ناحسابی به کدام دیوارچادر میتوانند  قسمت داخلی کولر را نصب کنند ؟

فکر هوای خروجی وسر و صدای قسمت بیرونی کولر گازی که باید بیرون چادر و در کنار چادر بغلی بگذارند را کرده ای ؟

فکری برای برق آن و قطع شدن برق و کمبود برق را کرده ای ؟

گیریم که کولر گازی کوچک و یک تکه در نظر گرفته ای ، چه کسی شب تا صبح میتواند جلوی آن بخوابد و صبح بتواند از جایش تکان بخورد ؟

لابد فتوی و دستور این فکر احمقانه شمارا  این حاج آقاها دادند ؟